کاگهموشا یا بدل (در ایران: شبح جنگجو) یکی از شاهکارهای کوروساوا، روایتی کمنظیر از کشمکش ازلی اصل و بدل است که داستانش نیازی به بازگویی ندارد. چه چیز اصلها را از بدلها متمایز میکند؟ مهمترین تمایز حقیقی بودن ویژگی خاصّی است که اصل را در آن جایگاه نشانده است و قراردادی بودن بدل است. قدرت، دانش، وراثت، محبوبیّت، هوش و فراست، هنر و هر صفتی که باعث شده کسی اصل باشد، ربطی به خوشآمد یا بدآمد کسی ندارد، خود او دارای آن شده است امّا بدل با توافق و قرارداد جمعی کوچک یا بزرگ به آن دست مییابد. صاعقهای که از آسمان میآید معلوم نیست که گوسفند را میرباید یا دستهی گندم را و هابیل وارث آدم میشود یا قابیل؟ برادران یوسف از اینکه پسرکی جانشین پدر شود ناراحت بودند و کردند آنچه کردند. به یک معنا دعوای سقیفه هم کشاکش اصل و بدل بود، اختلاف آنچه با وحی آمد و آنچه با توافق گروه ریشسفیدان اهل حلّ و عقد.
در صورت مضحک آن که به حدّ توهّم میرسد، فقط بدل است که خودش را قبول دارد مانند حسین سبزیان در ماجرای شبیهسازی مخملباف. هرچه جمع پذیرندگان بدل بزرگتر باشد، امکان بقای او در آن جایگاه بیشتر است. جمع کوچکتر به معنی خطر بیشتر لورفتن است، در فیلم هم برای مثال اگر زنان بدل شینگن یا خادمان او میدانستند که خودش نیست، افتادن از اسب مصیبتی نبود و میشد آنرا رفع و رجوع کرد.
افتادن از اسب کلیدی برای فهم دلیل شکست است. اسبی که تن به سواری کسی جز صاحب اصلی نمیدهد همان فوت کوزهگری اصل است. اصل چیزی بلد است که دیگری - از جمله بدل- بلد نیست، اگر بخواهد جا پای او بگذارد، زمین میخورد. اگر بدلها عاقل باشند، پایشان را به اندازهی گلیم خود دراز میکنند، و به آن سوی مرز توانایی خود خطر نمیکنند امّا مشکل اینجاست که آنها پس از مدّتی وهم برشان برمیدارد که «من» هم میتوانم و اینجا آغاز سقوط است. البتّه در زمان ما بعضی بدلها نعل وارونه میزنند یعنی برای پوشاندن بدل بودن خود وانمود میکنند که از اصل هم بزرگترند؛ عناوین عظیمتر، ادّعاهای عجیبتر، اغراق بیشتر طرفداران و جز آن. دربارهی اینها فقط میتوان سکوت کرد.
پ.ن: عکس تزیینی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.