برخورد تمدّنها


      
خاتمی و طرفدارانش هرجا نشستند و برخاستند از ضرورت گفت‌وگوی تمدّنها گفتند و اینکه این نظریّه در تقابل با نظریّه‌ی برخورد تمدّنهای هانتینگتون است. تبلیغ پشت تبلیغ و کنفرانس پشت کنفرانس تا جایی که سازمان ملل هم سالی را به عنوان سال گفت و گوی تمدّنها اعلام کرد ولی اینجا یک نکته‌ی بسیار کوچک از نظرها دور ماند.


گذشت و گذشت و جریان یازده ِسپتامبر پیش آمد علیرغم خوش بینی‌ها روز به روز صحّت پیش بینی‌های هانتینگتون بیشتر آشکار می شد، مگر قرار نبود زمانه‌ی گفت وگو باشد پس این تقابل روزافزون چیست؟ ظاهراً به همان نکته‌ی بسیار کوچک برمی گردد.


ساده ترین حرفی که می توان در این مجال اندک زد این است که پیش بینی هانتینگتون از جنس توصیف بود و آنچه خاتمی می گفت از جنس توصیه و این دو- بر خلاف نظر خاتمی- هیچ منافاتی با هم ندارند. توصیف، مانند آنکه یک کارشناس هواشناسی با تکیه به داده‌ها پیش بینی کند که سیل می‌آید و توصیه هم مانند پیشنهاد ساختن سیل بند و اقدامات احتیاطی است ایندو چه برخوردی با هم دارند؟ خاتمی گرایان به گونه‌ای از اختلاف بین این دو نظریّه سخن می گفتند که گویا هانتینگتون دعوت به برخورد تمدّنها می کند ولی او با توجه به رشد جمعیّت و شکاف فرهنگی و اقتصادی این برخورد را پیش بینی کرده بود و تازه خودش در گفت و گوها- البته پیش از یازده سپتامبر- اظهار امیدواری می کرد که این پیش بینی درست درنیاید. چطور؟ می گفت مانند پیش بینی جنگ جهانی سوّم و وقوع انفجار اتمی بود که آنقدر تکرار شد که دو طرف را قانع کرد که از آن بپرهیزند، پیش بینی برخورد هم امیدوارم که چنین تأثیری داشته باشد که امیدواریش درست درنیامد و هم اکنون شاهد پیامدهای آن هستیم.


این‌ها به کنار توصیه‌ی خاتمی غیر مستقیم تأیید نظریّه‌ی هانتینگتون هم بود. فرض کنید شما را دعوت به گفت و گو و تفاهم با دوستی کنند که مشکلی با او ندارید، حتماً تعجّب خواهید کرد چون وقتی با هم رفیقید تلاش برای تفاهم برای چه؟ دعموت خاتمی به گفت و گو نشانگر آن بود که واقعاً مشکلی وجود دارد که برای رفع آن باید گفت وگو کرد پس ناخواسته مهر تأییدی بر نظریّه‌ی برخورد بود.


اتّفاقاً از جهت دیگری این دعوت خاتمی- که همه چیز بود جز نظریّه- تأیید حرف هانتینگتون بود. خشونت و برخورد جایی پیش می آید که امکان هم زبانی نباشد، وقتی رئیس اصلاح طلب و فلسفه خوانده‌ی یک مملکت سخنان یک متفکّر غربی را در نمی یابد و به قصد و منظور او پی نمی برد از دیگران چه انتظاری می توان داشت؟ همین نشانگر نوعی عدم تفاهم بود که می توانست به جاهای باریک کشیده شود و شد. فردا برای گسترش این مسأله‌ی ناهمزبانی چه محملی بیابم؟ فیلم« بابل» چطور است؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics