افتضاح پشت افتضاح

قواعد دروغگویی -۵                                                                       دوشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۸


اگر قرار به ادامه‌ی شماره‌گذاری «قواعد دروغ‌گویی» باشم، به نظرم باید تمام نوشته‌ها پیرامون نظام مقدّس را ذیل آن بگنجانم. در سایر ممالک گرچه به هرحال فضیلت‌ راستگویی نیز میان بقیّه‌ی خصال مردم آن یافت می‌شود ولی یک امر بیش از بقیّه‌ی امور مانع از دروغگویی می‌شود و آن هم توجّه به این نکته است که دروغ دیر یا زود برملا می‌شود پس بهتر است که با اعتراف به اشتباه از هزینه‌ی ارتکاب خطا تا حدّ امکان کاست. اگر پس از مدّتی دروغگویی، آن دروغ فاش شود -بسته به میزان تعمّد و آگاهانه‌بودنش- جز سیاه‌رویی برای دروغگو باقی نمی‌گذارد.
  
انتشار مکالمه‌ی پرواز شیراز-تهران شرکت آسمان با برج مراقبت نشان می‌دهد که دست‌کم سه‌نفر در آن هواپیما از لحظه‌ی شلیک موشک آن را دیده و به اطّلاع برج مراقبت رسانده‌اند. برج مراقبت که بداند، کلّ ساختار سازمان هواپیمایی کشوری و دولت هم باخبر می‌شوند. اینگونه نبوده که فقط سپاه و نیروهای نظامی باخبر باشند و دیگران از روی ناآگاهی خلاف بگویند یا ساکت باشند.

سپاه فقط خود دروغ‌ نگفت بلکه رئیس سازمان هواپیمایی کشوری را وادار کرد که بگوید سقوط به‌خاطر نقص فنّی بوده است. این کار یک دلیل بیشتر نداشت و آن هم این است که می‌خواستند مسأله را برای همیشه مسکوت بگذارند.

ادّعای دیر اطّلاع پیداکردن چه برای خامنه‌ای و چه برای روحانی نمایشی بیش نیست. طرفداران خامنه‌ای در پی مبرّاکردن وی از آگاهی از موضوع بودند و می‌خواستند امتیاز اعتراف به اشتباه را به حساب او واریز کنند. ادّعای «تهدید به استعفای روحانی» هم از همین دست است. وزارت اطّلاعات روحانی و سازمان هواپیمایی زیر نظر دولت از موضوع باخبر بودند و اگر چنین تهدیدی در کار بود همان روز اوّل مانع دروغگویی عابدزاده و سخنگوی ستاد کل نیروهای مسلّح می‌شد.

برگردید به سخنان حاجی‌زاده که به خیال خود می‌خواست به عنوان منجی تمام تقصیرات را به عهده بگیرد. او می‌گفت که وقتی خبر را شنیدم فلان احتمال را دادم. بحث احتمال نیست؛ اوپراتور و دو موشک شلیک‌شده سپاه را مطلع کرد و مشاهده‌ی خلبان آسمان و گفتگویش با برج مراقبت، سازمان هواپیمایی را؛‌ کدام احتمال؟ کدام بررسی دو سه روزه؟ می‌دانستید ولی مشغول برگزاری جشن موشکی برای زدن قرارگاه تخلیه‌شده‌ی امریکا بودید.
  
از نظامیان که انتظاری نیست، رئیس سازمان هواپیمایی کشوری باید پس از آن افتضاح استعفا می‌داد که نداد و حالا هم اوکراین را تهدید کرده‌اند که دیگر سندی به شما نمی‌دهیم. ما دروغ بگوییم اشکالی ندارد،‌ اگر دروغ ما را افشا کنید جرم است! چه مدارک و سندی باقی‌مانده که نخواهید بدهید؟ در جعبه‌سیاه چه چیز جز تقویت احتمال تعمّدی‌بودن آن باقی مانده است؟
   
دروغ‌گویی مانند قتل،‌ بازداشت،‌ ارعاب، ترور و دیگر موارد برای نظام عادی و مباح است تا برای رسیدن به «مصالح» از آن استفاده شود. نظامی که پسوند «دینی» را هم یدک می‌کشد. طبعاً این تنها مورد نبوده و آخرینش نیز نخواهد بود. داستان هواپیمای اوکراین ادامه خواهد داشت؛‌ هنوز نکته‌های مهمّی باقی مانده که از انتشار آن هراس دارند.

پ.ن:‌ پس از انتشار خبر قتل «آیت‌الله مایک» -که باورکردنش مناسب شعور شخصی مانند مهاجرانی بود-،‌همان خبرگزاری‌ها که خبر را منتشر کرده بودند،‌ آن را حذف کردند و در نقد نشر بدون بررسی اخبار مطلب نوشتند. حالا همانها که پیشتر یک‌صدا پیرامون سقوط فنّی هواپیمای اوکراین نوشته بودند،‌ یا انتشار این فایل صوتی را ندیده گرفته‌اند یا فقط سخنان مدیرکل سوانح سازمان هواپیمایی را بازتاب داده‌اند. عزیزان! شما هم شریک جرمید.

پیشین: کارناوال تناقض

۲ نظر:

  1. حکومت می‌خواهد موضوع فراموش یا حداقل کمرنگ شود. انگار حکمتی هست که اطلاعات کم‌کم درز کند تا خون این عزیزان تازه بماند و پایمال نشود.

    پاسخحذف
  2. تحلیل جالبی بود.البته به نظر من مردم ایران به دروغ گفتن و دروغ شنیدن خو گرفته اند و هزار دلیل و برهان برای اثبات دروغگویی آقایان بیاورید در مردم اثری ندارد.حداکثر چند روز یه کم ناراحت می شوند، بعد تبدیل به طنز و شوخی می شود و بعدش همه چیز فراموش خواهد شد.😔

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics