شکر که حال سیمین اوّل بهبود یافت و سیمین دوّم هم سرحال و شاداب، دختران بیست ساله را در هشتادسالگی به رقابت می طلبد و نمی گوید اگر او سیب به دست بخواهد آدمان را از راه به در کند، رعنایان ِنوشکفته چه آتشی باید به پا کنند؟
از گیوتین هم که مدام شعر می چکد و وحید هم وبلاگش را شعر باران کرده، در این میانه اگر چون منی خاموش بنشیند گناه است.
بنـال بلبـل اگـر بـا منـت سـر یاری اسـت که ما دوعاشق زاریم وکارما زاریست
درآنزمین کهنسیمی وزد زطرّهیدوست چه جـای دم زدن ِ نافـههای تاتـاریـست
بیـار باده که رنگیـن کنیـم جامـهی زَرق که مست جام غروریم ونام هشیاریست
خیال زلـف تو پختن نه کار هر خامیست که زیر سلسـله رفتـن طریق عیّـاریست
لطیفـهایست نهانی که عشـق ازو خیـزد که نام آن نه لب ِ لعل و خطّ زنگاریـست
قـلنـدران ِ حقیـقـت بـه نیــم جــو نخــرنـد قبـای اطلس آنکس که از هنرعاریـست
بر آستـان تـو مشکـل توان رسیـدنآری عـروج بر فلک سـروری به دشواریست
سحرکرشمهی چشمت بهخواب میدیدم زهـی مراتب خوابی که به ز بیداریـست
دلـش به ناله میـازار و ختـم کـن حافـظ کـه رسـتگاری جاویـد در کـم آزاریـست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.