ناامیدی که البتّه کفر است و به جز تکچهرههایی که خواهند آمد و اویی که نیامد، همیشه میتوان انتظار شگفتی داشت، چه یک کشتی آزادکار، چه حتّی یک مشتزن یا خدا را چه دیدی، یکی از میان دختران.
1. امید اوّل مدال طلای ایران حمید سوریان است که حاصل استعداد یابی محمّد بنا بود که ساختار ورزشی ایران لیاقت داشتن او را نداشت. حمید امّا ماند و مبارزه کرد و بدون داشتن اندامی بزرگ که نام جهانپهلوان به او بدهد و با نادیده گرفتهشدن در دو دوره انتخاب قهرمان قهرمانان- که حق او بود- بدون تلخی یا مصاحبههای آنچنانی کار خود را کرد و نمایشگر تداوم در کشوری شد که انقطاع و گسستگی یکی از ویژگیهای فردی و اجتماعی آن است.
2. حسین رضازاده دو سال بود که نمیتوانست رکوردهای خود را بزند و دیدیم چه شد. او یکبار هم پس از المپیک سیدنی زانویش آسیب دید و در حالیکه میتوانست نقره یا برنز بگیرد از حضور در پیکارها- علیرغم اصرار علی مرادی- انصراف داد تا نشان دهد که فقط به طلا میاندیشد. پس از آن دو سال رؤیایی را طی کرد که رکوردهایی افسانهای زد و بعد در سراشیب افتاد و با گامهایی متزلزل و بدون گرفتن طلای یکضرب و با اتّکا به دوضربهای قدرتمند خود طلای مجموع را میگرفت که این کار را در دو سال اخیر هم نتوانست بکند و پارسال به بهانهی تصادف و امسال به بهانهی بیماری کنار کشید. او در وزنهبرداری- بلکه ورزش- ایران کاری کرد که سلیمانی در کشتی پس از انقلاب کرد پس نباید به بهانهی متفاوتنمایی یا مخالفسرایی، زحمات او را نادیده گرفت، ای کاش نقطهی پایان او بهتر از این بود که تمرّد و سرپیچی او از دستور مربّیان- چه زمان ایوانف و چه بعد از او- کار را به اینجا رساند. دربارهی او بیشتر از این میتوان نوشت.
3. هادی ساعی را در حالیکه میتوانست در همان وزن خود مبارزه کند، با این توجیه که حریفان هموزنش او را شناختهاند به یک وزن بالاتر آوردند تا هم سهمیّهی دیگر ما بی مدّعی بماند- خصوصاً پس از درگیری خداداد و مهماندوست- و هم کرمی که امسال آمادهی طلا گرفتن بود، به ناحق کنار رود. بیباک در مبارزه با او مصدوم شد و به بهانهی نبود وقت برای بهبودی او کنار گذاشته شد ولی وقتی همین اتّفاق برای ساعی افتاد به جای حذف او، کرمی را کنار گذاشتند تا نشان دهند که مسابقات انتخابی صوری بوده است واز پیش ساعی را برای بردن به المپیک نشان کردهاند. میتوانستند با بردن مجدّد ساعی و کرمی دو طلا را نشانه روند ولی حالا معلوم نیست یکی را هم بتوانند تصاحب کنند. در صورت گرفتن نتایجی بدتر از المپیک پیشین- یا حتّی با وجود آن- بازنگری در ترکیب مسؤولان و مربّیان فدراسیون فعلی الزامی است.
4. احسان حدّادی در مسابقات گذشته بالاتر از رکورددار جهان ایستاد و دلیلی ندارد که این بار نایستد. الکنا و دیگر ستارههای پا به سن گذاشته اگر نتوانند رکوردهای گذشتهی خود را تکرار کنند و حدّادی به رکوردشکنیهای خود ادمه دهد، شاید باارزشترین طلای تاریخ المپیک را برای ایران در ورزش مادر بیاورد.
سامانهی بیمار ورزش ایران در دولت جدید ناتونتر از گذشته شده و شعارگرایی و فرصتطلبی سیاسی، جای خردورزی و احترام به تجارب گذشته را گرفته است. جدای از تکچهرههایی که نام بردم، میتوان از حضور رعنایان بسکتبالیست ایرانی- با کسب هر نتیجهای- لذّت برد و ثمرهی تلاش یکی از معدود مردانی که شایستهی نام مدیر ورزشی هستند( محمود مشحون) را نظاره کرد. دختران ایرانی و شناگران و تیراندازان نیز با چنگ و دندان و کسب سهمیّه و نه مثل سابق به عنوان توریست به پکن میروند و جز اینها هم میتوان منتظر اتّفاقها بود و همچنان امیدوار.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.