مثال دیگر ابهام در اخبار، تفاوت فاحش گزارش مخملباف که خود را سخنگوی موسوی در خارج از کشور میخواند با دیگران از جمعه شب و پایان انتخابات است. او اتّهامهایی واضح را به رهبر و سپاه میزند که در صورت اثبات، دیگر نیازی به بررسی تقلّب در انتخابات نیست. تا کنون کسی در مورد ادّعاهای او توضیح نداده که آیا درست میگوید یا نه، او آگاهانه بدترین تهمتها را به حاکمان نظام میزند. مردم حق دارند بین روایات مختلف از درستترین آن با خبر شوند؛ عجیب است که تا به حال ندیدهام از یکی از نزدیکان موسوی خواسته شود که دربارهی سخنان مخملباف، نظر خود را بگوید.
نفینکردن سخنان او به خودی خود معنادار است ولی اگر واقعاً پیامی از طرف رهبر به موسوی رسیده است- که نمیگذارم انقلاب سبز شما پیروز شود-، حالا به اتّکای چه امیدی میخواهد حزب یا جبههی مخالفان را تشکیل دهد؟( گرچه این دو تشکّل، ماهیّت و کارکردهای متفاوتی دارند). تا کنون در میان اصلاحطلبان آیا این پرسش مطرح شده که اگر روایت مخملباف درست نباشد و خبری از جانب دولتیان مبنی بر پیروزی موسوی به آنها نرسیده، اعلام پیروزی زودهنگام او یا تبریک خاتمی به وی بر چه اساسی بوده است؟ آیا واقعاً نوشتهی کرباسچی در تویتر – که داریم با رهبری رایزنی میکنیم- یعنی:« داریم میپرسیم چرا حرف سر شب شما پس از یکی دو ساعت تغییر کرد؟». آیا این سؤالها آنقدر اهمیّت نداشتند که در این سه هفته و اندی، پیرامون آن کنجکاوی شود؟
در اعلامیّهی فوت حمید مداّح میخوانیم که« تقیّهی درد بارزترین نشانهی ایمان است»؛ خود این اعلام تقیّه در فضای امروز سیاسی ما، گونهای تقیّهنکردن است ولی آنرا اصلاً نمیپذیرم. امروز دیگر «مصالح نظام»ی وجود ندارد که به خاطر آن تقیّه کنیم. وقتی قدرتطلبی عریان با نفی قواعد پذیرفتهشدهی عقلی و شرعی رخ مینمایاند و کوچکترین مخالفتی منجر به فوت ناگهانی یا خودکشی با ملافه در بازداشتگاه میشود، دیگر چه مصالح نظامی؟
نویسندگان وبلاگهایی بسیار معتدل مانند« بر ساحل سلامت» یا« وحیدآنلاین» مگر چه نوشته بودند که الآن باید دور از خانودهی خود باشند؟ سعید حجّاریان بیمار یا بهزاد نبوی کهنهکار یا مهسا امرآبادی باردار، چه تهدیدی علیه حکومت هستند؟ وقتی پیادهنظام، مردم و سیاسیان حرفهای اصلاحات زیر بدترین تهدیدها هستند و بزرگان اصلاحات- بنا به مصلحتسنجیها- حاشیهی امنیّت دارند، آنان باید بهای این امنیّت را بپردازند. بیانیّهدادن خوب است ولی ما اطّلاعات حقیقی، روشن و مفید میخواهیم. توضیح دربارهی افشاگریهای مخملباف یا سخنان منسوب به مصباح یزدی- که پیش از انتخابات، غلبهی قلیل بر کثیر را ممکن و مجاز دانسته بود- کمترین انتظاری است که امروز از سران اصلاحات میرود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.