این روزها خیلی میخوانیم و میشنویم از بازماندگان شهدا و رفتگان سالهای اوّل انقلاب که بین فلان کس- مثلاً پدر ما- و وضع موجود« خط بکشید». در پی نقل قولی که از کمال رجایی نوشتم این بار نیز از فرزند آیتالله قدّوسی، دادستان کل کشور، مطلب مشابهی را در مصاحبه با شهروند میخوانیم. از خود میپرسم این خطکشی چقدر واقعی است؟
اگر منظور این است که« ما» به عنوان بازماندگان او، وضع موجود را نمیپسندیم و موضع ما همان موضع پدر ماست که خیلی معلوم نیست که اینطور باشد و بسیاری از بازماندگان در همان زمان هم با پدر یا بزرگ خانواده اختلاف سلیقه داشتهاند. برای مثال برادر بزرگتر محمّدحسین قدّوسی از طرفداران دکتر شریعتی بوده است و سر او بحثهای طولانی با پدر و پدربزرگش(علّامه طباطبایی) میکرد. به این نکته هم توجّه داشته باشید که معمولاً نزدیکان یا طرفداران یک شخصیّت در گزارش خود از او، وی را روتوش میکنند؛ یعنی حشو و زوایدش را میزنند و برای شناخت کسی باید سخن موافقان و مخالفان را یکجا دید و خود قضاوت کرد.
اگر خط کشی به این معناست که آن شهید در زمان خود، در برابر بعضی کارهایی که امروز بد یا نادرست یا غیرقابل قبول شمرد میشود، میایستاد که متأسّفانه اکثر قریب به اتّفاق این افراد، از سازندگان و پایهریزان نظامی تکمحوری و تکقطبی بودند که حتّی تکلیف یک سؤال در مجلس یا اظهارنظر یک دولتمرد هم باید با امر و نهی رهبر معلوم شود.
اگر خطکشی به این معناست که آنها اگر امروز بودند، ساکت نمینشستند و مثلاً مانند آقای منتظری گوشهنشین میشدند، این معیار هم خیلی راهگشا نیست. دربارهی مرحوم قدّوسی مثال شریعتی را زدم. یکی از معیارها برای قضاوت دربارهی میزان تساهل روحانیان، موضع آنان در برابر شریعتی در آن زمان بود. رهبر فعلی نه تنها از طرفداران شریعتی بلکه از طرفداران آلاحمد به شمار میرفت( او خود را جایی از مریدان آلاحمد- یک روشنفکر عرفی ناپایبند به دیانت- میخواند). یقین دارم اگر او در آن انفجار از دست رفته بود، امروز بسیاری میگفتند که او روحانی آزاداندیشی بود و حالا اگر بود میتوانست با حضور تأثیرگذار خود از افراط و تفریط جلوگیری کند.
معیار برای قضاوت دربارهی افراد، اعمال آنها در ظرف زمانی خاص خود است و گفتن اینکه بهمانی اگر امروز بود، فلان کار را میکرد، جز حدس و گمان نیست. آن کس که میخواهد منتقد وضع موجود باشد، باید با شجاعت ِخردمندانه سخن خود را بگوید، با استدلالی که خصم را هم ناگزیر از پذیرش بیغرضی خود کند. درآویختن به فلان شخصیّت و یا زدن اتّهام کژروی از راه فلان الگو یا رهبر، گرهی از مشکلی نخواهد گشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.