جرعه‌اي از غدير

 
1. امروز دست‌کم دو مناسبت هست که دوّمی خیلی مشهور نیست. اوّل بیعت عمومی مردم با علی ‌بن ابیطالب در غدیرخم پس از مراجعت از آخرین حج پیامبر است و دوّم، برگزیده شدن علی(ع) به خلافت مسلمین پس از مرگ عثمان. تقارن هر دو مناسبت یعنی امامت و ولایت حقیقی و خلافت ظاهری برای جویندگان بسیار درس‌آموز است.
2. برای شناخت علی چه باید کرد؟ بهترین راه، شناخت پلّکانی است. دسترسی به علی و فرزندانش نداریم، دسترسی به اولیای حاضر و معاصر که داریم. اولیای خداوند دارای مقامات و درجاتی هستند که یک سرسوزن آنچه آن پیشوایان دارند، نمی‌شود؛ با شناخت اینان، آنان را بهتر می‌شناسیم. بسیاری از کسانی که امامان را علمای ابرار می‌خوانند- بلکه‌ همه‌ی آنان- شناخت دقیقی از اولیای معاصر ندارند وگرنه می‌دانستند که اموری که درکش برای آنان ثقیل است برای شاگردان این مکتب هم موجود است چه رسد به آن استثناهای تاریخ بشری. مرحوم شاه‌آبادی خبر قیام، رهبری ایران و جنگ را به شاگردش سیّد روح‌الله خمینی داده بود؛ همینطور است شیخ مجتبای قزوینی که خبر مشابهی را به سیّدعلی خامنه‌ای در جوانی داده بود. مرحوم حدّاد وقتی برای ملاقات با بانوی اصفهانی، زن عارف مشهوری که تألیفاتی نیز دارد رفت، به شاگردش گفت که از «امور پیش پاافتاده» مانند اخبار ماضی و مستقبل نپرس، از توحید بپرس. وقتی کس یا کسانی، امامان شیعه را دارای چنین« امور پیش پاافتاده» نمی‌دانند، جز تأسّف‌خوردن به حال آنان، چه می‌توان کرد؟
3. برای درک مقام امامت، باید به کیفیّت داشته‌های آنان نگریست نه کمّیّت آن. کارمند بانکی را تصوّر کنید که صد میلیون تومان در اختیار دارد، اگر به پولهای موجود در بانک یک میلیارد یا صد میلیارد هم افزوده شود، فرقی به حال او نمی‌کند چون او مالک یک ریال از آن نیست. امامان شیعه هرچه دارند از خداوند است، پس فرقی نمی‌کند که آنها را در برخی امور واسطه بدانیم یا کمتر یا بیشتر. غلو به معنای عقیده به استقلال آنان است مانند آنچه در مکتب شیخیّه مشاهده می‌شود و نسبت غلودادن به شیعیان، نشان از ناآگاهی گویندگان دارد. امامان هرجا – مثلاً- علم غیب را از خود نفی کرده‌اند، منظور استقلال در داشتن آن است و گرنه خداوند هرچه بخواهد، به هرکه بخواهد می‌دهد. همانان اگر محرمی یافتند، خبر از داشته‌های خود نیز داده‌اند. تحلیل سخنان آنان کار هر کسی نیست و باید با نظرداشت تمام جوانب، سنجیدن همه‌ی اخبار، دیدن ریشه‌های اعتقادی آن، تطبیق با قرآن و آگاهی بر  شرایط زمان و مکان( مانند تقیّه، توریه یا اخبار از یک وجه از مطلب یا...) بررسی شود. امام معصوم، همانطور که از توانایی استثنایی خود برای ثروتمندشدن یا غلبه بر حاکم وقت بهره نمی‌جوید، از علم غیب خود نیز برای امور عادی استفاده نمی‌کند؛ پس اگر بخواهد خبر از علم غیب خود بدهد، اشکالی ندارد که پرده را کنار بزند تا ببیند نامحرمی پشت آن هست یا نه. من و شما هم ممکن است کودکی را به قصد تأدیب دنبال کنیم و اگر بفهمیم که جایی پنهان شده، خود را به ندانستن بزنیم و ترساندن او را کافی بدانیم. پس اگر امام معصوم نیز چنین کرد، به این معنا نیست که نداند فلان کنیز در کدام حجره پنهان شده است؛ و اگر این خبر را به عنوان ندانستن علم غیب خود به کسی گفت، آن کس یا شیعه‌ای عامی بوده است که اهلیّت دانستن مقام امام را نداشته است یا فرستاده‌ای حکومتی که باید در مقابل او، نقش فردی عادی را بازی کرد و در هردو صورت، امام استقلال در داشتن علم غیب را از خود نفی کرده است و این زیرکی اوست نه جهل او.
4. امروز روزی است که پیامبران جانشینان خود را معرّفی می‌کردند. در کتب تاریخ آمده که امروز موسای نبی، یوشع بن نون را وصی خود کرد، حضرت عیسی شمعون‌الصّفا را به جانشینی معرّفی کرد و سلیمان پیامبر نیز رعیّت خود را بر جانشینی آصف بن برخیا گواه گرفت. در این روز موسی بر ساحران غلبه کرد، ابراهیم از آتش نجات یافت و توبه‌ی آدم قبول شد. عید از مادّه‌ی عود است و بازگشت به جایی که مولوی « نیستان» می‌خواند. به امید بازگشت عیّار و همه‌ی ایماخوانان به اصل، یادآوری عهد فراموش‌شده و لیاقت رسیدن به شادی، آزادی و آغاز آدمیزادی به برکت ولایت علی بن ابیطالب(ع).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics