آقای سبحانی گفته است که بسیاری از مسائلی که در پیدار( سریال) حضرت یوسف آمده، اسرائیلیّات است. از آنجا که تجربهی ایمانویسی به من نشان داده است که اگر با نیّت کنکاش و اجتهاد شخصی به سراغ هر مفهومی بروم آنرا لزوماً درست و بیاشکال نخواهم یافت، این بار نیز نگاهی کوتاه به گفتههای ایشان میاندازم.
خود این اصطلاح در متون دینی نیست و بعدها از زبان بعضی مورّخین و راویان به کار رفت، در یک تقسیمبندی کلّی میتوان آنرا به دو شق تقسیم کرد:
الف. یکی آنچه روایت نادرست- یا تحریف عمدی- تاریخ، توسّط یهود در ادیان پس از خود است که برای اثبات حقّانیّت دین یهود، راه را در پوشیدن لباس آنان و آوردن داستانها و روایاتی دیدهاند که آنان را از مسیر منحرف کنند( اینجا). کعب الاحبار در اسلام و – از دید برخی- پولس قدّیس در مسیحیّت از این دستهاند. افسانهی غرانیق که سلمان رشدی بر اساس آن « آیات شیطانی» را نوشت بر اساس همین روایت نادرست از فرآیند وحی است. با این قسمت و درست یا نادرست بودنش فعلاً کاری ندارم.
ب. معنای دیگر آن، هرآنچه از غیر از متون اسلامی- از متون یهودی و مسیحی و جزآن- دربارهی تاریخ ادیان از داستان آفرینش به بعد هست را اسرائیلیّات مینامند( اینجا و اینجا). آن چنان که میدانیم، کار اسلام تاریخگویی نبوده و جز آنچه لازم بوده بسیاری از نقاط تاریخ پیش از اسلام تاریک مانده است؛ اگر هرچیز، جز آنچه در متون دینی و روایی هست را اسرائیلیّات بنامیم، عملاً کلّ تاریخ پیش از اسلام را اسرائیلیّات نامیده و نفی کردهایم. تاریخ راه و روش تحلیل خود را دارد و میتوان با نظرداشت ِمبانی عقلی و استنتاجی و دینی مناسب دربارهی آنان قضاوت کرد. نفی آن روایات، به معنای نفی کلّ تاریخ است که اصلاً عاقلانه به نظر نمیرسد.
2. آقای سبحانی گفته که اینکه یعقوب دو خواهر را به زنی گرفته نباید در پیدار میآمد چون برای «امروز» بدآموزی دارد. این عقیدهی ایشان مبتنی بر تقسیم دوگانهی عوام و خواص است که شاید نیمقرنی باشد در ایران دیگر کاربرد ندارد و امروز بسیاری از تحصیلکردگان علوم تجربی، دانش دینی ِبهتر و کاملتری از طلبهها و دانشجویان الهیّات دارند، پس نمیتوان گفت که فلان مسأله گرچه « درست است» ولی نباید گفته شود.
از آقای سبحانی میپرسم که مراحل تحریم تدریجی شراب در قرآن آمده و جاهایی هست که اشاره شده که شراب سکرآور حرام نیست( نحل-۶۷) ، آیا بهتر نبود، خدای متعال که میدانست بعد قرار است مسکر را حرام کند، آن آیات را در قرآن نمیآورد، چون ممکن بود برای امروز ما بدآموزی داشته باشد؟ تفقّه و ژرفاندیشی در دین، یعنی همین که ببینیم آیا این اظهار نظر خاص ما، با بقیّهی معارف میخواند یا نه.
3. برخلاف نویسندهی این نوشته ، معتقدم که اصلاً هنرهای نمایشی وظیفهای جز نشان دادن چهرهای خاکی و ملموس – و البتّه صحیح- از پیشوایان دین اسلام و سایر ادیان ندارد. چون تنها همین موجودات گوشت و پوست و خوندار هستند که قابل پیرویاند نه فرشتهوشانی دور از دسترس و خداوند در قرآن نیز همین را میگوید( انعام-۹).
طبعاً آنچه نوشتم به معنای تأیید محتوای این پیدار نیست که دربارهی امثال سلحشور قبلاً توضیح لازم را دادهام. دربارهی نحوهی مواجههی سینما با تاریخ، اینجا و اینجا خیلی مختصر چیزهایی گفتهام؛ بسط دادن ِآن زمان میخواهد که باشد برای وقتش. راستی اگر آقای سبحانی این ایمای عیّار را که منجر به آخرین موج گستردهی فیلترینگ ایمایان شد میدید، چه میگفت؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.