انگشتوانه یا دریا



۱. ... اینکه می‌گویم مسأله دین و بی‌دینی مسأله‌ی اساسی نیست، اینجاست. مسأله‌ی اساسی که در وجود و در حیات مطرح است، «چه اندازه بودن است»، « چگونه بودن»  و « چقدر بودن» خود آدم است. دریا بودن یا انگشتوانه بودن؟ مرغ خانگی بودن یا شاهین شکارجو بودن؟ انگشتوانه چه با آب زمزم پر شود و چه با آبگوشت، چه با شیر مادر و چه شیر خشک؟( علی شریعتی، هبوط در کویر، ص۶۱۹)
۲. در نظامهای کرنش‌خواه اندازه‌ی آدم مشکل می‌آفریند و نه عقیده‌ی او، به خلاف نظر رایج. در این نظامها از بادمجان دور قاب‌چینان ظاهرالصّلاح تا آدمهای بی‌مرام- ولی مطیع- به کار گرفته می‌شوند. از هنرمندان ِسرمایه ‌به بادده ِمکتبی تا فیلمفارسی‌سازان مبتذل قبل از انقلاب؛ کافی است کوچک باشی. فرزاد حسنی سعی کرد کمی بزرگ شود و بلافاصله حذف شد تا درسی باشد برای دیگران. علیخانی در برنامه‌ی ماه عسل ناخواسته ریا می کند و ندانسته با به زور اعتراف‌گیری از مهمانانش دافعه‌ی مذهبی ایجاد می‌کند، امّا ... می‌ماند.
۳. این نامه‌ی نوری‌زاد را بخوانید- که پیشتر درباره‌ی سریال چهل‌سربازش نوشتم- به مطالب فوق یک‌جورهایی مربوط است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics