پایان حماس؟

                                                                                                                 یکشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۲

  

۱- نه فکر نمی‌کنم. شاید پایان موقّت سلطه‌ی حماس بر غزّه نهایت دستاورد اسرائیل از حمله به غزّه باشد و نه بیشتر. هیچ گروه و دسته‌ای اینگونه از بین نمی‌رود. همه‌ی رهبران حماس خارج از غزّه‌اند و یارگیری مجدّد از افراد ساکن غزّه یا کرانه‌ی باختری و حتّی داخل اسرائیل کاملاً ممکن است. هواداران حماس پس از حمله به اسرائیل رو به افزایش گذاشت و دنبال‌کنندگان آنها از گروه نوظهور «کنام شیرها» (عرین الاسود) بالاتر رفت. تشکیلات خودگردان در نهایت ضعف است و با کمترین غفلت تسلّط بر کرانه‌ی باختری را هم از دست می‌دهد چه رسد به غزّه.

  

۲- تک‌روی حماس در بی‌خبر نگاه داشتن هم‌پیمانان داخلی و خارجی خود چه‌بسا پیامدهای دیگری هم برای آنان داشته باشد. یکی از آنها قدرت‌گرفتن «جهاد اسلامی» مورد حمایت ایران باشد. اگر حماس تنها از ایران کمک دریافت می‌کند، «جهاد اسلامی» از ایران دستور می‌گیرد هرچند به اندازه‌ی «حزب‌الله» پیوندهای ایدئولوژیک با ایران ندارد؛ چنانکه رهبرنظام نارضایتی خود از بی‌خبر نگه‌داشتن ایران را به اسماعیل هنیّه گفت. «جهاد اسلامی» در روزهای اخیر احتمالاً با سیگنال ایران -به ویژه پس از اصابت موشک به بیمارستان- سطح فعالیّت خود را پایین آورده تا برای دوران پس از حماس ‌آماده شود و خلأ قدرت را پر کند.

 

۳- خبر شگفتی‌برانگیز پیش از حمله‌ی حماس بالاتر رفتن محبوبیّت «عرین الاسود» به نسبت حماس بود. چرا باید یک گروه بی‌تجربه و تازه‌کار بتواند از حماس باسابقه جلو بزند؟ چون جوانان فلسطینی از راهکار فراموش‌شده و کم‌اثر دوکشوری خسته شده بودند و به فکر راهی دیگر بودند. شاید با کمی احتیاط بتوان یکی از دلایل حمله‌ی حماس را تلاش برای حفظ موقعیّت برتر خود بین گروههای فلسطینی نیز بیان کرد. حماس و جهاد اسلامی در کرانه‌ی باختری مشغول نیروگیری‌اند و ایران تلاش می‌کند گروههای تازه‌ای را که به‌دلیل عدم سازماندهی و کمی ِسابقه امکان حرف‌شنوی بیشتری از ایران داشته باشند آنجا تقویت کند. آینده‌ی فلسطین در آینده بیشتر از کرانه‌ی باختری رقم خواهد خورد تا غزّه.

  

۴- همین برنامه یعنی تماس اینترنتی با جوانان جان‌به‌لب‌رسیده‌ی فلسطینی برای حمله به اهداف اسرائیلی و ناامن‌کردن این کشور در داخل اسرائیل نیز ادامه خواهد یافت. در این میان برخی اشتباههای اسرائیل ممکن است به این روند کمک کند. رساندن اسلحه به داخل اسرائیل بسیار دشوار است ولی پس از حملات حماس اسرائیل گفت که شهروندان غیرنظامی خود را به سلاح مجهّز می‌کند. این غیرنظامیان توان بسیار کمی برای حفظ این سلاح‌ها از دستبرد عربهای اسرائیلی دارند و این کار به معنای تسلیح غیرمستقیم آنها توسّط اسرائیل خواهد بود.

 

۵- راه‌حل دوکشوری که زمانی یک جور لطف و امتیاز به فلسطینی‌ها به شمار می‌آمد حالا از زبان بسیاری از مسئولان اروپایی و امریکایی به عنوان تنها راه‌حل شنیده می‌شود ولی نکته اینجاست که شاید این راه‌حل هم در آینده‌ی نزدیک در دسترس اسرائیل نباشد. اگر مراحلی که بالاتر گفتم در آینده طی شود، حتّی حرکت به سوی یک فلسطین واحد هم به عنوان هدف قابل تصوّر است که البتّه با بازگشت فرزندان مهاجران فلسطینی عملاً تسلّط حکومت یهودی بر این سرزمین‌ها به پایان می‌رسد. امریکا و اروپا زمانی می‌توانند از موجودیّت اسرائیل دفاع کنند که هجومی از خارج مثلاً نیروهای نیابتی ایران در کار باشد ولی در برابر شورش داخلی کاری از پیش نخواهند برد. 

 

تلاش اسرائیل برای صلح با فلسطینیان،‌ عقب‌نشینی از کرانه‌ی باختری، امضای راهکار دو کشوری و به رسمیّت شناختن فلسطین تنها امید بقای اسرائیل است و گرنه در آینده‌ای نه‌چندان‌دور حتّی همین هم شاید آرزویی دست‌نایافتنی برای صهیونیست‌ها باشد.

  

مرتبط: حماس یا عبّاس؟

۲ نظر:

  1. در صورت درست بودن فرضیه اطلاع نداشتن ایران، میتوان گفت تنها عامل لو نرفتن حمله 7 اکتبر همین بوده ، بدلیل رسوخ وسیع در سازمان اطلاعتی ایران

    پاسخحذف
  2. حمله روسیه به اوکراین و انفعال غرب دنیا را به طرف حاکمیت قانون جنگل برده. نه تنها حمله حماس قبل از جنگ اوکراین قابل تصور نبود بلکه هر اقدام دیگری مثل ماجراجویی چین در تایوان هم دور از ذهن نخواهد بود. ترس غرب از سلاح اتمی روسیه هم دلیل دیگری برای کشورهای یاغی خواهد بود که برای خود حاشیه امن بسازند.

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics