از دمشق تا نطنز

عقب‌نشینی خطّ قرمز در برابر اسرائیل                                                     دوشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۹
     

گذشته از درگیری‌های مخفی و رخدادهایی مانند ترورهای هسته‌ای، کش‌رفتن اسناد و جاسوس‌بازی بین ایران و اسرائیل،‌ وقتی برای اوّلین‌بار ایران در سوریه در برابر حملات نظامی اسرائیل تلفات داد، نام آن افراد اعلام شد، فریاد «انتقام بگیرید» فضای مجازی را پر کرد و تشییع جنازه‌ای باشکوه هم برگزار شد. ابتدا ظن بر این بود که این امر مانند پروژه‌ی «شهدای حرم» می‌تواند دستاویز تبلیغی مناسبی برای نظام حاکم بر ایران باشد ولی جواب ضعیف قاسم سلیمانی -در حدّ پراندن چند راکت به جولان که در دام گنبد آهنین گرفتار شد- و تکرار چندباره‌ی حملات اسرائیل، پوشالی‌بودن ادّعاهای نظام ایران را آشکار کرد. نام دیگر مقتولان ایرانی در چندسال گذشته حتّی دیگر اعلام هم نمی‌شود تا مطالبه‌ای برنینگیزد.

حملات اسرائیل گسترش بیشتری پیدا کرد و به مرز عراق و سوریه و بعدها به خود عراق و مقر موشکهای اهدایی ایران به «جیش الشعبی» هم رسید. سکوت حاکمان ایران حتّی از رجزخوانی‌ ضعیف امثال مقتدی صدر نیز معنادارتر بود. چندسال قبل پهپادی نزدیکی نطنز هدف قرار گرفت که گویا اسرائیلی بود و نام کشور آذربایجان به عنوان محلّ پرواز آن ذکر شد که این کشور آن را رد کرد. کردستان عراق هم البتّه گزینه‌ی دیگر بود. به تازگی نیز پهپادی در خوزستان هدف قرار گرفت که نمی‌توانست متعلّق به کشوری جز اسرائیل باشد.

پس از انفجار اخیر نطنز ابتدا تحلیلگری اسرائیلی آن را منتسب به بمباران اسرائیل کرد. ایران پس از کم‌اهمیّت نشان‌دادن حادثه،‌ وقوع انفجار در محلّ مونتاژ را پذیرفت، خرابکاری‌بودن آن را تأیید کرد و به امریکا و اسرائیل برای گذشتن از خطّ قرمز هشدار داد که یک معنا بیشتر نمی‌تواند داشته باشد. خبرگزاریهای بین‌المللی نیز خرابکاری بودن آن را -پیش از اعتراف ایران- تأیید کردند. دو مقام ایرانی نیز حمله‌ی سایبری اسرائیل به نطنز را به به رویترز خبر دادند. نیویورک‌تایمز از بمب‌بودن منشأ انفجار گفت و یک سایت روسی پرواز پهپاد اسرائیلی از آذربایجان را دوباره مطرح کرد که با رد مجدّد این کشور روبه‌رو شد. با کنار هم گذاشتن اخبار، انتساب حمله به اسرائیل تقریباً قطعی است، می‌ماند سایبری، بمب یا پهپادی بودن آن. اعلام سمی صریح هم به سادگی ممکن نیست چون ممکن است مطالبه‌برانگیز باشد،‌ گرچه طرفداران نظام مدّتهاست خودشان را در سوریه به کوچه‌ی علی چپ زده‌اند.

یک نکته باقی ماند و آن هم اعلام گروهی به نام «یوزپلنگان وطن» بود که ممکن است داستانی نوشته‌ی نیروهای امنیّتی باشد امّا کوتاه‌بودن زمان نامه‌نگاری آنها با خبرگزاریهای فارسی‌زبان ثابت می‌کند که ممکن نیست در آن مدّت کم ساخته شده باشند و این امر از پیش اندیشیده شده است. یعنی ممکن است مثلاً حتّی انفجار خجیر هم حمله بوده نه حادثه و از همان وقت برای پیش‌گیری از تضعیف وجهه‌ی بازدارندگی ایران این امر تمهید شده باشد. تلاش اسرائیل را برای تضعیف نیروهای امنیّتی و اطلاعاتی، با ادّعای وجود افراد خرابکار نیز نباید از نظر دور داشت. اسرائیل ماهواره‌ای جاسوسی برای رصد فعالیتهای ایران به فضا فرستاد تا نشان دهد قصد پا پس کشیدن ندارد. خامنه‌ای زمانی ادّعا کرده بود که دشمن در هر سطحی به ما حمله کند، در همان سطح و به شدّت جواب خواهد گرفت؛‌ فعلاً که خطّ قرمز نظام از حومه‌ی دمشق تا نطنز عقب‌نشینی کرده است و از جواب که سهل است،‌ از توان بازدارندگی هم خبری نیست.

۳ نظر:

  1. با سلام یک نکته را خاطر نشان کنم که ایران در سوریه با صبوری در حال تشکیل نیروهای محلی کاملا وابسته به خود می باشد و در محل های استراتژیک بافت سنی نشین را تغییر داده است و با کوچ اجباری مردم این مناطق شیعیان سوریه و عراق و حتی افغانستان را جایگزین آنها کرده است.از طرفی تعداد زیادی پایگاه های نظامی در سوریه در حال تاسیس دارد و شبکه ای از مسئولان سوریه ای در ارتش و دولت بوجود آورده که قراردادهای بسیار مهمی در زمینه واگذاری معادن,اجاره بنادر مهم ,امتیاز نصب سیستم مخابراتی سوریه و قراردادهای نظامی با ایران منعقد کرده اند.در حال حاضر ایران زمان می خرد تا پروژه هایش در سوریه به ثمر برسد وبه نظر من دلیل عدم پاسخگویی ضعف نیست بلکه منتظر فرصت مناسب برای پاسخگویی می باشد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اکثریت سنی سوریه مخالف ایران و اسدند با چند تا عراقی و افغانی چیزی عوض نمی‌شود. آینده سوریه دست ترکیه و اخوان المسلمین است. ایران تحریم‌شده زورش نمی‌رسد که به کسی کمک کند. اسد رفتنی است مثل ولایت فقیه.

      حذف
  2. اخبار بسیار مهمی در سوریه مورد توجه قرارنگرفته است:
    تشکیل گروه حشدالشعبی وابسته به ایران در سوریه,
    اجاره بخشی از بندر لاذقیه به ایران(رایگان در قبال هزینه های ایران در جنگ سوریه),
    اجاره معادن مهم از جمله معادن فسفات سوریه به ایران(رایگان در قبال هزینه های ایران در جنگ سوریه),
    واگذاری امتیاز ایجاد شبکه مخابراتی جدید سوریه به ایران,
    قراردادهای ساخت مدارس و منازل مسکونی,
    بازگشایی بزرگترین پایگاه نظامی زیرزمینی(اگر اشتباه نکنم در ابوکمال)
    و صدها مورد دیگر
    نکته آخر اینکه علت قتل عام وحشیانه مردم سوریه توسط نیرو های باصطلاح مقاومت و استفاده از بمب های شیمیایی خصوصا در اطراف دمشق و شهر حلب ایجاد رعب و وحشت در مردم این مناطق به منظور ترک خانه های خود بوده و اگر به خاطر داشته باشید پس از هر بار بمباران های شدید,خود دولت سوریه امنیت مسیر مهاجرت آنها به مناطق دیگر را تضمین می کرد.
    در تکمیل پاکسازی قومی و نژادی, قانونی در مجلس فرمایشی سوریه تصویب شد که عملا امکان مصادره کلیه زمین ها و منازل کسانی که از این مناطق فرار کرده اند را تحت عنوان بلاصاحب یا همکاری با تروریستها فراهم کرده است.
    اینها اخباری است که در رسانه های عمومی نقل شده و قطعا اخبار بسیار بیشتری هنوز علنی نشده است.

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics