سیزده‌، روز راستگویی



در اقیانوسی از معانی ضمنی و التزامی غوطه‌وریم. شاید چون اهل صراحت نیستیم یا شاید هم طبع آدمی این است که صراحت را برنمی‌تابد و اشکالی هم ندارد. تکیه‌کلامهای ما معنای ضمنی دارند، جایگزینی خسته نباشی به جای خداقوّت، رواج بی‌معنایی ِ« خواهش می‌کنم» و« چاکرم»، به جای آن همه لغات پرمعنای گذشتگان، رسم و رسوم کهنه و نو همگی معانی ضمنی خودشان را دارند. دروغ سیزده، یعنی قرار است« یک روز در سال» به شوخی، دروغی به هم بگوییم و یا شایعه‌ای بسازیم. معنای نهفته‌ی پشت این رسم این است که ما در بقیّه‌ی روزهای سال، آدمهای صادق و راستگویی هستیم و تنها همین یک روز را قرار است از خط بیرون بزنیم، آیا واقعاً اینگونه است؟


لازم نیست خیلی به خود فشار بیاوریم تا موارد عجیب و غریب را پیدا کنیم، روزمرّگی ما به طور منظّم آمیخته با دروغ است. بسیاری از جملات و واژه‌هایی که در محاوره‌ی ما به کار می رود دروغ است، کدام یکی از ما حاضر است فدا یا قربان دیگری شود؟ رسم چانه‌زنی که از مختصّات فرهنگ ماست و چه بسا در بسیاری از کشورهای دیگر عجیب به نظر برسد، توافقی دوجانبه بین فروشنده و خریدار در دروغین بودن قیمتهاست. گاه در یک خرید عروسی مثلاً یک دست رخت خواب را دیده‌ام که به یک‌سوّم قیمت- و با رضایت نهایی فروشنده- خریده‌اند و این یعنی فاجعه. یعنی او جنس را بیش از سه برابر قیمت واقعی قیمت گذاری کرده و با کاهش دوسوّم آن، باز هم سود کرده است.  تعارف‌های ما دروغین است چون فقط منحصر به جلو درهاست و نه برای مثال در جادّه‌ها و سبقت‌گرفتن‌ها و راه‌دادن‌ها و گرنه آمار تصادف ناشی از فرهنگ افتضاح رانندگی ما اینقدر نبود. اینها نمونه‌هایی از موارد عمومی بود و موارد شخصی را هرکسی خود بهتر می‌داند. همین رسم،‌ از آنجا که دلالت بر راستگویی ما در سایر ایّام سال می‌کند،‌ خود یک دروغ بزرگ است.

یکی از روحانیان گذشته، روزی سر منبر رفت و به مردم گفت که تاکنون همه به شما می‌گفتند که موحّد باشید و فقط خدا را بپرستید و من امروز می‌خواهم شما را به شرک دعوت کنم! در جمع ولوله افتاد که این چه می‌گوید؟ سخنران ادامه داد که شما بنده‌ی همه چیز هستید؛ از مال و مقام تا همسر و دوست و دیگر دلبستگی‌ها و جایی برای خدا نیست. من می‌دانم شما نمی‌خواهید و نمی‌توانید« فقط» خدا را در نظر داشته باشید، پس شما را دعوت می‌کنم کنار اینها، جایی هم برای خدا باز کنید و خدا را شریک دیگر خدایگان خود کنید. حالا من هم دعوت می‌کنم که فردا را« روز راستگویی» بنامیم و لااقل یک روز در سال راست بگوییم؛ فقط یک مورد از دروغ‌هایی را که به کسی گفته‌ایم، نزد او اعتراف کنیم و حلالیّت بطلبیم. شاید با چشیدن معنای شیرین و آرامش‌بخش صداقت به این فکر بیفتیم که در باقی روزهای سال، این تجربه را تکرار کنیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics