کودتای ۸۸ - ۵
آنچه در انتخابات ۸۸ رخ داد تخلّف یا تقلّب نبود، عدد سازی
بود. تخلّف مثل این است که به اعلام تمدید زمان رأیگیری وقعی ننهند و تقلّب هم
مانند اضافهکردن چند رأی به صندوق رأی و مانند آن است ولی عددسازی کاری با صندوق و
فرم ۲۲ و ۲۸ ندارد. راحت مینشینند و آنچه صلاح میدانند برای هر نامزد مینویسند و
جمع میزنند و اعلام میکنند ولی وای به روزی که اشتباهی رخ دهد.
به دلیل اینکه عددسازی آقایان انگار بسیاری را دچار شک کرده که نکند همین درست باشد، یکبار دیگر با پرداختن به فقط یک نمونه از گافهای حضرات مسأله را ختم میکنم. اگر کسی بتواند دربارهی همین یک نمونه، توضیح قابل قبولی داشته باشد، من ادّعای عددسازی در انتخابات را کنار میگذارم. عکس صفحهی بالا را من حدود ساعت ۳ بامداد گرفتم. تا اینجا حدود بیست و یک میلیون از آرا شمرده شده که سهم هر یک از نامزدها از این قرار است:
محمود احمدی نژاد: ۱۴۰۱۱۶۶۴
محسن رضایی: ۳۹۷۱۷۷
مهدی کرّوبی: ۱۸۵۵۷۸
میرحسین موسوی:۶۵۷۵۸۴۴
کل آرا: ۲۱۱۷۰۲۶۳
آرای چهار نفر را که با هم جمع بزنید دقیقاً برابر با کلّ آرای شمارش شده است ولی چرا حتّی یک رأی باطل وجود ندارد؟
این سؤال فقط و فقط یک جواب دارد: از آنجا که حضرات خیلی دیر- در ساعات آخر روز جمعه و پس از اطّلاع از بیفایده بودن تقلّبهای صندوقی- به فکر عددسازی افتادند، به دلیل شتابزدگی در اشتباهی فاحش سهمی برای آرای باطله در نظر نگرفتند که ظاهراً این روند تا ۳۴ میلیون رأی ادامه داشت که بعد متوجّه شدند و در آرای نهایی سهمی هم برای آرای باطله قائل شدند! همین یک مورد برای ابطال انتخابات کافی است.
به دلیل اینکه عددسازی آقایان انگار بسیاری را دچار شک کرده که نکند همین درست باشد، یکبار دیگر با پرداختن به فقط یک نمونه از گافهای حضرات مسأله را ختم میکنم. اگر کسی بتواند دربارهی همین یک نمونه، توضیح قابل قبولی داشته باشد، من ادّعای عددسازی در انتخابات را کنار میگذارم. عکس صفحهی بالا را من حدود ساعت ۳ بامداد گرفتم. تا اینجا حدود بیست و یک میلیون از آرا شمرده شده که سهم هر یک از نامزدها از این قرار است:
محمود احمدی نژاد: ۱۴۰۱۱۶۶۴
محسن رضایی: ۳۹۷۱۷۷
مهدی کرّوبی: ۱۸۵۵۷۸
میرحسین موسوی:۶۵۷۵۸۴۴
کل آرا: ۲۱۱۷۰۲۶۳
آرای چهار نفر را که با هم جمع بزنید دقیقاً برابر با کلّ آرای شمارش شده است ولی چرا حتّی یک رأی باطل وجود ندارد؟
این سؤال فقط و فقط یک جواب دارد: از آنجا که حضرات خیلی دیر- در ساعات آخر روز جمعه و پس از اطّلاع از بیفایده بودن تقلّبهای صندوقی- به فکر عددسازی افتادند، به دلیل شتابزدگی در اشتباهی فاحش سهمی برای آرای باطله در نظر نگرفتند که ظاهراً این روند تا ۳۴ میلیون رأی ادامه داشت که بعد متوجّه شدند و در آرای نهایی سهمی هم برای آرای باطله قائل شدند! همین یک مورد برای ابطال انتخابات کافی است.
من پیشتر اینجا با تفصیل
بیشتر در بارهی عددسازی نوشته بودم و پس از آن هم با ارائهی آمار تفکیکی شهرها
ایرادهای فراوانی از آن گرفته شد ولی پررویی و اصرار وزارت کشور و رسانهی رسمی و
عدم شناخت عدّهای از سیاست ایران در سی سال گذشته و سابقهی تقلّبهای گستردهی پیش
از این، آرام آرام بعضی را به این فکر انداخت که نکند این آمار درست باشد و
اعتراضکنندگان اقلیّتی بیش نباشند. این روند را من در بعضی خارجنشینان بیشتر
میبینم. از مقالهی گاردین که همه آگاهیم؛ شهره آغداشلو هم حرفهایی زده که بله،
ایرانیان احمدینژاد را میخواهند و بعضی دوستان این وبلاگ هم با تقسیمبندی سادهی
ایرانیان به قشر کمسواد یا روستایی و باسواد یا طبقهی متوسّط، طرفداران
احمدینژاد را در همین حدود میبینند. با نگاهی کوتاه به تصاویر طرفداران نامزدها
انواع چهرهها و افراد و سلیقهها را در بین طرفداران هر چهار نامزد میبینیم و
ابداً نمیتوان به این سادگی به تخمین و حدس پرداخت. ندیدن این همه اشتباه آماری و
اتّکا به پیشبینی شخصی هم هنری است که فقط برخی دارند. اکثر قریب به اتّفاق
نظرسنجیها از نسبت رأی دو به یک موسوی و احمدینژاد میگفتند که رأی بیست و یک به
ده و نیمی که از قول بعضی کارمندان وزارت کشور نقل میشود کاملاً با آن منطبق است.
اگر میخواهید ببینید که چطور با این همه گاف آماری باز عدّهای آمار رسمی را محتمل
میدانند و منتقدان را احساساتگرا میخوانند اینجا را مطالعه
کنید.
آنچه در این انتخابات رخ داد فراتر از تقلّب و تخلّف بود،
وقاحتی بینظیر در پایمال کردن حق مردم و تلاش برای قدرتنمایی در برابر آنان بود
ولی همین موجب سقوط آقایان خواهد شد. انقلاب ایران به فاصلهی اندکی پس از جشنهای
به اصطلاح باشکوه دوهزار و پانصد ساله و تغییر تاریخ رخ داد، هر وقت کسی خود را
آنقدر توانا ببینید که در برابر ملّت خود نمایش قدرت راه بیندازد، دیر یا زود زمین
خواهد خورد. احساسم به من میگوید که اتّفاقی دارد میافتد، این را از راهپیمایی ۲۵
خرداد و حتّی اجتماع دیروز هم میشد فهمید. این جوشش مسالمتآمیز با فتوا یا
اجازهی کسی نیست. حسین قاضیان ایران پس از انقلاب را به پیش و پس از ۲۲ خرداد
تقسیم کرده است ولی از این تقلّبها زیاد داشتهایم؛ من ایران پس از انقلاب را به
پیش و پس از ۲۵ خرداد تقسیم میکنم.
پ. ن: گفتن اینکه آنان فقط آرای غیرباطله را ارائه میکردند
جز یک توجیه ضعیف نیست. در این
آمار ۲۸ میلیونی و اینجا تا ۳۴ میلیون
که جام جم آنلاین ارائه میکرد صریحاً آرای باطله صفر اعلام شده است. مگر
اینکه عمد داشته باشیم اشتباهات آقایان را با توجیههای خود رفع و رجوع کنیم که
قصّهی دیگری است.
پ. ن-۲: خواندن
این
متن هم
خالی از لطف نیست. اگر کسی در این زمینه تخصّص دارد، نظرش را
بگوید.
باز من اومدم یه لینک به این پست بدم، عکساش نیست!
پاسخحذفلینک عکس را از کامپیوتر خودت کپی کردی!! لینک بلاگ اسکای هم که نابود شده است! یک عکس را هم به گمانم اشتباه لینک دادهای!!
به قول خودت، ای بابا!!!!!
یک بررسی چیزی بفرمایید بلکه ملت علافی همچو ما نیز خوش خوشانشان شود!
پيوندهای پادداشت وعكسهايش در زمان خودش درست بوده كه با گذشت زمان خراب شده است. عكس بالا و پيوند به وبلاگ را درست كردم و برای بقيّهاش فعلاً وقت ندارم. هم پستهای بهتری بعداً در اين باره نوشتم و هم بحث تقلّب ديگر قديمی شده است.
پاسخحذففعلاً اينها يادم آمد:
پاسخحذفhttp://imayan.blogspot.com/2011/02/blog-post_04.html
http://imayan.blogspot.com/2011/02/blog-post_09.html
گمانم باز هم باشد.