یکشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۸
چین تنها واردکنندهی رسمی نفت از ایران است که تا کنون تسلیم فشارهای امریکا نشده است؛ این تنها امتیازی است که حکومت ایران (مجموع بخش انتخابی و انتصابی نظام) را مدیون خودش کرده است. چین نه در زمان اوباما ایران توانست یا خواست که مانع فشارها بر ایران شود و نه در جلسهی فرستادن ایران به لیست سیاه FATF تلاشی برای ممانعت از این امر کرد؛ درست مثل روسیه. در همین مسألهی نفت نیز معلوم نیست که واقعاً بتوان به خرید نفت چین «امتیاز» گفت چون در زمان اوباما نفت را با تخفیف ویژه میخرید و در عوض پول ایران را بلوکه کرد و در مواردی ایران مجبور میشد که فقط در برابر آن کالا از چین وارد کند. حالا هم مسأله از تخفیف گذشته و به نوعی باجگیری آشکار رسیده و این از هر لحاظ به نفع چین است. تکلیف بازگشت پولها به ایران هم احتمالاً چیزی شبیه دوران اوباما باشد. ایران با همین واردات اجباری مواد اوّلیه، ماسک تولید کرد که سه میلیون عدد از آن را به عنوان کمک به خود چین فرستاد تا بعد خودش کم بیاورد در حالیکه برعکس دیگر کشورها برای خودشیرینی پروازهایش به چین را لغو نکرد و در حالیکه خود چینیها به قصورشان در مهار کرونا اعتراف داشتند، ظریف با چاپلوسی آنان را موفّق خواند و پیام مضحکی به زبان چینی فرستاد. دعوت از بیماری و فرستادن مانع ابتلا؛ چنین بلاهت آشکاری هیچ جایی جز نظام ولایی امکان وقوع ندارد.
ایران در زمان سیل و زلزله و دیگر بلایای طبیعی نشان داده که تا چه حد آسیبپذیر است و با آگاهی از این مسأله باید مانند دیگر کشورها بیشترین احتیاط را میکرد. به کشورهای همسایهی ایران که مرزها را بلافاصله بستند بنگرید، عراق نیز وضع آشفتهای دارد، کافی است که چند مورد مبتلا وارد این کشور بحران زده شود تا مصیبتی کمنظیر به بار آید. اینجا دیگر «حبّ الحسین یجمعنا» جایی ندارد ولی «حبّ الصیّن» حکایتی دیگر دارد. حکایتی که باعث شده ولیّ امر خودخواندهی مسلمین کمترین اعتراضی به فشار حکومت چین بر مسلمانان نداشته باشد و در برابر موضوعاتی سکوت کند که یکصدم آن اگر در فلسطین اتّفاق میافتاد چفیهپوشان به خیابان می ریختند. قتل و آوارگی و تجاوز گروهی در میانمار تحت حمایت چین و روسیه هم جز یکی دو جمله از خامنهای با واکنشی روبهرو نشد.
فقط در ایران است که پیشپاافتادهترین امور میتواند به شدّت سیاسی شود. کرونا پیشپاافتاده نیست ولی امری طبیعی است که با درایت مهارپذیر است. فقط در ایران است که بین خبر ابتلا به کرونا و خبر فوت اوّلین بیمار فاصلهی چندانی وجود ندارد. در چند روز بین این دو چقدر بیماری منتشر شد؟ چند نفر مبتلا شدند؟ برای کمرنگنشدن سیرکهای حکومتی چند نفر باید قربانی میشدند؟ ولی غمی نیست چون رهبر سالخورده و کمخرد ایران امروز فرمودند که به «بهانه»ی یک بیماری و ویروس برای کاهش مشارکت تلاش کردند (چه کسانی؟) ولی مردم توجّهی نکردند. آن هم در انتخاباتی که با آمار غیرقابل اطمینان حکومتی کمترین میزان مشارکت پس از انقلاب بوده است.
این نحو استدلال -یعنی توطئهپنداری یک امر قابل پیشگیری- را پیشتر در کیهان میخواندیم ولی حالا از زبان سخنگوی خام وزارت خارجه هم شنیدیم که ورود ایران به لیست سیاه را به امریکا و اسرائیل و عربستان ارتباط داد و نه دیگر کشورهای تصمیمگیرنده. رئیس بانک مرکزی هم همین حرف را زد که تا دو روز پیش میگفت ایران به فهرست سیاه مالی نمیرود. میبینید که همه شبیه به هم شدهاند. آنها تا جایی که میشد به ایران مهلت دادند ولی مجمع تشخیص مصلحت نتوانست هیچ مصلحتی را تشخیص دهد و مثل رهبر به «جمعبندی» نرسید. چرا خامنهای به جمعبندی نرسید؟ چون از طرفی فکر میکرد که پذیرفتن لوایح به معنای بستن امکان کمک به نیروهای نیابتی ایران در منطقه است و از طرف دیگر -به گفتهی انصاری معاون وزارت خارجه- حساب بانکی ایرانیان در خارج هم با تصویبنشدن FATF بسته میشود. از آنجا که مخالفت عملی با این لوایح بعدها به نارضایتی و انتقاد از رهبر میانجامید، ایشان به «جمعبندی» نرسید که معنای خودش را دارد. به جمعبندی نرسیدن مجمع هم به تصویبنشدن آن انجامیده یعنی مخالفت مخفی.
آیتالله خردسوز و طبیب اسلامی کتابسوز فرموده بود که کرونا با عسل و سیاهدانه درمان میشود؛ چرا ایشان با قبول امکان ابتلا به بیماری آستین بالا نمیزند و مبتلایان را درمان نمیکند؟ مگر نه اینکه ایشان با حمایت مالی خامنهای به مال و منال رسید؛ چرا برای کاهش نقش کرونا در مشارکت مردم در رأی به نظام کاری نکرد؟ چرا اصلاً هر نابسامانی در ایران فعلی است، ردّپای بیدرایتی رهبرنظام در آن دیده میشود؟ به نظرم به جای گشتن دنبال منشأ خارجی برای کرونا باید در ایران به دنبالش گشت؛ منشأ کرونا در بیت رهبر نظام سیاسی پوک و سست ایران است.
بازگشت به دو جملهٔ پایانی نوشته تان، شما شعار زیر را نشنیده اید؟
پاسخحذفدشمن ما همین جاست دروغ میگن آمریکاست