چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۹
در اینکه یکی از سیاهترین نقاط تاریخ معاصر ایران کشتار حکومتی ۶۷ بوده هیچ تردیدی نیست. هرکس به هر نحو در این واقعه موثّر بوده جز بدنامی برای خود نخریده و برای ایستادن در سمت درست تاریخ، خطّی واضحتر از این کشیده نشده است. رخدادی که سرنوشت رهبری پس از خود را تعیین کرد و مسیر انقلاب را به جهتی دیگر هدایت کرد.
مرحوم منتظری در خاطراتش میگوید که خامنهای از موضوع اعدام مجاهدین خلق (و نه چپها) بیخبر بوده و به دوّمی اعتراض داشته است و تازه در حضور آیتالله منتظری فهمیده که حضرات اعدام را از خیلی وقت پیش شروع کردهاند. با توجّه به موضع منتظری دربارهی رهبر وقت دلیلی ندارد که راجع به رئیسجمهور وقت خلاف بگوید. میرحسین موسوی نیز نقل معروفی دارد از خامنهای که گفته بود «این اعدامها مثل قیری بر سر نظام میریزد و همه را سیاه میکند.» البتّه خامنهای در آذرماه ۶۷ به روزنامهی رسالت گفت که اگر ارتباط افراد درون زندان با منافقینی که به مرزها حمله کردند روشن شد هم حکمش اعدام است.
بهرغم آن مصاحبه با رسالت، بیشتر دو گفته از منتظری و موسوی از خامنهای در تحلیلها نقل میشد، به ویژه اینکه رأی جلسهی سران قوا در مخالفت با ادامهی اعدامها باعث توقّف آن شد که خامنهای هم جزو آنها بود. امّا به تازگی در کتاب خاطرات خامنهای دفاع صریحتر وی از اعدامهای ۶۷ آمده است که :«وقتی گروهی با نظام اسلامی و حکومت اسلامی در حال جنگ هستند که محاربند، فقط آدمهایی که الان شمشیر دستشان است محارب نیستند بلکه آن کسی هم که فرض بفرمایید رفته پستش را تحویل بدهد و بیاید، او هم جزو همینهاست، آن کسی که دارد خطدهی میکند، طراحی میکند، او هم [جزو اینها است]، سرباز ذخیرهشان هم جزو اینها است. تفاوتی نمیکند. مسألهی محاربهی اشخاصی که با آنها همکاری داشته باشند و متّصل باشند، یک مسألهی حلشدهای است تقریباً.»
بماند که این استدلال برای مجاهدین خلق است، در حالیکه بسیاری از اعدامیان از گروههای چپ بودند که ربطی به این «محاربسازی» زورکی ندارد. اثر اقامت طولانی در قدرت همین است که روزی با کاری مخالفی و آن را ریختن قیر سیاه روی نظام میدانی، سپس با امّا و اگر آن را تأیید میکنی ودستآخر به طور کامل با حمایت از آن، حمّام قیر میکنی.
به نظر من خامنه ای از همان روزهای اول از کشتار زندان ها در سال 67 خبر داشته است.به شخصه به یاد دارم همان سال در رادیو ایشان نقل به مضمون ادعا می کرد اعدامی ها از زندان با منافقانی که به ایران حمله کردند در ارتباط بودند!هیچ یک از سران نظام از جمله میرحسین موسوی ( غیر از مرحوم منتظری) مخالف نبودند.حکایت قیر دانستن خامنه ای حکایت همان حرفهایش در مورد قتل های زنجیره ای و کوی دانشگاه و کهریزک است:در یک کلام تغافل !اگر ذره ای اعتقاد به جنایت بودن آن داشت امثال رئیسی را قوه قضائیه نمی کرد یا پور محمدی و سایرین را منصب نمی داد.
پاسخحذفمیرحسین و موسوی اردبیلی مخالف بودند و گرنه جلسه سران قوا حکم به توقف اعدامها نمیداد و بقیه هم اعدام میشدند.
حذفسلام
پاسخحذفخامنه ای خودش در طراحی و اجرای این جنایت نقش داشته.منتها عقل حکم می کند که نه تنها دستت را رو.تکتی بلکه با نفاق و تظاهر خودش را بی اطلاع و حتی مخالف نشان دهد.دلیلش هم این است که اگر فردا روزی کسانی خواستند این جنایت را محکوم کنند و احیانا عاملانش را بازجویی و محاکمه کنند اسمی از او نباشد.
استعفانامه میر حسین به خوبی روشن می کند که حوادث اواخر دوران نخست وزیری او توسط چه کسانی برنامه ریزی و اجرا شد.
از طرفی چطور باور کنیم که حلقه هاشمی ، خامنه ای ری شهری سید احمد اعوان و.انصارشان که همه حوادث دهه اول را مدیریت و اجرا کردند از این حادثه مهم بی هبر بوده اند.
خامنه ای قطعا و یقینا جزء این حلقه بوده و در تمام تصمیم گیریها و.برنامه هانقش داشته و قطعا از این مسئله هم کاملا مطلع بوده است.
خامنه ای هاشمی ری شهری سید احمد تا زمانی که خیالشان از آقای منتظری راحت نشده بود و او را رهبر آینده می دانستند از این فیلمها برای آقای منتظری زیاد بازی کردند و ایشان را فریب دادند.اما در نهایت راه چاره را در حذف ایشان دیدند و با پس گرفتن وصیت آقای خمینی از آقای منتظری که تاکید کرده بود بعد از مرگم این نامه را باز کنید (و احتمالا سرنوشت رهبر بعد از خود را تعیین کرده بود ) با جعل نامه های بعدی و عزل آقای منتظری دیکر نیازی نمی دیدند که برای ایشان فیلم بازی کنند.
پاسخحذفمتاسفانه آقای منتظری نتوانست دست این شیاطین انسی را بخواند و تازه بعد از فوت اقای خمینی متوجه شد که آن رفتارها و برخوردها با چه اهدافی انجام شده و دیگر اب رفته به جوی باز نخواهد گشت.
در بررسی احوالات انسانها به روند زندگی آنها نگاه می کنیم.معنا ندارد کسی که سرتاسر زندگیش با دروغ و حیله و نقشه کشیدن و توطئه علیه این و آن گذشته است در یک.مورد بخصوصی بیاید و بر خلاف موج و جریان قدرت برای رضای خدا و.دفاع از حق و دین یک نظری بدهد که مطابق با دیانت و شرع باشد.الا اینکه از دادن آن نظر منظور خاصی داشته باشد که به آن اشاره کردم.
عیار عزیز امکان نداره کشتار گسترده مخفی بمونه، همه خبر داشتن. اونایی که برای منتظری خبر بردن برای بقیه هم میتونستن ببرن.
پاسخحذفبرادر گرامی محمدامین:میرحسین بعد از حوادث 88 در اظهار نظری در مورد کشتار سال67 می گوید:
پاسخحذف«گویا قرار بوده همزمان با آغاز یورش منافقان به مرزها، در داخل زندانها شورشی از جانب زندانیان حامی منافقان صورت بگیرد و پس از فتح زندان به خیابانهای تهران بیایند و با پیشروی دشمن، آنها دست به اشغال مراکز مهم دولتی بزنند.»بنده به هیچ وجه نه نقشی داشتم نه اطلاعی."
اما در ادامه می گوید:
"زمانی که این اتفاق افتاد، چند روز گذشته بود که در جلسه سران، آقای خامنهای اطلاع دادند."
در بخش دیگری از سخنان آقای موسوی میگوید: "آن وقت موظف بودم از کلیت نظام به عنوان نخست وزیر دفاع کنم!"
آیا از این اظهارات واضح تر در موردخبردار بودن همه از کشتار وجود دارد؟ ذکر این نکته لازم است که شروع کشتار اواخر مرداد و پایان آن زمستان67 بوده است.
شروع اعدامها طبق اکثر منابع از حدود پنجم مرداد بود و دوماه طول کشید. همهجا هم موسوی گفته که تا اواخر ماجرا از موضوع خبر نداشته و حتی وزیر اطلاعات ریشهری به او چیزی نگفته بود و جلسه با خامنهای و دیگران هم اواخر امر بود و نه چند روز بعد از آغاز اعدامها.
حذفجناب محمدامین;صرفنظر از اعلام صریح میرحسین در خصوص اطلاع چند روز پس از شروع کشتار زندان ها در سال67. , منظور از دفاع از کلیت نظام در مصاحبه دفاع از جنایت انجام شده می باشد.به متن مصاحبه ایشان در سال67 توجه نمایید:
پاسخحذفمصاحبهی میرحسین موسوی با تلویزیون اتریش در دسامبر ۱۹۸۸ ( آذرماه ۱۳۶۷) . در این مصاحبه گزارشگر از موسوی در مورد اتهاماتی که رسانههای غربی در ارتباط با کشتار مجاهدین در زندانها مطرح میکنند، میپرسد و موسوی میگوید:
«آنها [زندانیان مجاهد] برای انجام کشتار و قتلعام برنامهریزی کرده بودند. ما بایستی توطئه را در هم میشکستیم. در این رابطه ما رحمی نداریم.» موسوی در ادامه همین گفتگو از روشنفکران غربی به اصرار خواست که حق دولتهای کشورهای جهان سوم برای استفاده از اعمال قاطع علیه دشمنانشان را به رسمیت بشناسند. و ضمن اظهار تأسف گفت: چنانچه آلنده در شیلی قاطعانه با مخالفانش برخورد کرده بود الان در قدرت بود."
اوحتی در اظهار نظر سال88نیز هیچگونه ابراز تاسفی از جنایت انجام شده نمی کند و صرفا به نقل قول خامنه ای اکتفا می کند.
دو نکته آخر:
نکته اول :همانطور که در قرآن به صراحت آمده است در جنگ با کفار ظلم و تعدی از حق(از حد گذشتن) نهی شده است.در خیانت مجاهدین خلق شکی نیست اما این خیانت مجوزی برای کشتار زندانیان در سال 67 که در حال گذران محکومیت خود بودند نیست.
نکته دوم اینکه مواظب باشیم دوست داشتن میرحسین موسوی باعث دفاع از اظهارات خلاف واقع ایشان نباشد.
صحبت از مصاحبه با تلویزیون اتریش بعد از آن همه جنجال عفو بین الملل جای تعجب دارد. اگر آن عبارت داخل قلاب شما نباشد، از کجا میتوانید بگویید که منظور موسوی زندانیان بود و نه مجاهدانی که لب مرز در حال جنگ بودند؟ صاحب همین وبلاگ همان زمان درباره اش نوشت:
پاسخحذفhttps://www.zeitoons.com/60010
در ضمن او در همان جا میگوید که "این جنایتی است که رخ داده که ابعادش هنوز آشکار نشده است" و خیلی مفصل هم به آن میپردازد:
http://www.iranian.de/Main/sokhanan-mousavi-drbare-eedamhayesale-60.htm
جناب محمد امین:حرف های شما منطقی است.قبول کردم.ممنون
پاسخحذفخواهش میکنم
پاسخحذف