لحظه‌های سینمایی -۵

                                                                                                     دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸
           
درباره‌ی نکات ارجاعی فیلمهای وایلدر -از جملات و عبارات گرفته تا ایده‌ها و صحنه‌ها- به زندگی خود او و اطرافیانش چیزها گفته‌اند. یکی از بانمک‌ترینش حکایت پیداکردن تهیّه‌کننده برای اوّلین فیلمش است. وایلدر در یکی از مقاطع زندگی خانه‌به‌دوشی در خانه‌ای اقامت می‌کند که دختر صاحب‌خانه هم در آپارتمان بغل او به همراه شوهرش، مالک یک باشگاه شبانه، همسایه‌اش است. زن از غیبت شبانه‌ی همسر نهایت استفاده را می‌کند و مردان زیادی را به خلوت خود راه می‌دهد. یک شب شوهر ناغافل برمی‌گردد و مرد فاسق ناگزیر از بالکن می‌گریزد و پشت پنجره‌ی بسته‌ی اتاق وایلدر التماس می‌کند که وارد شود. گویا مرد تهیّه‌کننده‌ی معروفی بوده و وایلدر او را می‌شناسد و از لطفی که در حق او می‌کند نهایت بهره را می‌برد تا اوّلین فیلمش را کارگردانی کند. روایت دیگر می‌گوید ابتدا از او قول گرفته بعد داخل اتاق راهش داده است!

خوب حکایت برای دوستداران فیلمهای وایلدر آشناست. آدری هپبرن یا آریان در فیلم «عشق در بعد از ظهر» همینطور به اتاق گری کوپر یا فرانک فلاناگان می‌رود تا او را از دست شوهر خشمگین که زنش را با او گیر انداخته نجات دهد؛‌ البتّه با تفاوتهایی. هم اوّلین رخداد فیلم که مایه‌ی اصلی شکل‌گیری داستان است و هم چگونگی رفتن او از لبه‌ی پنجره برگرفته از واقعیّت است. نکته‌ی قابل تأمّل این است که چگونه واقعیّت خام یا یک اتّفاق بامزّه و فراموش‌شندی در دست وایلدر بدل به یک تکّه جواهر کوچک،‌ خوش‌تراش و فراموش‌نشدنی در سینما می‌شود.

پیشین:‌ لحظه‌های سینمایی -۴

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics