معضل خودساخته‌ی حجاب

                                                                                                   چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۱

       

خیلی وقت است که تلویزیون نگاه نمی‌کنم؛ فقط گاهی برای یک مسابقه‌ی ورزشی آن را روشن می‌کنم. امروز هم به هوای ورزش آن را در زمان اشتباهی روشن کردم و دیدم که در شبکه‌ی سه درباره‌ی حجاب و اجبار حجاب میزگردی گذاشته‌اند. همین که یک موضوع را از تابوبودن خارج کرده و به بحث گذاشته‌اند به خودی خود خوب است ولی اینجور بحثها باید بین دو صاحب‌نظر باشد؛ یک مدافع حجاب اجباری و یک منتقد آن. در این برنامه چند جوان را مقابل شخصی که قرار بود به «شبهات» پاسخ دهد گذاشته بودند. برنامه را کامل ندیدم ولی فقط یک نکته را بگویم.

 

کارشناس برنامه در جواب جوانهایی که می‌گفتند ما در صدر اسلام هیچ گزارش تاریخی درباره‌ی اجبار به حجاب نداریم،‌ گفت که نداشتن «گزارش تاریخی» چقدر اهمیّت دارد؟ خوب جوابش این است که هر امر و نهی موجود در شرع باید مستند به یکی از سه امر باشد: قول، فعل و تقریر معصوم. یعنی آیه‌ی قرآن یا حدیث موثٔقی در کار باشد، یا عمل فلان پیشوای دین بر آن دلالت کند یا سکوت همراه با رضایت او در برابر عمل دیگران. وقتی می‌گویید «گزارش تاریخی» نداریم، یعنی دست فقه موجود برای اثبات اجبار در حجاب خالی است و جای بحث هم ندارد.

 

قانون فعلی امری حکومتی است نه شرعی. پس از دستور آیت‌الله خمینی درباره‌ی الزام رعایت حجاب در ادارات، مجلس وقت آن را تبدیل به قانون کرد که در فضای ملتهب ابتدای انقلاب جای چون و چرا نداشت گرچه زنان بسیاری با راهپیمایی و انواع اعتراضات به آن واکنش نشان دادند. ایران تنها کشوری است که حجاب در آن اجباری است یعنی حتّی عراق که میزبان حوزه‌ی علمیّه‌ی نجف و مدفن امامان معصوم است چنین قانونی ندارد گرچه در شهرهای مذهبی آن این امر رعایت می‌شود. در صدر اسلام هم گزارشهای تضعیف‌کننده‌ی حجاب اجباری بلکه خود حجاب کم نیست. ساده‌ترین آن واجب‌نبودن حجاب برای زنان غیرآزاد بود که چه‌بسا جوانتر یا حتّی زیباتر از دیگر زنان بودند. خلیفه‌ی دوّم حتّی به کنیزانی که روسری می‌پوشیدند می‌گفت که آن را بردارند. حجاب اجباری در ابتدا امری بود که ریشه در عرف متدیّنان داشت و بعد سیاسی شد که طبعاً با نوع دیگری از استدلال باید با آن مواجه شد.

 

رئیس نهضت اسلامی تونس پس از بهار عربی در یک گفتگو درباره‌ی امکان اجرای شریعت در تونس گفت که نباید اجباری در کار باشد و ایران را مثال زد. او گفت: «در سفرهایم به ایران هنگام خروج از کشور، به محض اینکه هواپیما از زمین بلند می‌شود و کمی در آسمان اوج می‌گیرد، ‌می‌بینم که زنان ایرانی روسری‌های خود را برمی‌دارند. این نوع رعایت شریعت چه فایده‌ای دارد؟ ما نمی‌خواهیم این تجربه را در کشور خود تکرار کنیم.». همه‌‌ی جوانانی که در خیابان می‌بینید در ساختار آموزشی همین نظام درس خوانده‌اند و نوع پوشش و رفتار آنان نشانگر ناکامی دستگاه تبلیغاتی حاکمان است. نظام حاکم اگر عاقل باشد حتّی بدون لغو قانون مجلس می‌تواند با جمع‌کردن گشت ارشاد، لغو ارسال پیامک و دیگر راهکارهای حکومتی، موضوع را به مردم واگذار کند و بی‌جهت یک گروه از آنان را در تقابل با گروه دیگر قرار ندهد.

۸ نظر:

  1. کی‌گفته برای هر امر خاص باید نص یا بالاتر گزارش تاریخی داشته باشیم؟
    حجاب خودش منصوص اس‌ت و اطلاقات امر بمعروف و نهی از منکر هم آنقدر قوی و موسع است که مطلب را از نظر حکم »اولی« شرعی چون خورشید واضح میکند. گزارش تاریخی ملاک نیست در قدیم اصلا زنان اثولا پرده نشین بوده اند نوعا.
    بله در مقام عمل و عناوین ثانوی باید مصالح و مفاسد را سنجید.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. برای امر به معروف و نهی از منکر مردم را دستگیر نمی‌کنند. از نماز واجبتر که نداریم.

      حذف
  2. "نظام حاکم اگر عاقل باشد..."
    اگر این جمله شرط درست بود نود درصد مشکلات وجود نداشت و نیازی به یادآوری بدیهیات به انان نبود. فقط اگر...

    پاسخحذف
  3. سلام
    مطلب شما یک ضعف علمی و اشکال عمیق دارد .
    از عملکرد نادرست حکومت جمهوری اسلامی ورهبر آن باضافه عملکرد غاصب دوم و اولویت دادن حکومت به اجبار در حجاب خانمها و سیاسی کاری ،نتیجه گیری کرده اید عدم وجوب حجاب را .
    یک اشکال دیگر این است که قانون را بسیار محترم و ارزشمند شمرده اید .
    اساسا قانون که در دین به آن فقه گفته می شود کمترین درجه ارزشمندی را دارد‌.قانون یعنی خط قرمز ، یعنی اجبار و باید و نباید .ضامن اجرای قانون هم نهادهای نظارتی ، قضایی ، امنیتی و نهایتا نظامی هستند.
    اگر کسی تمام دستورات فقهی را مو به مو رعایت کند تازه می شود یک انسان عادل وپله اول دینداری است و کم ارزشترین نمره قبولی را در دینداری می گیرد.
    مطلوب و مقصود خدای متعال و انبیا الهی ،پرورش انسان عادل نیست .انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق.مطلوب دین و خدای دین تربیت انسانهای اخلاقی است که خودشان از روی عقل و فهم انتخاب کنند که خلاف نکنند و خلاف رضای خدا عمل نکنند.
    تمام حرف من و جان کلام در این عبارت است :
    جامعه را با قانون (فقه ) نمی توان و نباید اداره کرد .جامعه انسانی با اخلاق اداره می شود .
    حکومتی و جامعه ای و مردمی که قرار باشد با قانون و نظارت و نهادهای قضایی و امنیتی اداره شود محکوم به نابودی است.
    مطلوب و ایده آل خدای متعال ،ادیان الهی ، انبیا ، اولیا وخرد خردمندان و اندیشمندان همه دنیا این است که جامعه با اخلاق اداره شود نه با قانون .
    یعنی مردم خودشان تصمیم بگیرند که متخلق به اخلاق انسانی و الهی باشند.اگر هم قانونی وضع می شود برای آن اقلیتی است که از انسانیت و اخلاق فاصله گرفته اند و خط قرمزها را رد می کنند.
    اگر اخلاق انسانی و الهی در جامعه ای رشد کند سطح نظارت و بگیر و ببند و باید و نباید کاهش می یابد و جامعه به خودکنترلی می رسد و دیگر نیازی به امر بمعروف و نهی از منکر نیست.
    نگاهی به جوامع مترقی و رشد یافته بیندازیم.سوئد ، دانمارک ، نروژ، فنلاند ، بلژیک ، اتریش ، کانادا ،استرالیا ، آلمان ، آمریکا و ...سطح شعور و بینش و درک اکثریت مردم مردم به حدی رشد کرده که خودشان خلاف نمی کنند ، دزدی نمی کنند ، دروغ نمی گویند .
    اساسا دین برای همین آمده است.
    خدای متعال انبیا عظام را مبعوث فرموده است تا مردم را به سطحی از آگاهی و شعور و بینش برسانند تا خودشان تصمیم بگیرند که انتخابهای درستی داشته باشند .
    لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط
    فرمایش اباعبدالله الحسین صلوات الله مکمل همین معناست .حسب نقل فرمودند : خرجت لطلب الاصلاح فی امت جدی
    این آیه و روایت از نظر معنا کمال مناسبت را باهم دارند .لطلب الاصلاح کمال همخوانی را با لیقوم الناس بالقسط دارد.
    از همین جا نتیجه می گیریم که دینداری و تدین وقتی ارزشمند است که خالی از اجبار باشد و منتخب شخص دیندار باشد .و اگر عامل بیرونی بااجبار و فشار بخواهد احکام یا دستورات یا باورهای دینی را به انسان تحمیل کند آن دین و دینداری عندالله خالی از ارزش است.
    باز هم نتیجه می گیریم که حجاب اجباری یعنی اینکه ما در تحقق رشد و تکامل فکری و فرهنگی و معنوی مردم جامعه شکست خورده ایم.
    اگر خانمها به آن درجه از رشد فکری و شناخت دینی برسند که فواید حجاب را درک کنند و بفهمند که حجاب امر خدا و خواست خداست برای رسیدن به خوشبختی در دنیا و آخرت خودشان تصمیم به انتخاب حجاب بعنوان نوع پوشش می گیرند و نیازی به گشت ارشاد و ....نیست.
    دلیل عدم سختگیری در مورد حجاب در صدر اسلام هم از همین جا معلوم می شود .
    دو تا موضوع داریم .آیا حجاب برای خانمها واجب است ؟ بله .آیا خانمها اجبار به حجاب دارند ؟ یعنی باید آنها را مجبور به رعایت حجاب کرد ؟ پاسخ این است که اگر به جایی رسیده اید که باید خانمها را مجبور به رعایت حجاب کنید خاک بر سر شما و دین شما و حکومت شما.
    گمان می کنیم امربه معروف و نهی از منکر مطلوب خدای متعال و اولیا الهی است .در صورتی که امر بمعروف و نهی از منکر نزد خدا و اولیائش مبغوضترین و منفورترین اعمال است .گرچه در مواقعی لازم و واجب است اما محبوب خدا و اهل بیت نیست.
    در مراتب امر بمعروف و نهی از منکر آمده است ابتدا تنفر قلبی ، بعد اظهار آن‌تنفر ، بعد تذکر زبانی و بعد قوه قهریه و بگیر و ببند و ضرب و شتم و ....
    خدای متعال دوست ندارد ما از هم متنفر باشیم .آخر الدوا الکیئ .آخرین راه حل داغ گذاشتن و جراحی است.
    بعنوان آخرین راه حل برای حفظ سلامت جامعه مجبوریم امر بمعروف کنیم.ولی تا وقتی آموزش ، ارشاد ، آگاهی بخشی و راههای دیگر هست امربمعروف موضوعیت ندارد.
    امر بمعروف و نهی از منکر آخرین راه پیشنهادی دین است نه اولینش
    اگر حکومتی آخرین راه حل را انتخاب کند معنایش این است که به پایان خود رسیده است

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام، فقط یک نکته درباره‌ی اولین اشکال شما: من عدم وجوب اجبار حجاب را نتیجه‌گیری کردم نه خود حجاب.

      حذف
  4. پاسخ‌ها
    1. عدم وجوب رعایت حجاب برای کنیزان در فقه شیعه و اهل سنت مشترک است. اشاره به ایشان هم مربوط به گزارش تاریخی بود نه بحث فقهی.

      حذف
  5. اجبار کارساز نبود و نیست ونخواهد بود. کسی دوست ندارد دیگری به او امر و نهی کند. به همین خاطر واکنش نشان می دهد. اگر خانمی به حجاب اعتقاد داشته باشد آن را رعایت می کند و اگر اعتقاد نداشته باشد با بگیر و ببند معتقد نمی شود.

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics