هویّت مجازی اشخاص در دنیای وب را دستکم از دو زاویه میتوان بررسید، یکی از سوی کسی که خود را معرّفی میکند و دوّم از سوی کسی که شناختی از دیگری بر اساس معرّفی او مییابد.
1. شاید اینکه من خود را آنگونه که بخواهم معرّفی کنم، در ابتدا بازی مفرّحی باشد و به نظر نیاید پیامدهایی برای خود من داشته باشد ولی این بازی نیز مثل هر بازی دیگر قواعد خود را دارد و وقتی پا به درون آن نهادی نمیتوانی از تن دادن به آن قواعد جا خالی کنی. هر کدام از ما برداشتی از خود داریم که ترکیبی از آنچه به ما رسیده( نام و خانواده و جنسیّت و خصوصیّات فیزیکی و پدران و مولد و...) و آنچه به دست آوردهایم( سن و تحصیل و مهارتها و تجارب و ...) و آنچه میخواهیم باشیم( آرزوها و اهداف) است. بعضی شق سوّم را از محاسبه حذف میکنند ولی تفاوتی بسیار بزرگ است بین دو برادر دو قلوی مشابه با دو بخش اوّل مساوی که یکی بخواهد در رشتهی خود- مثلاً اگر جامعهشناسی بخوانند- مدرّس عادی دانشگاه شود و دیگری بخواهد نظریّه یا مکتب جدیدی بیاورد. مهم نیست که موفّق شود یا نه ولی همین هدف متفاوت او را از برادرش جدا میکند.
نوع معرّفی خود در وب، در شقّ سومی که بالا گفتم دست میبرد و برداشت ما را از خود عوض میکند. کسی خود را بیسواد و نادان یا با اسمی ناخوشایند معرّفی نمیکند بلکه اسامی مجازی معمولاً خوشآهنگتر و زیباتر از اسم حقیقی افراد است و نوع نگارش و ارجاع به منبع نیز تا حدّ زیادی میتواند ضعف افراد را بپوشاند.
این هویّت نو مثل تیغ دو لبه است یا میتواند فرد را با تکرار هویّت جعلی به توهّم بکشاند که واقعاً کسی است، یا با اذعان به اینکه خود واقعی او دو بخش اوّل است و فقط به بخش دوّم یعنی دستاوردهای خود میتواند تکیه کند و بخش سوّم، حالت بالقوّهای است که می تواند با اصرار و کوشش و تلاش به آن- هرقدر میخواهد بزرگ باشد- برسد، واقعاً تکانی به خود بدهد.
تلقین نقش مهمّی در زندگی انسان دارد و تک تک برخوردها و نگاهها و شنیدهها هرکدام یک تلقین کوچک هستند. برای همین است که تفاوت محیط زیست و مثلاً سفر به خارج از کشور به شدّت روی بسیاری از افراد تأثیرگذار است و خیلی از تغییرهای مهم در زندگی و جهانبینی افراد در همین سفرها شکل میگیرد. ادیان با تشریع عبادات و تکرار آنها تلاش میکنند از همین راه انسان را تحت تأثیر قرار دهند. پرداختن به نفسی که از دید منتقدان دیانت چیزی است که باید کشته شود و نفی فردیّت است، در حقیقت جدا کردن خود ِبالقوّه از خود ِبالفعل انسان است. به تو گفته میشود که کرامت ذاتی داری و بخشی از روح الهی هستی پس فلان کار و فکر و گفته در شأن تو نیست. آن کار، کار نفس تو بوده و تو میتوانی خود را جرّاحی کنی و در خود دست ببری و تفاوت انسان با دیگر موجودات همین امکان تغییر خود است. هویّت جدید اینترنتی به گونهای خود ایدهآل فرد است و اگر درست انتخاب شود، میتواند واقعاً او را متحوّل کند و جلو ببرد، همانطور که میتواند نقابی بر شخصیّت او باشد و حتّی خودش را در اینکه واقعاً کیست، به اشتباه بیاندازد.
۲. ظاهراً در معرّفی خود به دیگری آزادی کامل داریم ولی اگر این کار در حدّ یک کامنت یا چت کوتاه نباشد، خیلی امکانپذیر نیست. اسم و کوتاهی و بلندی و خصوصیّات فیزیکی مهم نیست، آنچه مهم است، فکر و درک فرد است که با نوشتن چند پست وبلاگ یا ارتباط بلندمدّت از هر نوع آشکار میشود. ممکن است در یادداشتهایی که با وقت و جست و جوی زیاد نگاشته شوند، این امکان تشخیص نباشد ولی نوشتههایی که واکنش سریع به یک واقعه مثل اتّفاقی سیاسی یا انتشار نوشتهای یا مانند آن باشد و امکان استفاده از منبعی در کار نباشد، بهتر از هر چیز دیگر نشان میدهد که طرف چه کاره است. علایق و حسّاسیّتهای مذهبی و سیاسی و شخصی او پس از مدّتی آرام آرام از نوشتههایش آشکار میشود و نحوهی برخورد با خوانندگان- خصوصاً آنان که نوشتهای را نپسندیدهاند- میتواند برداشت ما از او را کامل کند.
در نوشتههای تحلیلی که دربارهی فضای سایبر نوشته میشود بیشتر نگاه به بند دوّم است ولی آنچه برای من جذّابتر است، بند اوّل است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.