یکشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۸
یکی از همراهان یادآوری کرد که سالگرد تولّد وبلاگ فرا رسیده است. خیلی کم از خود نوشتهام ولی این بار گفتن یک نکته جا دارد. «ایمایان» بلافاصله و در همان سال اوّل، مخاطب خودش را به لطف سایتهای اشتراکگذاری لینک پیدا کرد و پس از آن با شیب ملایمی رو به صعود رفت. این «شیب ملایم» از آنجا مهم است که بلاهای زیادی را از سر گذراند ولی نه تنها جان بهدربرد بلکه مخاطبش از لحاظ کمّی و کیفی رشد کرد. بلاهایی همچون فیلترشدن در همان آغاز راه، حذف وبلاگ با حکم قضایی و انتقال وقتگیر از سرویس وطنی به اینجا، افت کلّی و عمومی وبلاگنویسی به ویژه پس از حذف گوگلریدر و عضویّت در تویتر. این آخری از همه خطرناکتر بود و نزدیک بود که کار به جای باریک بکشد که به خیر گذشت ولی حدود یکسال طول کشید تا تعداد بازدیدکنندگان وبلاگ به متوسّط دوران اوج وبلاگنویسی برگردد.
در دو هفتهی اخیر و با وقایع عجیب و غریبی که رخ داد، آمار وبلاگ حتّی خرداد ۸۸ را هم رد کرد. تازه این در حالی است که دوستانی که فقط با ایمیل یا از راه فیدخوانها وبلاگ را میخوانند در نظر نیاوریم. خطاب به این عزیزان و کسانی اینجا را تنها با نسخهی تلفن همراه میخوانند پیشنهاد میکنم که مطالعهی نسخهی وب و «وبچین» را از دست ندهند و البتّه در بهترشدن محتوای آن با نظردادن سهیم باشند.
برخی وبلاگنویسان باسابقه هر از چند وقت یکبار از «مرگ وبلاگستان» میگویند که قطعاً قیاس به نفس است و شاید مایهی تسلّای خاطر. سایت، وبلاگ و شبکهی اجتماعی رسانهاند، آنچه حرف اوّل و آخر را میزند محتواست نه قالب. بنده بازتاب ایماها را گاهی در جاهایی دیدهام که باورش برای خودم هم سخت بود. وبلاگنویسی مرده؟ پس زندهباد وبلاگنویسی؛ گوشهی دنج، فارغ از دادوستدهای رایج و تبعیّت از موجها و دستهبندیها. با یک گل هم بهار میشود. اگر این بار کسی از پایان وبلاگنویسی گفت به او «ایمایان» را یادآور شوید: نوجوان، نوجو، مستقل، سرحالتر و قبراقتر از همیشه.
همیشه نوجو و نوجوان بمانید :)
پاسخحذفاین از اون اول که شروع کرد میگفت من نوجوونم. اصلا سنش بالا نمیره!!!
حذفپیتر پن ماست!
حذف