جمعه ۲۶ اسفند ۱۴۰۱
آغاز قرن چهاردهم همراه با تغییر ساختار سیاسی ایران و نضج و شکوفایی بسیاری از رشتههای هنری، علمی و آموزشی در ایران بود. شمارش سالها بر اساس اعتبار و قرارداد است و آغاز، وسط یا پایان یک قرن تفاوتی با هم ندارند ولی این آغازها گویی به انسانها انگیزهای مضاعف میدهند که طرحی نودراندازند. نخستین سال قرن پانزدهم نیز طوفانی بود و رخدادهایی شکل گرفت که حتّی نخبگان فرهنگی، پیشقراولان پیشبینی آینده و امیدوارترین افراد به تغییر را هم غافلگیر کرد. پیشروترین نخبگان سیاسی در این سال به جای اینکه طلایهدار باشند در پس موج اجتماعی و سیاسی ایجاد شده تابع حرکت مردمی شدند و کسانی که تردید کردند یا دودل شدند رسماً از قافله جا ماندند.
مهسا امینی بدل شد به محمد بوعزیزی ایران با این تفاوت که حاکم خودکامهی تونس دست به کشتار نزد و کشور را ترک کرد ولی اینجا صدها نفر کشته و پرشمار افراد دستگیر، زخمی و نابینا شدند و «نظام» برای فرونشاندن هیاهوی تبلیغاتی مخالفان به ایجاد ترس و وحشت در مدارس دخترانه دست زد تا بگوید پایش که برسد ممکن است هرکاری کند. بردگان نظام پیش از این نیز گفته بودند که فکر نکنید ما همینطوری میرویم؛ اگر برویم یک زمین سوخته را پشت سر خود به جا خواهیم گذاشت.
در جنگهای قدیم برافراشتهبودن یا سقوط پرچم یک جبهه حکم مرگ و زندگی را داشت. اگر یک جبهه دچار ضعف میشد ولی پرچمش بالا بود هنوز امیدی به پیروزی یا دستکم ایستادگی نیز باقی بود و اگر پرچم پایین کشیده میشد اعتماد به نفس سربازان از بین میرفت و امکان شکست بالا میرفت. نظام حاکم آن چنان سرنوشت خود را به حفظ ظواهر گره زده که حجاب اجباری حکم پرچم نظام را پیدا کرده است. اعتراضهای گستردهی خیابانی فروکش کرده ولی با آمدن فصل گرما و سدّی که حالا شکسته شده هر کنشی خلاف حجاب اجباری حکم اعتراضی فردی را خواهد داشت و رویارویی نظام و نیمی از جامعه ادامهدار خواهد بود. این آتشی است که دیگر زیر خاکستر نیست.
برداشتن گامهای آشتیجویانه با عربستان نشان میدهد که نظام دیگر نمیتواند در تمام جبههها بجنگد و به قیمت قبول (صوری یا واقعی) عدم ارسال سلاح برای حوثیها به دنبال منفعت اقتصادی و البتّه کاهش فشار رسانهای از شبکهی منتسب به عربستان باشد. این پیروزی یا مصلحتاندیشی نیست؛ داستان مرغ و تخم مرغ است. اگر ایران آتش یمن را برپا نکرده بود، عربستان هم شبکهای تأسیس نمیکرد که با جداییطلبان عرب بلافاصله پس از حملهی مسلّحانه در اهواز مصاحبه کند. میادین نفتی عربستان پس از حملهی پهپادهای ایران به سادگی تعمیر شد ولی تابوهایی که طیّ ششماه اخیر در ذهن ایرانیان فرو ریخت بازگشتپذیر نیست. بگذار دل دلدادگان نظام خوش باشد که اعتراضات «جمع شد». اعتراضهای سالهای گذشته هر بار جمعشده، دفعهی بعد با شدّت بیشتری برگشته و کاملاً محتمل است که آخر آغازین سال قرن، سرآغاز آخرین سالهای نظام هم باشد.
وزیر عربستان گفته که کشورش ممکن است در ایران سرمایهگذاری کند. فکر نمیکنید که برنامه کنترل ایران با این کار را داشته باشند؟ مشابه تحلیلی که چند وقت پیش نوشتید درباره رابطه اعراب با اسرائیل؟
پاسخحذفدقیقاً. قاعدتاً هیچ کشوری به کشور دیگری که با آن منافع اقتصادی مشترک دارد با پهپاد حمله نمیکند. گرچه یک عده ابله اینجا هستند که این حرفها حالیشان نمیشود.
حذف