ایرانی‌شدن سوریه

                                                                                                                      شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳


درباره‌ی «سوریه‌ای‌شدن ایران» بسیار خوانده‌ایم؛ حالا کمی هم درباره‌ی «ایرانی‌شدن سوریه»:

  

اگر واقعاً هدف نظام از پروژه‌ی «محور مقاومت» دفاع از فلسطین بود و نه گسترش شیعه‌گری (که تردیدهای بسیاری پیرامون آن وجود دارد) می‌توانست به جای دفاع از حکومت سکولار اسد به هنگام بهار عربی از روی کار آمدن اخوان‌المسلمین حمایت و با آنان در جهت کمک به فلسطینیان همکاری کند ولی چنین نکرد و بدنامی بزرگی را برای خود خرید و هزینه‌های بسیاری روی دست ملّت ایران گذاشت. حالا آیا می‌تواند چنین کند؟ بگذارید ببینیم...

 

در شرق ایران گروه طالبان روی کار آمدند و با وجود داشتن سابقه‌ی بد (کشتن دیپلماتهای ایران و...)‌ و تفاوتهای فاحش ایدئولوژیک، نظام ولایی همجواری با آنان را به حضور امریکا در منطقه ترجیح داد و بین بد و بدتر اوّلی را انتخاب کرد و اکنون به نظر می‌رسد که راضی هم باشد؛ چرا همین کار را با بخشی از معارضین سوری نکند؟ (تحریر شام و اخوان المسلمین)

 

پس از فرونشستن بهار عربی اردن و مصر جدید روابط خود با سوریه را بهبود بخشیدند چون می‌دانستند که قدرت‌گرفتن اخوان‌السلمین در سوریه به تقویت نیروهای اسلامگرای همسو با آنان در کشورشان می‌انجامد پس اسد سکولار همسایه‌ی بهتری می‌توانست با آنان باشد. حالا هم اردن و هم مصر باید نگران موضوع مشابهی باشند. 

 

دولت‌مردان ترکیه در این چند روز جشن گرفته‌اند و اردوغان حرفهایی زده که یادآور خاطرات زمان عثمانی است امّا پس از چندی خواهد فهمید که سوریه مانند باتلاقی است که همه را درگیر خود خواهد کرد. اگر ایران بیرون رفت الزاماً به معنای جانشینی ترکیه یا قطر نیست. ایران هم‌مرز با سوریه نیست ولی ترکش‌های سیاستهای جاه‌طلبانه‌ی ترکیه به خودش اصابت خواهد کرد. نه ترکیه و نه گروههای اسلامگرا نخواهند توانست کردها را خلع سلاح کنند و ایران هم دست روی دست نمی‌گذارد. ایران مدّتهاست با کردهای سوریه همکاری دارد و به آنان سلاح می‌دهد؛‌ هم برای اختلاف‌افکندن بین گروه‌های کرد و هم برای مهار جاه‌طلبی ترکیه. چندی پیش که یکی از موشک‌های زمین به هوای پرسه‌زن ایران یکی از پهپادهای بیرقدار را سرنگون کرد، خشم شدید آنکارا را به دنبال داشت. داستان کردها و ترکیه تمام نشده و هر گونه درگیری با آنان به داخل مرزهای ترکیه کشیده خواهد شد. به جز کردها علویان سوریه هم متحدان بالقوه‌ی ایرانند و فراموش نکنیم که ترکیه دارای علویان بسیار زیادی است که تا سی‌درصد جمعیّت آن نیز تخمین زده می‌شود.

  

مقامهای ترکیه در این چند روز بیش از آنکه درباره‌ی اسد یا اسرائیل سخن بگویند درباره‌ی ایران حرف زده‌اند. هاکان فیدان اخیراً به نحوی حملات اسرائیل به سوریه را توجیه کرده که این حملات به نیروهای وابسته به ایران بوده و نه سوریه در حالیکه پس از خروج اسد، اسرائیل تمام زیرساختهای نظامی سوریه را منهدم کرده که ربطی هم به ایران ندارد. فیدان می‌گوید که ایران،‌ اعراب و ترکیه نباید بر سوریه مسلط باشند ولی رویکرد ترکیه در منطقه از آذربایجان تا سوریه چیز دیگری می‌گوید. این شادی کودکانه خیلی زود به پایان خواهد رسید.


احمد الشرّع وقتی لقب جولانی را برای خود برگزید عمداً به جولان تحت اشغال اسرائیل نظر داشت. برخی نیروهای او در این چند روزه در مصاحبه‌های غیررسمی نوید آزادی قدس را داه‌اند و حماس هم که طبق پیش‌بینی من به آنان تبریک گفت. آیا واقعاً این همبستگی در آینده به تهدید اسرائیل می‌انجامد؟ بهترین کار برای ایران دوری از باتلاق سوریه، بازی‌کردن نقش ناظر فعّال و پرهیز از کاری است که خامنه‌ای «آزادکردن سوریه به دست جوانان غیور سوری» خواند.  

 

سوریه مانند لحاف چهل‌تکّه‌ای است که خروج اسد فقط یکی از تکّه‌ها را کم کرد ولی یک‌دست‌کردن آن در آینده‌ی نزدیک کاری محال است. گذشته از کردها و دیگر گروههای معارض کم‌نام‌ونشان، بین گروههای اسلامگرا و ارتش‌های آزاد و دموکراتیک نیز تفاوتهای فاحش ایدئولوژیک وجود دارد؛ بله، آنان در نفی اسد با هم بودند ولی برای ساختن سوریه و تشکیل حکومت بعید است که به سادگی با هم کنار بیایند. اگر اسلامگرایان بخواهند قدرت را قبضه کند (که احتمال آن زیاد است) اتفاقی در سوریه خواهد افتاد که در ایران هم افتاد و آن هم غلبه‌ی یک بخش از انقلابیان بر دیگران و حذف آنان بود.

۲ نظر:

  1. سفیر ایران در سوریه گفته پیش از ترک سوریه فهمیدیم مصالحه شده است. مصالحه بین چه کسانی؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. احتمالاً منظورش ارتش و معارضان باشد ولی به نظرم طرفهای دیگری هم در کار باشند.

      حذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics