اكسير گفتگو

اکبر رادی یک‌بار که به مناسبتی در نشستی فرهنگی با بهرام بیضایی ملاقات کرد از روزگار شکایت کرد که چگونه است هر دو در یک شهر می‌زیند ولی شانزده سال است همدیگر را ندیده‌اند.از همین دست است گله‌ی زنده‌یاد آتشی از چرخ ِکج مدار – به هنگام بیماری ِعلی معلّم ِشاعر- که او را از نزدیک ندیده است. هر دو بار از خود پرسیدم که چرخ روزگار – درست که بازی ِبسیار دارد- ولی مگر خارج از اختیار ماست؟ وچرا فرهیختگان یک مرزوبوم، با هم زیر یک سقف‌اند ، ولی دور یک سفره نمی‌نشینند.
تندی‌ها و کشمکش‌های بسیاری را در این عمر ِرفته دیده‌ام بین ِاهل خرد که خردمندانه نبود. در دوره‌ی نوجوانی از کسانی که بر سر ِدو راهی شریعتی و مطهری ایستاده بودند تعجّب می‌کردم و همین اواخر از جدال ِلفظی سید حسین نصر با عبدالکریم سروش به شگفت آمدم و در این میان، بسیار، کشاکش‌های ِاهل فرهنگ را دیدم که نشانی از اندیشه نداشت. گفت وگو و تحمّل ِدیگری شعاری است که گفتنش آسان می‌نماید ولی اکسیری نایاب‌است که مس ِهر فرهنگ ِخفته‌ای را طلا و پویا میکند. از یاد نبریم آغاز تمدّن یونان با فیلسوف ِگفت و گو سقراط بود. فرنگیان این را زودتر از ما آزموده و نتیجه‌اش را دیده اند. گفت‌وگوی معروف ِکشیش کاپلستون مؤمن با راسل ملحد در بی بی سی مشتی از خروارهاست.   
جدال بالا گرفته‌ی سروش و صادق لاریجانی که ناگهان فروخفت، کنجکاو شدم که دلیلش را بدانم. نه که رأیشان یکی شد، نه. اما از ناروا گویی دیگر خبری نبود. در جلسه‌ای از لاریجانی شنیدم که او و سروش را برای کنفرانسی علمی- به هنگام نخست وزیری ِاربکان- به ترکیه دعوت کردند . اینکه چه گفتند و شنیدند باشد برای بعد ولی همین که در جلسه‌ای به گلایه از هم پرداختند، آبی بود بر آن آتش ها که دیدیم و دیدید؛ نه نشان از دین داشت نه خردورزی. اگر گفت‌وگو چنین بار می‌دهد، پس گفت‌وگو به عنوان هدف- نه تنها وسیله- یا گفت‌وگو برای گفت‌وگو می‌تواند شعار امروز ما باشد. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics