(۱)
تمام روز از میان گِل سخت
خیش آهنین را
به دنبال میکشد
و شب خسته و ناتوان
به خواب میرود.
خیش آهنین را
به دنبال میکشد
و شب خسته و ناتوان
به خواب میرود.
همسر جوانش شب دیگری را کام ناگرفته
به بستر میرود،
و فصل بارانی را
نفرین میفرستد.
به بستر میرود،
و فصل بارانی را
نفرین میفرستد.
(۲)
مست از باده
مرد، نام زنی دیگر را
در گوش او زمزمه کرد.
مرد، نام زنی دیگر را
در گوش او زمزمه کرد.
اکنون احساس میکند
گردنبند گرانبهایش
زنجیری است
بر گردن گاو میشی
که سوی سلّاخخانه
کشیده میشود.
گردنبند گرانبهایش
زنجیری است
بر گردن گاو میشی
که سوی سلّاخخانه
کشیده میشود.
(۳)
با تبسّم معنیداری بر لب
بانوی آن سرای بزرگ
از کاه و پوشال
بستری میگستراند برای میهمان.
بانوی آن سرای بزرگ
از کاه و پوشال
بستری میگستراند برای میهمان.
بامدادان امّا
با چشمان اشکآلود
بر میچیند
بستر پوشالین را.
با چشمان اشکآلود
بر میچیند
بستر پوشالین را.
سه شعر سانسکریت اروتیک قدیمی از شاعرانی گمنام
ماهنامهی کارنامه- شماره ۱۴- ص۷۹
ماهنامهی کارنامه- شماره ۱۴- ص۷۹
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.