۱. امام علی(ع): طوبی لمن شغله عیبه عن عیوب الناس.
یعنی: خوش به حال کسی که پرداختن به عیب خودش او را از عیبجویی مردمان باز دارد.
حکایت رطب خوردن و منع رطب نکردن پیامبر را که شنیدهاید؟ حکایت خانهی نئین و آتشبازی سعدی را چطور؟ امر به معروف و نهی از منکر خوب است ولی فقط وقتی که طرف خودش به آن معروف عمل کند یا آن منکر را انجام ندهد. کسی میتواند به من در تربیت جوانم امر و نهی کند که خودش فرزندانی سالم و لااقل بدون آن نقطهضعفی که انگیزهی امر به معروف و نهی از منکر شده، تربیت کرده باشد؛ تا اینجا را داشته باشید.
۲. اسم نمیآورم کلّی میگویم تا فقط درس عبرتی باشد برای ما و ناخنکی بر نقاب ریا و تزویری که به صورت کشیدهایم:
یکی از امام جمعههای ایران کاری ندارد جز پرداختن به تار موی دختران، لباس آنچنانی پسران، ردیابی آنتنهای ماهواره و فساد دانستن اینترنت و چت! خطبههای نمازجمعهی او عملاً توهینی به روحانیّت به معنای دقیق آن و سابقهی معنوی و وظیفهی آنان در مهرورزی، خطاپوشی، راهنمایی و اصلاح مردم است نه افشاگری، عیبجویی، انگزدن، گناهکارشمردن و احتمالاً خود را مبرّا دانستن. به لطف تفکّر دگم ایشان فعّالیّتهای فرهنگی مانند برگزاری کنسرتهای موسیقی در آن شهر تقریباً تعطیل شده و این اواخر هم عبارات زنندهای را ضدّ بعضی نامزدهای اصلاحطلب بیان کرده است، آن هم از منبر نمازجمعه که باید بیطرف باشد و از تعیین مصداق کردن خودداری کند.
یکی از امام جمعههای ایران کاری ندارد جز پرداختن به تار موی دختران، لباس آنچنانی پسران، ردیابی آنتنهای ماهواره و فساد دانستن اینترنت و چت! خطبههای نمازجمعهی او عملاً توهینی به روحانیّت به معنای دقیق آن و سابقهی معنوی و وظیفهی آنان در مهرورزی، خطاپوشی، راهنمایی و اصلاح مردم است نه افشاگری، عیبجویی، انگزدن، گناهکارشمردن و احتمالاً خود را مبرّا دانستن. به لطف تفکّر دگم ایشان فعّالیّتهای فرهنگی مانند برگزاری کنسرتهای موسیقی در آن شهر تقریباً تعطیل شده و این اواخر هم عبارات زنندهای را ضدّ بعضی نامزدهای اصلاحطلب بیان کرده است، آن هم از منبر نمازجمعه که باید بیطرف باشد و از تعیین مصداق کردن خودداری کند.
۳. مدیر یکی از بخشهای مهم خبری صداوسیما میگفت که یک روز متوجّه شدم اینترنت بخش ما کار نمیکند. با ناراحتی پیش مسؤول آن رفتم که آقا این چه وضعی است؟ مگر نیاز دائم ما را به اینترنت نمیدانید؟ و از این جور حرفها. آن طرف گفت: یواشتر... چه بگویم که نگفتنش بهتر است. گفتم: چطور؟ مسؤول مربوطه گفت که «آقای فلانی» را بارها در حال استفادهی نادرست از اینترنت دیدهاند؛ در محّل کار ما که دیوار نیست، طرف مدام داشته فیلم پورن میدیده، آقایان با پوزخند از کنارش رد میشدند ولی خانمها نتوانستند تاب بیاورند و آمدند شکایت کردند که هر وقت از کنارش رد میشوند، یا نه حتّی وقتی سر جایشان نشستهاند، صفحهی مونیتور ایشان و خودش را که از خود و اطرافیان غافل شده و با چشمان چهارتاشده مشغول تماشای صحنههای ناجور است میبینند. اوایل گفتند شاید کنجکاوی ایشان تمام شود ولی دیگر تحمّلشان تمام شده است. از سویی طرف گردنش کلفت است و ما نمیتوانیم به او تذکّر بدهیم. شبکهی بخش را قطع کردهایم و به دروغ گفتهایم که خراب است تا شرّ این بابا از سر ما کم شود گرچه شاکی است که جاهای دیگر این سرعت را ندارند و او نمیتواند« کارهایش» را انجام دهد.
۴. «آقای فلانی» پسر همین امامجمعهی گناهیاب و فسادشناس مذکور است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.