عشق را آتشی است که چون در دل افتد، هرچه در دل یابد بسوزد تا حدّی که صورت معشوق را نیز از دل محو کند. مجنون مگر در این سوزش بود، گفتند: لیلی آمد. گفت: من خود لیلیام و سر در گریبان فراغت فرو برد. لیلی گفت: سر برآر که منم محبوب تو؛ آخر بنگر که از که میمانی باز؟
گفت: بگذر از من که عشقت مرا به جای تو به خود مشغول کرده است.
در دعا محمّد مصطفی علیهالسّلام از این مقام چنین خبر داد: اللهم اجعل حبّک احبّ الیِّ من سمعی و بصری.
خواهم که چنان کنی به عشقم مشغول کز عشق تو با تو هم نپردازم بیش
لمعات- فخرالدّین عراقی- لمعهی بیست و سوّم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.