چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۹
در ایمای پیش ناگفته ماند که راستگویی در عرصهی سیاست الزاماً نشانهی فضیلت اخلاقی نیست بلکه محاسبهی سود و زیان پنهانکاری و راستگویی به آن حکم میکند؛ دستکم جایی که دیر یا زود حقیقت آشکار میشود. اینگونه است که سوانح نظامی در کشورهای غربی راحتتر بیان میشود تا مثلاً روسیه. چین هم که اخیراً به الگوی راهبردی نظام حاکم بر ایران بدل شده کاملاً خارج از این قواعد است. وقتی برچسب دروغگویی به کسی خود، کسی حتّی راست را هم از او باور نمیکند. اخیراً دو تبعهی سوئد را به اتّهام دلالی مواد مخدّر در ایران گرفتهاند؛ با دانستن سوءسابقهی ایران در خلافگویی و گروگانگیری، بین دستگیری حمید نوری در سوئد و بازداشت ایندو رابطهای نمیبینید؟
همین محاسبهی سود و زیان را به عرصههای دیگر هم بیاورید. چندی پیش در عراق به شخصی به اتّهام توهین به آیتالله سیستانی طبق قوانین عراق حکم زندان دادند ولی دفتر ایشان طبق نامهای به دادگاه گفت که سیستانی راضی نیست کسی به خاطر توهین به او به دادگاه برود. کاری به فضایل اخلاقی نداریم، به بازخورد مثبت همین نامه توجّه کنید و اینکه مشابه آن در ایران نیز میتوانست اتّفاق بیفتد.
نکته اینجاست که آنچه در ایران دستاویز احکام علیه منتقدان میشود در اکثر موارد اصلاً توهین نیست تا مقایسهی فوق شکل بگیرد. محمّدعلی کامفیروزی که از چندسال پیش بهخاطر سخنانش در حضور رهبر تحتنظر بود و اطلاعات سپاه مدام برایش ایجاد مشکل میکرد بالاخره برای دو جمله در یک سخنرانی یعنی «قابل انتقاد دانستن عملکرد رهبر» و «اظهار تأسّف برای رهبر در قبال نقض حقوق شهروندی» به دوسال حبس تعلیقی و شصتبار سفر اجباری به شیراز محکوم شده است. به مورد اوّل دقّت کنید؛ میبینید که حتّی قابل انتقاددانستن رهبرنظام از دید قوّهی قضا حکم توهین دارد. عملکرد رهبرنظام «قابل نقد» نیست. بیجهت متأسّف هم نباشید. این را نیز کنار دیگر قوانین نانوشتهی نظام بگذارید.
نطنز هم منفجر شد. جنگ سایبری یا هرچی، خدا به خیر کنه.
پاسخحذفهیچکدوم. یوزپلنگان وطن!!!
حذفبازی داره جالب میشه