تدوین کارگردان به شکل فیلم یا این اواخر دیویدی از شکلهای رایج عرضهی مکرّر فیلم در جهان است. علاوه بر سود تجاری این مسأله بیشتر مربوط به شکل ارتباط حرفهای در سینمای آمریکاست که هر کس در محدودهی تخصّصی خود استقلال دارد و کارگردان الزاماً همه کاره نیست. اقدام به فیلمبرداری در یک روز خاص یا تعطیلی ِآن کاملاً در اختیار فیلمبردار است و تدوین هم البتّه با صلاحدید تهیّه کننده با تدوینگر. معروف است که در دهههای پیش که قدرت کارگردانان از این هم کمتر بود به هنگام تدوین، کارگردان را از اتاق تدوین بیرون میکردند و کارگردانان باهوش مثل جان فورد هم از همان ابتدا با یک برداشت و زاویهی خاص به گونهای فیلم برداری می کردند که تدوینگر بعداً ناچار باشد آنچه او میخواهد برش دهد و با نماهای متعدّد دست او را باز نمیگذاشت.
پیشتر گفتم که فیلم جدید را به عنوان فیلم اصلی به سختی بتوان به رسمیّت شناخت و دست بردن در اثری هنری را نمیپسندم ولی اینجا یک تبصره میزنم. جایی که فیلم خلاف میل کارگردان و برای فروش ِبیشتر تدوین شود، فیلم از ابتدا اثری کامل نبوده و در حقیقت اثری سانسور شده است ولی نه توسّط سیاست بلکه بازار. چنین فیلمی اثری کامل نیست و باید بعدها به تماشای مجدّد آن نشست. حتّی اگر فیلم با آگاهی کارگردان بوده قسمت های اضافه شده آنرا کاملتر می کند به شرط ِآنکه چیزی از آن کم نشود مانند «اینک آخرالزمان» که دیدن قسمتهای حذف شدهاش بسیار جالب است.
گاهی با فنّاوری نوین در فیلم دست می برند و چیزی را- نه کم یا زیاد- بلکه تغییر می دهند. اسپیلبرگ در تدوین مجدّد ای تی علاوه بر بالا بردن کیفیّت فیلم با کمک رایانه، تغییرهایی داده که با آن موافق نیستم. وقتی مأموران به جست و جوی موجود فرازمینی می آیند اسلحه در دست دارند، او آنها را تبدیل به بیسیم کرده است چون برای کودکان اسلحه را مناسب نمی داند. این مسأله برای کودک امروزی در آمریکا یک شوخی و با توجّه به عملکرد پلیس آنجا یک دروغ است.اسپیلبرگ که از جوانان دههی هفتادی بود که می خواستند جهان را آنچنان که می خواهند عوض کنند، حالا پا به سن گذاشته ودوست دارد جهان را آنگونه که میخواهد ببیند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.