بادبادکی که آخر هوا شد


                      همایون ارشادی در بادبادک باز
پس از انقلاب سال 79 در ایران و جریان گروگان‌گیری دیپلماتهای آمریکایی، تصویر ایرانیان آن چنان در عرصه‌ی جهان – و به خصوص آمریکا- تیره شده بود که راه برای هرگونه دادوستد فعّال هنری و به‌ویژه سینمایی بین ایران و جهان بسته شد. فیلمهای ایرانی به عنوان فیلمهایی متفاوت با جلوداری «دونده» و «آن سوی آتش» راه به محافل بین‌المللی گشودند و با« طعم گیلاس» بالاترین جایزه‌ی سینمای هنری جهان را بردند و با « بچّه‌های آسمان» تا پای اسکار رفتند.


بازیگران امّا همچنان در سینمای آمریکا به کار گرفته نمی‌شدند؛ حتّی بازیگران مهاجر. ایرانی بودن به خودی جرم بود. یکی از کارگردانان بزرگ سینما- به خاطر ندارم اسکورسیزی یا کاپولا- برای یکی از فیلمهایش بازیگری شرقی می‌خواست که بهروز وثوقی را به او معرّفی کردند. وثوقی تعریف می‌کند که در جلسه‌ی معارفه به محض اینکه فهمید بازیگرش ایرانی است، از ادامه‌ی کار با او صرف نظر کرد. او می‌توانست خود را ترک یا حتّی افغانی معرّفی کند ولی این کار را نکرد. همین اتّفاق سالها بعد برای شهره آغداشلو افتاد که این بار ایرانی بودن آن چنان قبحی نداشت و دیدیم که تا نامزدی اسکار هم رفت.


تمام اینها بازیگرانی بودند که خارج از ایران زندگی می‌کردند و یک‌جورهایی معترض به شمار می‌آمدند. تا اینکه همایون ارشادی – که جهان او را با طعم گیلاس می‌شناخت- در بادبادک‌باز بازی کرد و طلسم استفاده از بازیگران سینمای ایران شکست. پیشتر نیکی کریمی از پیشنهادهای خارجی برای بازی به خودش گفته بود امّا با سبک سنگین کردن بازی در آن فیلمها و از دست دادن امکان حضور در سینمای ایران یا چشم پوشی از آنها و ادامه‌ی حضور در سینمای ایران، دوّمی را برگزیده‌ بود.


بازی در فیلمی که در اسکار مورد توجّه قرار می‌گیرد در ِاقبال عمومی را به سوی شخص می‌گشاید مانند آغداشلو که پس از آن در چند فیلم به کار گرفته شد در حالیکه سعی می‌کرد به کارش وجهه‌ای سیاسی دهد و مثلاً« خانه‌ای از شن و مه» را « ایرانی‌تر» از فیلمهای درون ایران بداند. این تلاش برای نفی هرآنچه در ایران پس از انقلاب است را در بسیاری از نسل اوّل ایرانیان مهاجر خشمگین می‌بینیم. موفّقیّت ارشادی با ادامه‌ی حضور جهانی خود در فیلم « اگورا- غبارهای زمان» آلخاندرو آمنابار تأیید سینمای ایران از حیث بازیگری هم هست. به اینها رضا ناجی را هم بیفزایید که بهترین بازیگر جشنواره‌ی برلین شد و بعید نیست که او هم- به شرط زبان‌دانی- راه به سینمای جهان باز کند.


ارشادی برای فیلم‌های دیگر هم مورد مشورت قرار گرفت که دخترانی ایرانی احتیاج داشتند و او هم سه نفر را معرّفی کرد ولی به دلیلی که بالاتر گفتم از آنجا که دارای صحنه‌های برهنگی یا هم‌آغوشی بود، منتفی شد. این ممنوعیّت برای بازیگران زنی است که مانند کریمی شقّ دوّم را برگزینند ولی بعضی هم ممکن است که شقّ اوّل را ترجیح دهند یا همین الآن هم مانند میترا حجّار با سکونت در خارج از کشور، آمادگی خود را برای حضوری این چنین اعلان کرده باشند. به هرحال باید منتظر شد و دید که این اتّفاق جدید چه امکان نوی را به روی سینما و فرهنگ ایران باز می‌کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics