حاشیه بر اخبار -۱۱۳ چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۴
محمدرضا باهنر: «۱۰ درصد جمعیت در ایران حزباللهی است اما ۹۰ درصد مردم میخواهند زندگی کنند و آینده داشته باشند.»
دربارهی درصدها میتوان بحث کرد ولی پیشفرض حرف باهنر این است که حزباللهی بودن با زندگیکردن و آیندهداشتن منافات دارد و برعکس. جمهوری اسلامی علاوه بر داشتن اهداف ایدئولوژیک با وعدههای دنیایی هم شروع شد و اوّلین سرود ملّی میگفت که جمهوری اسلامی به پا شد که هم دین به ما بدهد و هم دنیا. در واقع یکی از دلایل خروج آن اکثریّتی که باهنر میگوید از حیطهی خواستههای جمهوری اسلامی، ناتوانی نظام از تأمین دنیای آنان بوده است. سخن باهنر را میتوان نوعی اعتراف به شکست دیرهنگام هم تلقّی کرد.
پخش اعترافات امیرحسین موسوی، کاربر تویتر (اکس)
زمانی ایندست اعترافات اجباری خوراک سیدرصدیهای مدافع نظام تلقّی میشد حالا آن سی درصد گذشته و ده درصد فعلی (به تعبیر باهنر) از خودشان میپرسند که رژهی سالگرد جنگ هشتساله چرا برگزار نشد؟ زیرا نه تنها عوامل اطلاعاتی بلکه عوامل میدانی اسرائیل هنوز فعالند. وقتی اسرائیل برای سالها در ایران حضور داشته، چه نیازی به یک کاربر بینوای شبکهی اجتماعی برای فرستادن اطلاعات نقاط حساس و مانند آن دارد؟ این را بگذارید کنار انتشار اسنادی که در اینترنت یافت میشوند به عنوان رخنهی اطلاعاتی به اسرائیل تا ببینید چند دهه گذشته ولی توان تبلیغاتی و خبرسازی نهادهای امنیّتی سرسوزنی پیشرفت نکرده است.
افشای شبکه روباتهای اسرائیل در حمایت از پهلوی
خبر پیشپاافتادهتر از آن است که مورد توجّه قرار بگیرد. خود نظام ولایی کارزارهایی از همین دست را نه تنها در اسرائیل بلکه در اروپا و امریکا به راه میاندازد. آنچه مهم است افراد شناسنامهدار و رسانههای خبررسانیاند که عملاً به خدمت اسرائیل درآمدهاند. اینکه کسانی ویدئو جعلی حمله به اوین یا شعارهای بالکنی بسازند عجیب نیست ولی اگر همینها در رسانهای رسمی بدون فاصلهی زمانی منتشر شوند، آن وقت مسأله بودار است. هنگامی که اختلال جیپیاس در اسرائیل در گرماگرم حملهی موشکی حزبالله یا جنگ با ایران مختل شود و مشکلی به نظر نیاید ولی اختلال جیپیاس در ایران بلافاصله با خبر نگرانی از کسب و کار رانندگان پوشش داده شود باید نگران شد. زمانی که در هنگامهی جنگ تفتیش اتوموبیلهای مشکوکْ نگرانی از خیزش مردمی تعبیر شود، باید هشدار خطر به صدا درآید. وقتی خبر بازسازی توان پدافندی و موشکی ایران یا واردات هواپیماهای جدید با نگرانی از خطرات احتمالی آن برای اسرائیل پوشش داده شود، دیگر رابطهی پنهانی در کار نیست تا نیازی به افشا باشد بلکه صدای اسرائیل است که به زبان فارسی به گوش می رسد.
عارف: گوترش به من گفت که پرونده سرنگونی جمهوری اسلامی پس از جنگ ۱۲ روزه بسته شد.
دلیلی برای خلافگویی عارف نیست ولی گوترش باید قید «همراه با مداخلهی خارجی» را نیز اضافه میکرد. این احتمال که با حملهی نظامی بتوان نظام فعلی را ساقط کرد از بین رفت. ناکامی پروندهای مشابه حملهی امریکا به عراق که از پیش مسجّل بود؛ منظور حملهای است که به نارضایتی داخلی و شورش مردمی بینجامد. در واقع دستاورد جنگ دوازده روزه برای نیروهای آزادیخواه روشنشدن مرز بین دستنشاندههای قدرتهای خارجی با مردممحوران بود.
بخشایش اردستانی: رهبرنظام محدودیّت دوهزار کیلومتری برای موشکها را برداشت.
امیدوارم ادّعایش اشتباه باشد. غنیسازی شصتدرصدی اساساً جهت امتیازگیری از غرب طرّاحی شد ولی به بهانهای برای حمله به ایران تبدیل شد. حالا که دلیلی برای حمله به ایران نیست، افزایش برد موشکها به بهانهای دیگر برای حمله به مراکز تولید موشک ایران تبدیل خواهد شد؛ این کار نه تنها امتیازی برای چانهزنی در مذاکرات احتمالی به ایران نخواهد داد بلکه جنگی دوباره به ارمغان خواهد آورد.
حسین علایی و پیشنهاد کار روی طرح خروج از ان پی تی
حسین علایی جزو سرداران معتدل است امّا پیشنهاد او گرچه با نیّت امتیازگیری از غرب طرّاحی شده ولی نتیجهی عکس خواهد داد چون غرب با بیاعتنایی به آن، ایران را به مرحلهی خروج از ان پی تی میرساند تا بگوید: دیدید گفتیم اهداف نظامی پشت برنامهی اتمی ایران بود. این کار قماری است که احتمال باختنش خیلی بیش از بردن است.
اگر آیندهای برای نظام متصوّر باشد، در افزایش توان نظامی نیست بلکه در تأمین آن چیزی است که باهنر آیندهداشتن و زندگیکردن خوانده است یعنی با تأمین رفاه برای مردم با برقراری متعادل دادوستد با غرب و شرق. در این میان، گرفتن امتیاز حتماً همراه با دادن امتیاز نیز خواهد بود.
پیشین: خطّ سوم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.