سهشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۸
با سپریکردن تجربههای خرداد ۷۶، ۸۰ و ۸۴، جنبش سبز ۸۸، تحریم ۹۰، دو انتخابات ۹۲ و ۹۶، انتخابات مجالس بین آنان و آخرین انتخاب خبرگان، حالا دیگر طیف متنوّعی از راهکارهای خودجوش مردمی پیرامون انتخابات در ایران امتحان شده است. بهتر است برای نمونه به آخرین آنها اشاره کنم که به حذف رئیس مجلس خبرگان و لیدر تندروان حکومتی در تهران انجامید.
در آخرین انتخابات خبرگان،«انتخاب» کاملاً بیمعنا بود؛ برای همین من چندماه پیش از انتخابات دادن «رأی سلبی» را پیشنهاد کردم که دستبهدست چرخید و فراگیر شد. صرفاً برای دادن پیامی به حاکمیّت که مردم نمایندهای که بتواند رهبر را پاسخگو کند ندارند ولی توان حذف یزدی و مصباح را دارند. حالا یزدی و مصباح از قم و مشهد در رقابت با نامزدهایی کمتوان در حال بازگشت به خبرگاناند؛دهنکجی آشکار -پس از انتقاد علنی خامنهای- به رأی مردم. تو خود حکایت مفصّل بخوان از این مجمل.
رئیسجمهور منتخب که با شعارهای بسیاری از جمله رفع حصر آمد و دوسه ماه بعد همه را کنار گذاشت بلکه در بسیاری از موارد کاملاً برعکس عمل کرد، نمک خورد و نمکدان شکست، فعلاً به کنار. مجلس قبل که با رأی کوبندهی سی بر صفر تهران برپا شد عملاً به خاطر ردّصلاحیّتهای گسترده، نفوذیبودن بسیاری از حاضران لیست امید، انفعال اکثر چهرههای اصلاحطلب -بهویژه عارف- و بسیاری از عوامل دیگر مثل گسترش سازوکار مهار مجلس با افزایش اختیارات مجمع تشخیص که به دخالت در قانونگذاری هم رسید و بدعت نهادهایی مانند جلسهی سران قوا و البتّه دخالتهای پنهان و آشکار رهبر، از رأس امور به تحت امور نزول کرد. حالا که همان چند تکصدای منتقد مانند صادقی ومطهّری نیز حذف شدهاند. در بهترین حالت برای اصلاحطلبان نیز انتخابات مجلس آینده امکان ندارد سهمی بیش از یک اقلیّت خنثی، خاموش و بیتأثیر را به آنان بدهد.
با شرح کوتاه فوق کاملاً آشکار است که پرسش از شرکتکردن یا نکردن در انتخابات اسفند ۹۸ اصلاً معنایی ندارد. نه انتخاب میان بد و بدتر معنا دارد، نه این ادّعا که راه هرگونه تغییر از مسیر صندوق رأی میگذرد و نه هیچ توجیه دیگری. این در صورتی است که هنوز پای آبان ۹۶، دی ۹۸، سانحهی سقوط هواپیما و فجایع بعد از آن را به میان نیاوردهام. پس پرسش اصلی این نیست که در انتخابات چه کنیم (کدام انتخابات؟) بلکه پرسش این است که طیف متنوّع منتقدان حکومت فعلی با یقین به اینکه این نظام ِنظامیسالار نه هیچ نرمشی نشان میدهد، نه اصلاح میپذیرد بلکه روزبهروز انحطاط بیشتری مییابد، اساساً چه طرحی برای آینده دارند؟ برای مثال تا چه حد حاضرند همدیگر را به رسمیّت بشناسند و همفکری و همکاری کنند؟ فقط در این صورت است که میتوان روی این ناامیدی ذیقیمت سرمایهگذاری کرد برای رویش جوانههای امید. بحث را در روزهای آینده پی خواهم گرفت.
اخبار مربوط به انتخابات مجلس را در وبچین نگذاشتید.
پاسخحذفاهمیت نداشت.
پاسخحذف