سادگی زیباست و بنای طبیعت بر سادگی ولی آنچنان که هنر را رسیدن به سادگی از راهی پیچیده نام نهادهاند، وقتی به سادگی به سادگی میرسیم باید شک کنیم که یک جای کار ایراد دارد. ایدئولوژیهایی مانند مارکسیسم از نوع روسی ِآن که با تحلیل سادهی یک قانون فیزیکی و تعمیم ِآن به همهی قوانین بشری در پی تحلیل جهان بود از این دست است. این گونه اندیشهورزی نمایی بسیار فریبنده دارد و به سرعت مورد توجّه جوانان قرار میگیرد. آنانی که میخواهند راه نرفته به مقصد برسند؛ شرکت در چند کلاس و خواندن ِچند جزوه و خلاص.
در ایران نیز نحلهای فکری که واژهی غرب زدگی را ساخت و در دهان ِآل احمد گذاشت و پس از انقلاب به جریانی سوپرانقلابی و طرفدار ولایت تبدیل شد، از همین دست بود و هست؛ چند تحلیل، محکومیّت فلان مسلک به پیش پاافتادهترین روشها، نخبهنمایی و فضل فروشی.
یکی از دلایل توفیق وهّابیّت نیز همین سادگی است. خدا، پیامبر، جهاد و شهادت که البتّه در قاموس آنها میتواند عملیّاتی انتحاری باشد و یقینی که بهشت را دربست در اختیار آنان میگذارد. تحلیل اینگونه عملیّات که جان انسان را بسیار ارزان در خدمت کشتن روافض- یا شیعیان- هدر می دهد موضوع بحث جالبی می تواند باشد.
از همین دست است گروهی که تشیّع را پاک و دور از اندیشهی فلاسفه می خواهند با دعوت به نابگرای و مانند ِآن که حکیمی نام تفکیک را ساخته و آنانرا بی نام نگذاشته است. آنان هم به سهم خود فلاسفهی شیعه را زندیق می نامند و جز در مواردی مثل رهبر فقید انقلاب که- به قول خود- تقیّه میکنند از هتّاک و بی دین خواندن ِمخالفان ِخود- هر که باشد- ابایی ندارند.
یکی از مهم ترین راههای اعمال ِاینگونه سادهانگاری، تعمیم است. چون این سلیقه جز در موارد معدودی استدلال یا شبه استدلال ندارد پس ناچار است که برای اینکه در سایر زمینهها در نماند به تعمیم متوسّل شود. صورت نازل ِآنرا در مجالس یا نگرش زنانه در مورد مردان میبینیم که صفتی خاص را به همهی مردان تعمیم میدهند و همینطور جمعهای مردانه که زنان را با شمردن دوسه ویژگی از یک قماش می پندارند.
راه برخورد با این شبه تفکّرها دست گذاشتن روی همین تعمیم با نشان دادن ِموارد نقض است. به برخی از این نحلهها در آینده خواهم پرداخت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.