«از پشت کامپیوترتان برخیزید و پنج نفر را- از فلان راهپیمایی یا رویداد...- آگاه کنید.» این جمله را در این چند ماهه زیاد خواندهایم. یکی از اشتباههای من و امثال من این است که به دلیل دسترسی به اینترنت خود را مسلّط بر بسیاری از اخبار بدانیم و دیگران را غرق در بیخبری. گذشته از اوضاع نابسامان اقتصادی که همه را عاصی کرده، من یکی در برخوردهای رودررو با مردم یواش یواش دارم توجّه میشوم که باید فکری برای بیخبری خودم بکنم چون اگر اطّلاعات من مستند به خبرگزاریها و فلان تحلیلگر و منتقد است، بسیاری از مردم عادی آگاهیشان به پشتوانهی تجربی برخوردشان با عوامل حاکمیّت است و تجربه نیز انگار بالاتر از علم است.
برای من دستاندازی ارگانهای نظامی به نهادهای اقتصادی دولتی در وانهادن مخابرات به سپاه یا فلان معدن به بسیج و مانند آن است ولی برای کارمندی که پانزده سال سابقهی کار در شرکتی مهم در خاورمیانه دارد، مستند به تجربیاتی است که پس از روی کار آمدن افراد وابسته به نهادهای امنیّتی و نابلدی آنان که به ورشکست شدن همان شرکت میانجامد؛ در برابر او من چه دارم بگویم؟
وقتی برخی دوستان سابقاً همراه با نظام که در دستگاه قضایی هستند از بینظمیها، رشوهگیریها و اعمال نفوذها در دستگاه قضایی با توجّه به تجربههای شخصی خود میگویند، به نظرم میآید که تمسّک من به فلان مادّهی قانون اساسی یا آیه و حدیث ردیف کردن برای نقد فلان عمل دستگاه قضایی، چقدر سادهلوحانه و خوشخیالانه است.
وقتی من که به تبع اخبار دارم واردات بنزین از ونزوئلا و چانهزدن مجلسیان بر سر قیمت آن را تعقیب میکنم، در ابتدای اظهار فضلم در محفلی با خندهی دیگران روبه رو میشوم که ما خودمان مدّتهاست داریم از تانکرها نفت ونزوئلا را در ایران تخلیه میکنیم، چه میتوانم بگویم؟ طرف میگفت که درصد الکل مجاز یک محموله بسیار بیشتر بوده و در عوض بسیاری از مواد افزودنی را نداشته است، کارشناسان شرکت فرآوردههای نفتی طبق وظیفهی خود از تخلیهی آن جلوگیری میکنند امّا دو نفر از نهادهای امنیّتی مرکز میآیند و آمرانه دستور به تخلیهی آن میدهند و در جواب کارشناسی که میگوید: پس مردم چه میشوند؟ میگویند: شما چه کار دارید به مردم؟
همین واکنش را کسانی که خود دستی در انتخابات داشتند ( یعنی جزو معتمدان و ناظران بودند) و دیدند که چه شد و حالا میبینند که چند نفر میخواهند با رسم نمودار و قانون بنفورد و ... غیرطبیعی بودن نتایج را ثابت کنند، از خود نشان میدهند.
شما را نمیدانم امّا من به نظرم میآید به این دست اخبار بیواسطه بسیار نیاز دارم و با اذعان به اینکه آگاه بودن از امور فقط با اتّکا به اینترنت و رسانهها اشتباه است و نیاز به اطّلاعات و تحقیقات میدانی هم هست، باید فکری برای آن بکنم. مرحلهی بعد انتشار آنهاست به گونهای که هم حدّاقل ملاکها برای مستندبودن آن حفظ شود و هم برای ناقلان دردسری درست نشود.
آنچه نوشتم (نابسامانیهای ساختار سیاسی و دولتی) البتّه شاید به نظر یأسآور بیاید ولی یک وجه امیدوارانهی نیز دارد و آن هم این است که یک روند رو به افزایش آگاهی اجتماعی در جامعه شکل گرفته که برخاسته از تجارب عملی افراد در زندگی شخصی و حرفهایست که بسیار عالیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.