چند پرسش بی‌پاسخ ناقابل

اسکار ۲۰۲۵ -۵                                                                                       دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۳

دلیل حضور یا عدم حضور بعضی فیلمها در فهرست نامزدهای اسکار یا تمشک زرین چیست؟ 

 

Babygirl

جواب سوال بالا را درباره‌ی این فیلم واقعاً نمی‌دانم؛ چون خیلی راحت می‌شد همانطور که بازیگرش نامزد گلدن‌گلوب بود، در فهرست تمشک زرین باشد یا حتّی اسکار. داستان خیلی ساده‌ای است درباره‌ی رابطه‌ی یک‌سویه‌ی مردی جوان و زنی میانسال. کیدمن داستان فیلم را منحصربه‌فرد و آزادیبخش خوانده چون یک زن روایتش کرده است. یعنی اگر راوی رابطه‌ی شبه سادومازوخیستی مرد باشد خوب نیست ولی اگر زن باشد اشکالی ندارد؟ تازه بدتر هم هست. منحصربه‌فرد نیست چون فیلمهای مشابه بسیاری وجود دارند و آزادیبخش نیست چون انتهای داستان زن به رهایی نمی‌رسد. پسر جوان او را ترک می‌کند نه اینکه زن دارای فاعلیّت شود و برای خود تصمیم بگیرد. در پایان فیلم به پیشنهاد مرد دیگری جواب رد می‌دهد ولی او نه جوان است و نه جذّاب؛ اگر پسر دیگری با مشخصات مشابه پسر اوّل به او نزدیک می‌شد،‌ باز هم جوابش منفی بود؟

 

صحنه‌ای در فیلم هست که دختر جوانش به وسواس کیدمن درباره‌ی چهره‌اش ایراد می‌گیرد و به تزریقهای صورت پی‌در‌پی او اشاره می‌کند و می‌گوید مثل ماهی مرده شدی. مخاطبش بیش از اینکه شخصیّت فیلم باشد، خود نیکول کیدمن است.

  

چرا مینی‌سری‌ها تروتمیزتر و باورپذیرتر از فیلمها شده‌اند؟ این فیلم را مقایسه کنید با «زوج بی‌نقص» با بازی همین خانم کیدمن. (آهنگ سریال محض تنوّع)

 

Joker 2

جوکر در فهرست بدترین فیلمهای سال پیشتاز است. جوکر قبلی به خاطر تشریح روند تبدیل یک عضو طردشده‌ی اجتماع به شخصی شورشی مورد توجّه قرار گرفت ولی کارگردان ظاهراً خیلی به آن موفقیت غرّه شد و در فیلم دوّم فکر کرد تکرار همان فیلم با کمی آواز و اندکی لیدی گاگا کافی است ولی نبود. آنجا شخصی علیه سیستم می‌شورد و چهره‌اش (مانند قهرمان «ک مثل کین‌خواهی») به نماد معترضان تبدیل می‌شود ولی اینجا او از جنون به عقل پناه می‌برد و به دنبال تبرئه‌ی خودش و قتل شخصیّت جوکر است. قتل او در فیلم پس از قتل شخصیّتش رخ می‌دهد و امیدوارم که نخواهند سرگذشت فرزندی که معشوقه‌اش در رحم دارد را به عنوان دنباله‌ای بر این دو فیلم بسازند.

 

به یک لطیفه‌ دو بار نمی‌توان به یک شکل خندید حتّی اگر گوینده‌اش جوکر باشد. این عبارت را برای «Kinds of Kindness» هم می‌توان به کار برد که جایش در فهرست تمشک‌ها خیلی خالی است. از آنجا که از فیلم اوّل لانتیموس هم خوشم نیامد،‌ اینجا به همین مقدار اکتفا می‌کنم.

 

Megalopolis

هر کس فهمید که جناب فرانسیس کوپولا دقیقاً یا تقریباً در این فیلم چه می‌گوید جایزه دارد. یکی از مضرّات قدیمی‌شدن یک ایده‌ی چهل‌ساله این است که جانمایه‌ی آن همچنان متعلّق به دهه‌ی هشتاد باقی بماند ولی جزئیّاتی که به مرور به ذهن نویسنده یا فیلمساز برسد مدام روی هم تلنبار شود به گونه‌ای که بشود با آن یک سریال ساخت ولی سازنده‌ی اثر به زور آن را در دوساعت و ربع جا بدهد.

  

با وجود جایگاه کوپولا در سینمای جهان به نظرم حقش نبود که نامزد تمشک زرین بشود ولی تمشک‌دهندگان فقط به بدی فیلمها دقت نمی‌کنند بلکه ناامیدکننده‌بودن فیلم فیلمسازان بزرگ را هم مدّ نظر دارند. او سالها از سینمای بدنه‌ی امریکا دور بود و به برخی تجارب شخصی می‌پرداخت. بازگشت او بهتر از هر چیز نشان می‌دهد که دور بودن از جریان اصلی یک هنر تا چه حد می‌تواند به دمده‌شدن هنرمند بینجامد.

  

یک کانال یوتیوب هست به نام «Criterion» که اهل سینما را در میان قفسه‌ی فیلمهای برجسته‌ی قرار می‌دهد تا فیلمهای محبوبشان را انتخاب کنند. کوپولا اولین انتخابش فیلم «Playtime» ژاک تاتی است که تمام ثروتش را خرج ساخت آن کرد و در گیشه شکست خورد. متأسفانه این حکایت حال کوپولا و فیلم آخرش هم هست با این تفاوت که فیلم ژاک تاتی بعدها جایگاهش را در تاریخ سینما به دست آورد ولی فکر نمی‌کنم برای مگالوپولیس چنین اتفاقی رخ دهد.


پ.ن: کنجکاو بودم ببینم چه سینماگرانی فیلمی از ایران (طبعاً از کیارستمی) را انتخاب می‌کنند. اوّلین کس پاملا اندرسون بود! باورش سخت است ولی اینجا هیچ شباهتی به تصویر عروسکی مشهورش ندارد. آری آستر دیوانه هم سه‌گانه‌ی کوکر را برمی‌دارد. عقلا کجایند؟ 

  

پیشین: چند نکته‌ی مثبت ناقابل

۱ نظر:

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics