سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸
پس از گذشت یکی دو روز جزئیّات ماجرای دستگیری زم کمابیش آشکار شده است. یکی از معتمدینش -که به روایتی زنی ساکن ترکیه یا مسافر پاریس است- وی را قانع میکند که آیتالله سیستانی یا نزدیکانش قصد دیدار با زم و کمک به او را دارند. او نیز باور میکند و به عراق میرود و باقی قصّه. این مطلب را اوّلینبار علی جوانمردی همکار سابق آمدنیوز گفت، سپس فیگارو منتشر و همسر زم آنرا تأیید کرد. ابتدا یکی دو مقدّمه:
روش سیّدعلی سیستانی مبتنی بر دخالتنکردن روحانیان در سیاست است، چه ایران و چه عراق. مشی کلّی او پیرامون دخالت در سیاست، حمایت از کلیّت مردم بدون فرقگذاشتن بین آنها و دفاع ضمنی از اصول مذهبی است. یعنی گرچه او گاهی دربارهی درنظرگرفتن اصول اسلام در قانونگذاری تأکید میکند ولی امر و نهی مؤکّدی در این باره نکرده است امّا دفاع از ملّت در برابر دولت را همیشه و به شکل قاطع انجام داده است. در قضایای اخیر عراق که در ایران جناحبندی خستهکنندهی دوقطبی همیشگی تشکیل شده بود و مدافعان آشکار و مخفی نظام از توطئهی سعودی- صهیونی- بعثی میگفتند، سیستانی با تأکید بر مطالبات مردم از برخورد خشونتبار دولت انتقاد کرد و به آنها برای پیداکردن مسبّبان خشونت مهلت دوهفتهای داد.
در ایران امّا سیستانی به خاطر حکومت روحانیان و برای احتراز از برخورد بین دو گروه از روحانیان شیعه هیچوقت دخالت نکرده است. شاید مهمترین مورد آن دیدار نمایندهاش با سیّدحسن خمینی پس از قطع سخنرانی او در سالگرد درگذشت آیتالله خمینی و در حضور رهبرنظام بود. هرگونه تنش بین روحانیان بلندپایهی تشیّع در نهایت به ضرر هر دو و به نفع مخالفان آنهاست، از این رو گرچه بارها از سیستانی برای اظهارنظر مستقیم پیرامون وقایع ایران درخواست شده است ولی خودش گفته که بنا بر دخالت در امور ایران را ندارد.
اینها که گفتم از بدیهیّاتی است که یک فعّال سیاسی باید بداند. وقتی سیستانی نخواهد از گروههای داخلی نزدیک به خود حمایت کند، تکلیف افراد برانداز خارج معلوم است. گذشته از اعتمادبهنفس بیش از حدّ زم که وزن خود را بیش از حد ارزیابی کرده بود، علّت اصلی گیرافتادنش نه اعتماد به زنی با نام حقیقی یا مستعار شیرین نجفی بلکه ناآشنایی مفرط او با سیاست حقیقی جاری خارج از دنیای رسانهای و مجازی است. در یادداشت پیش نوشتم که هیچ مخالفی با پای خود به اطراف ایران نمیآید که گویا میزان سادهلوحی زم را دستکم گرفته بودم. او باید به مجّرد تماس نجفی یا به این نتیجه میرسید که او مهرهی اطّلاعات است یا بازیچهی آنها شده است.
فیگارو احتمال تبادل رولان مارشال و فریبا عادلخواه و عدم استرداد جلال روحاللهنژاد به امریکا را به عنوان انگیزههای اصلی همکاری سیستم اطلاعاتی فرانسه و ایران بیان کرده که به گمان من جان مسأله است. گرچه وزارت خارجهی فرانسه دستگیری او را محکوم کرده ولی تفاوت عملکرد نیروهای امنیّتی و سیاسی در همهی کشورها وجود دارد. رفتار ایران با مارشال و عادلخواه و رفتار فرانسه با روحاللهنژاد مقدار بدهبستان بین نیروهای امنیّتی دو کشور را آشکار خواهد کرد.
روش سیّدعلی سیستانی مبتنی بر دخالتنکردن روحانیان در سیاست است، چه ایران و چه عراق. مشی کلّی او پیرامون دخالت در سیاست، حمایت از کلیّت مردم بدون فرقگذاشتن بین آنها و دفاع ضمنی از اصول مذهبی است. یعنی گرچه او گاهی دربارهی درنظرگرفتن اصول اسلام در قانونگذاری تأکید میکند ولی امر و نهی مؤکّدی در این باره نکرده است امّا دفاع از ملّت در برابر دولت را همیشه و به شکل قاطع انجام داده است. در قضایای اخیر عراق که در ایران جناحبندی خستهکنندهی دوقطبی همیشگی تشکیل شده بود و مدافعان آشکار و مخفی نظام از توطئهی سعودی- صهیونی- بعثی میگفتند، سیستانی با تأکید بر مطالبات مردم از برخورد خشونتبار دولت انتقاد کرد و به آنها برای پیداکردن مسبّبان خشونت مهلت دوهفتهای داد.
در ایران امّا سیستانی به خاطر حکومت روحانیان و برای احتراز از برخورد بین دو گروه از روحانیان شیعه هیچوقت دخالت نکرده است. شاید مهمترین مورد آن دیدار نمایندهاش با سیّدحسن خمینی پس از قطع سخنرانی او در سالگرد درگذشت آیتالله خمینی و در حضور رهبرنظام بود. هرگونه تنش بین روحانیان بلندپایهی تشیّع در نهایت به ضرر هر دو و به نفع مخالفان آنهاست، از این رو گرچه بارها از سیستانی برای اظهارنظر مستقیم پیرامون وقایع ایران درخواست شده است ولی خودش گفته که بنا بر دخالت در امور ایران را ندارد.
اینها که گفتم از بدیهیّاتی است که یک فعّال سیاسی باید بداند. وقتی سیستانی نخواهد از گروههای داخلی نزدیک به خود حمایت کند، تکلیف افراد برانداز خارج معلوم است. گذشته از اعتمادبهنفس بیش از حدّ زم که وزن خود را بیش از حد ارزیابی کرده بود، علّت اصلی گیرافتادنش نه اعتماد به زنی با نام حقیقی یا مستعار شیرین نجفی بلکه ناآشنایی مفرط او با سیاست حقیقی جاری خارج از دنیای رسانهای و مجازی است. در یادداشت پیش نوشتم که هیچ مخالفی با پای خود به اطراف ایران نمیآید که گویا میزان سادهلوحی زم را دستکم گرفته بودم. او باید به مجّرد تماس نجفی یا به این نتیجه میرسید که او مهرهی اطّلاعات است یا بازیچهی آنها شده است.
فیگارو احتمال تبادل رولان مارشال و فریبا عادلخواه و عدم استرداد جلال روحاللهنژاد به امریکا را به عنوان انگیزههای اصلی همکاری سیستم اطلاعاتی فرانسه و ایران بیان کرده که به گمان من جان مسأله است. گرچه وزارت خارجهی فرانسه دستگیری او را محکوم کرده ولی تفاوت عملکرد نیروهای امنیّتی و سیاسی در همهی کشورها وجود دارد. رفتار ایران با مارشال و عادلخواه و رفتار فرانسه با روحاللهنژاد مقدار بدهبستان بین نیروهای امنیّتی دو کشور را آشکار خواهد کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.