حرمت حرم


دو سه روز پیش به مناسبت سالگرد انفجارهای سامرّاء عزای عمومی اعلام شد و حوزه‌ها تعطیل بود. انفجار یادشده با انفجار حرم امام رضا چقدر تفاوت داشت؟ چرا به جز یکی دو سال اوّل کسی از آن انفجار یاد نکرد؟ چرا کسی دم از عاشورای رضوی نمی‌زند؟عذاب وجدان باعث شده؟ بعید می‌دانم. به گمانم ترس از پرسشگری مردم علّت اصلی است. برای کسانی که نمی‌دانند می‌نویسم که مسجدی بود در کوچه خامنه‌ای مشهد نزدیک بازار سرشور و به نام پدر رهبر فعلی . این مسجد متعلّق به اهل سنّت بود که ساکنان محل اذانهای متفاوتش را در پنج وقت به خاطر می‌آورند. ناگهان شبی مأموران با بولدوزر به سراغ آنجا رفتند کلّ مسجد و چند مغازه‌ی چسبیده به آن را خراب و با خاک یکسان کردند.آنجا را به شکل پارکی درآوردند با درختها و چمن ِکاشته شده. صبح منظره به کلّی تفاوت کرده بود. این برای مملکتی که یک کار عمرانی در این حد در آن دستکم یک ماه به طول می‌انجامد کمی عجیب بود.ابتدا دلایل غیر موجّهی مانند واقع بودن در طرح شهرداری عنوان شد ولی از روز روشن‌تر بود که دروغ است چون مسجد را نمی‌توان با این بهانه‌ها خراب کرد. در خفا از تبلیغ وهّابیت می‌گفتند ولی این راهش نبود. راهش این بود که با عالمان اهل سنّت صلاح و مشورت شود و اگر واقعاً به هر دلیل قراراست آنجا تغییراتی صورت بپذیرد مثلاً در ازای ساختن مسجدی در مناطق سنّی نشین باشد تا دافعه ایجاد نکند. بعد از این اتفاق در مناطق سنّی نشین ایران و افغانستان وسایر بلاد بلبشویی راه افتاد.عالمان اهل سنّت در نامه‌ای به این عمل اعتراض کردند ولی با تهدید جانی توسّط نیروهای انتظامی نامه‌ی خود را پس گرفتند. تکاوران، شهرهای سنّی نشین مانند چابهار و زاهدان را قبضه کردند تا اغتشاش ایجاد نشود. در افغانستان اوضاع از این خرابتر بود. وهّابیها نام مسجد را« مسجد ِشهید» گذاشتند و اختلافات فرقه‌ای بالا گرفت. شیعیان افغانی از ترس ِجان به مناطق شیعه نشین و برخی به ایران گریختند؛ تا روز واقعه رسید و روز عاشورا یکی از تندروان وهّابی که بعدها با نام طالبان مشهور شدند، بمبی را در حرم امام رضا گذاشت. نیروهای امنیّتی با ناشیگری مجاهدین خلق را مسؤول دانستند و فردی به نام مهدی نحوی را که از دیرباز در خانه‌ای تیمی زیر نظر داشتند به عنوان بمب گذار معرفی کردند. به هنگام دستگیری او را کشتند تا نتواند مطلبی خلاف آن بگوید و ظاهراً مسأله خاتمه یافت.


این بود تا وقتی که در زمان خاتمی، آمریکا مدّعی شد که فلان عضو القاعده همدست ِایران است و موسوی لاری در جواب گفت که او مسؤول بمب گذاری در حرم امام رضاست و خود ِما دربه‌در به دنبالش می‌گردیم. کسی نپرسید پس آن نمایش‌ها چه بود و چرا کسی پاسخگوی خودسری حاکمان در این اتّفاق ناگوار نیست. سؤال این است که مگر از انفجار در حرم ِتنها امامی که در خاک ایران دفن شده تلخ‌تر هست؟ پس چرا کس یا کسانی که با فرمانی نابخردانه باعث تخریب مسجد و- غیر مستقیم باعث انفجار- حرم شدند نباید جواب پس بدهند؟


یکبار رهبر فعلی از قول رهبر فقید انقلاب روایت می‌کرد که عدالت ِهر کس از جمله ولیّ، به نگاهی به نامحرم از دست می‌رود . او از این حرف اظهار تعجّب می‌کرد. بله این کمی سخت گیرانه است خصوصاً که اگر آن فرد عادل سنّ بالایی داشته باشد که چنین نگاهی به جایی منجر نخواهد شد ولی عدالت ِحاکمان ِما باید از بتون مسلّح هم سخت‌تر باشد تا با رضایت بر مرگ یا قتل افراد و تلف شدن عمر انسانها در زندان و انفجار حرم امامی هم از جای خود تکان نخورد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics