دیشب احمدی نژاد در شبکهی یک با لحن همیشه حق به جانبش از سفرهای استانی صحبت و منتقدان خود را نکوهش می کرد که از او ایراد می گیرند واین سفرها را باعث بالارفتن توقّع مردم می دانند. بدون توجّه به لحن و شیوهی نادرست بیان اشکال ِدیگران، گفتن چند نکته ضروری است:
1. اوّلین بار که هنوز خبر کمکهای بدون عوض او در کشور منتشر نشده بود، از یکی از دوستان شنیدم که کسانی که در سفربندرعبّاس به او نامه داده بودند، چند روز بعد افرادی به خانهی آنها مراجعه کردند و بین صد تا دویست هزار تومان- به عنوان هدیهی رئیس جمهور- به آنها دادند، این کمکها بعدها کم و کمتر شد و در سفر لرستان به چهل تا پنجاه هزار تومان رسید. اگر یارانههای دولت را کمک بدون عوض دولت به همهی مردم حساب کنیم، کمکهای نقدی تنها در صورتی – به عنوان بیتالمال یا سرمایهای که متعلق به «همه» است- می تواند عادلانه توزیع شود که به صورت رسمی و به همه داده شود؛ درست مانند برنامهای که دولت خاتمی در حذف یارانههای اجناس و دادن نقدی آنها به مردم- مثلاً به صورت ماهانه- داشت و عباس عبدی هم در نوشتههایش چیزی شبیه به آنرا با پیشنهاد تقسیم پول نفت بین مردم دنبال می کند. وقتی تنها به کسانی که نامه نوشتهاند یا برسرراه رئیس جمهور قرار گرفته اند کمک میشود، عملاً بسیاری از کسانی که دیده نشدهاند یا خود اهل کمک خواستن نیستند از این کمکها حذف شدهاند و این یعنی مال «همه» را به « برخی» دادن که مصداق بی عدالتی است.
2.احمدی نژاد از زمان شهرداریاش تمایل به این ارتباط بی واسطه داشت که مورد تأیید رهبر هم قرار گرفت و شهردار بعدی را به این کار تشویق کرد که او نپذیرفت. قالیباف این کار را انجام نداد درست با استدلال بالا که اگر من برخی را ببینم، به آنها که ندیدهام اجحاف می شود. این کار کمترین ضررش حذف و آسیب رساندن به ساختار اداری مبتنی بر سلسله مراتب است. حساب کنید فلان کشاورز با دیگری دعوایش شده و شال و کلاه کند که وزیر کشاورزی را ببیند یا کوچکترین تخلّف در حوزهی درمان مستقیماً به وزیر بهداشت ارجاع داده شود و... . ظاهر امر زیباست ولی مسؤولان با این کارهای خرد از کارهای کلان خود باز می مانند و تازه مسؤول رده پایینی که کارش رسیدگی به آن مورد است چه کاره است؟
3. اوایل نوجوانی روایتی دیدم که می گفت ثواب قرض هفده برابر بخشش است و برایم عجیب بود. اینکه پولی به کسی بدهی و از او طلب داشته باشی نباید از بخشش بی چشمداشت بهتر باشد. بعدها فکر کردم و دیدم که کسی که قرض می گیرد باید برای بازپس دادن ِآن برنامه بریزد، تلاش کند و بعد که پس داد هم مقداری برای خودش می ماند که سود کاسبیاش است و می تواند با آن ادامه دهد و تازه زیر منّت کسی هم نیست ولی کسی که پولی گرفته و نیازی به پس دادن آن نمی بیند، احتمال اینکه آن را خرج روزمرّگی خودش کند و دوباره نیازمند شود بسیار زیاد است، وام سازنده است و بخشش مرهمی کوتاه مدّت. احمدی نژاد با بذل و بخششهای خود تنها احتیاج محتاجان را یکی دو ماهی به تأخیر می اندازد و بعد روزی نو و روزی از نو. این کار باید با وامهای کم بهره یا بی بهرهی بانکها صورت بگیرد نه با کمکهای دستی و فلّهای.
4. در این دوساله واژهی هدیهی رئیس جمهور را زیاد شنیدهایم. مثل همین کمکهای نقدی یا وعدههای سفرهای استانی یا دادن جوایز به ورزشکاران و نخبههای علمی. این روزها ورزشگاههایی که قرار است دههی فجر تحویل شوند هم هدیهی رئیس جمهور به جوانان خوانده می شوند و مانند آن. این گونه به کار بردن این واژه نه در زمان خاتمی سابقه داشته و نه رفسنجانی. هدیه تا آنجا که من میفهمم بخشش از پول خود است و این عجب که احمدی نژاد بخشش از بیتالمال به مردم، یعنی دادن اموال مردم به خودشان را هدیهای از طرف خود می داند. این نوع سخن گفتن که ادامهی تبلیغات انتخاباتی است چیزی بیش از اشتباهی ساده است و گونهای خودشیفتگی و دیگرفریبی است که تنها در معجزهی هزارهی سوّم و اطرافیانش دیده می شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.