حکایت آن سه نفر از ملیّتهای مختلف که برای شناخت فیل به آفریقا رفتند را که شنیدهاید، حالا حکایت ماست. من که به ایرانی بودن خود میبالم و امیدوارم مثل برخی از آن جمع شتابزده ننویسم و به نتیجهای سهلالوصول نرسم. این نوشته هم در ادامهی بسیاری مسائل پیشتر مطرح شده است و هم آنرا به موازات برخی بحثهایی که قولش را دادهام- مثل مطلب دیروز- ادامه خواهم داد.
توهّم یعنی چیزی غیرواقعی را واقعی پنداشتن. برای این معنی خیلی ساده میتوان از واژهی« اشتباه» هم استفاده کرد ولی توهّم، هم طعنهآمیز و تندتر است و هم نوعی یقین ِجعلی را میرساند. وقتی میگوییم فلانی توهّمزده است یعنی فکر میکند کارش درست ِدرست است و مو لای درزش نمیرود ولی اشتباه ممکن است غیر عمد باشد یا لااقل فرد ِاشتباه کننده فکر نکند که مصون از خطاست.
توطئه یعنی نقشه و برنامهریزی و معنایی منفی یافته است. در فرهنگ سخن آنرا معادل دسیسه دانستهاند ولی معنای اصلیش گستردهتر است. مثلاً در داستان یا فیلمنامهنویسی میگویند طرح و توطئه یعنی زمینهچینی برای پرورش شخصیّتها و رخدادن اتّفاقها که اصطلاحی فنّی است و در معنای درستش به کار میرود. توهّم توطئه پس یعنی اینکه کسی به اشتباه قطع داشته باشد که پس پردهی فلان واقعه، برنامهریزی آگاهانهی عدّهایست که نیّت خیری نسبت به او ندارند.
دربارهی اینکه من راجع به این اصطلاح چه نظری دارم از نوشتههای مکرّر سابقم معلوم میشود و هرکس گفت معلوم میشود که واقعاً مطالبم را دنبال میکند و اگر کسی نگفت هم یعنی من نوشتههایم را بر یخ مینویسم و در تندباد فریاد میزنم. گذشته از نظرم که بعد بیان خواهم کرد، این اصطلاح- درست یا نادرست- معنایی منفی و کنایهآمیز یافته است در توصیف کسانی که فکر میکنند در پس وقایع سیاسی داخل یا خارج کشور دستهایی پنهان برای رسیدن به منظور خود با آلت قرار دادن عدّهای میکوشند. اگر مطبوعهای مخالفخوانی میکند یا کسی انتقادی منفی به ما دارد، یا از خارج خط- یا پول- میگیرد یا ناآگاهانه در راستای منافع بیگانگانی است که جز تسلیم و همراهی از ما انتظار ندارند.
توضیح ِبیشتر این موضوع فکر نکنم لازم باشد، همگی به نوعی در این سالیان با کاربرد این اصطلاح آشنا هستیم. حالا نقداً برای اینکه خود را مقیّد به ادامهی بحث کنم- علاوه بر سؤالی که در بند پیش کردم- پنج پرسش دیگر طرح میکنم تا بعد به جوابش برسم:
۲. آیا اصلاً توطئهای علیه ایران هست؟ از کجا و چگونه؟(این سؤال از واقعیّات است)
۳. اگر فرض کنیم واقعاً توطئهای در کار باشد با این اوصافی که برشمردم چه باید کرد؟ و اصلاً از کجا باید دانست؟ ( این سؤال با واقعیّت کاری ندارد و حتی کسی که ممکن است معتقد باشد که هیچ توطئهای از هیچ جا در کار نیست میتواند و میشاید که جواب دهد)
۴. طرح و برنامهریزی مثبت هم توطته است؟ مثلاً اگر آمریکا به جای حمله به عراق زمینهی کودتا در این کشور را فرهم میکرد- که از هر لحاظ به نفع ما بود- توطئه بود؟ اگر برای گسترش واقعی آزادی در ایران از سازمانی بینالمللی به افراد حقیقی یا حقوقی کمک شود، آیا توطئه به حساب میآید؟ به عبارت دیگر آیا دو نوع توطئه داریم؛ توطئهی خوب و توطئهی بد؟
۵. توهّم توطئه تنها دربارهی موافقان فکری ما بد است و دربارهی مخالفان بیاشکال؟ مثلاً فرض اینکه صداوسیما به عنوان ارگانی زیر نظر رهبری عمداً سریال مدارصفردرجه با محوریّت عشق جوانی مسلمان به دختری یهودی را ساخته، توهّم توطئه است یا نه؟ اینکه در پس هر اتّفاقی ارادهی نظام را ببینیم چطور؟ اکبر گنجی میگفت که نظام ولایت فقیه آگاهانه به دنبال مبارزه با بیحجابی است؛ آیا اینطور است یا تنها تصمیم فصلی ِبرخی از کارگزاران رده پایین است؟
۶. دانستن اینکه چیزی توطئه است یا نه چقدر به شناخت ماهیّت آن کمک میکند؟
توهّم یعنی چیزی غیرواقعی را واقعی پنداشتن. برای این معنی خیلی ساده میتوان از واژهی« اشتباه» هم استفاده کرد ولی توهّم، هم طعنهآمیز و تندتر است و هم نوعی یقین ِجعلی را میرساند. وقتی میگوییم فلانی توهّمزده است یعنی فکر میکند کارش درست ِدرست است و مو لای درزش نمیرود ولی اشتباه ممکن است غیر عمد باشد یا لااقل فرد ِاشتباه کننده فکر نکند که مصون از خطاست.
توطئه یعنی نقشه و برنامهریزی و معنایی منفی یافته است. در فرهنگ سخن آنرا معادل دسیسه دانستهاند ولی معنای اصلیش گستردهتر است. مثلاً در داستان یا فیلمنامهنویسی میگویند طرح و توطئه یعنی زمینهچینی برای پرورش شخصیّتها و رخدادن اتّفاقها که اصطلاحی فنّی است و در معنای درستش به کار میرود. توهّم توطئه پس یعنی اینکه کسی به اشتباه قطع داشته باشد که پس پردهی فلان واقعه، برنامهریزی آگاهانهی عدّهایست که نیّت خیری نسبت به او ندارند.
دربارهی اینکه من راجع به این اصطلاح چه نظری دارم از نوشتههای مکرّر سابقم معلوم میشود و هرکس گفت معلوم میشود که واقعاً مطالبم را دنبال میکند و اگر کسی نگفت هم یعنی من نوشتههایم را بر یخ مینویسم و در تندباد فریاد میزنم. گذشته از نظرم که بعد بیان خواهم کرد، این اصطلاح- درست یا نادرست- معنایی منفی و کنایهآمیز یافته است در توصیف کسانی که فکر میکنند در پس وقایع سیاسی داخل یا خارج کشور دستهایی پنهان برای رسیدن به منظور خود با آلت قرار دادن عدّهای میکوشند. اگر مطبوعهای مخالفخوانی میکند یا کسی انتقادی منفی به ما دارد، یا از خارج خط- یا پول- میگیرد یا ناآگاهانه در راستای منافع بیگانگانی است که جز تسلیم و همراهی از ما انتظار ندارند.
توضیح ِبیشتر این موضوع فکر نکنم لازم باشد، همگی به نوعی در این سالیان با کاربرد این اصطلاح آشنا هستیم. حالا نقداً برای اینکه خود را مقیّد به ادامهی بحث کنم- علاوه بر سؤالی که در بند پیش کردم- پنج پرسش دیگر طرح میکنم تا بعد به جوابش برسم:
۲. آیا اصلاً توطئهای علیه ایران هست؟ از کجا و چگونه؟(این سؤال از واقعیّات است)
۳. اگر فرض کنیم واقعاً توطئهای در کار باشد با این اوصافی که برشمردم چه باید کرد؟ و اصلاً از کجا باید دانست؟ ( این سؤال با واقعیّت کاری ندارد و حتی کسی که ممکن است معتقد باشد که هیچ توطئهای از هیچ جا در کار نیست میتواند و میشاید که جواب دهد)
۴. طرح و برنامهریزی مثبت هم توطته است؟ مثلاً اگر آمریکا به جای حمله به عراق زمینهی کودتا در این کشور را فرهم میکرد- که از هر لحاظ به نفع ما بود- توطئه بود؟ اگر برای گسترش واقعی آزادی در ایران از سازمانی بینالمللی به افراد حقیقی یا حقوقی کمک شود، آیا توطئه به حساب میآید؟ به عبارت دیگر آیا دو نوع توطئه داریم؛ توطئهی خوب و توطئهی بد؟
۵. توهّم توطئه تنها دربارهی موافقان فکری ما بد است و دربارهی مخالفان بیاشکال؟ مثلاً فرض اینکه صداوسیما به عنوان ارگانی زیر نظر رهبری عمداً سریال مدارصفردرجه با محوریّت عشق جوانی مسلمان به دختری یهودی را ساخته، توهّم توطئه است یا نه؟ اینکه در پس هر اتّفاقی ارادهی نظام را ببینیم چطور؟ اکبر گنجی میگفت که نظام ولایت فقیه آگاهانه به دنبال مبارزه با بیحجابی است؛ آیا اینطور است یا تنها تصمیم فصلی ِبرخی از کارگزاران رده پایین است؟
۶. دانستن اینکه چیزی توطئه است یا نه چقدر به شناخت ماهیّت آن کمک میکند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.