دوشنبه ۱۶
بهمن
۱۳۹۱
۱- پس از نهی
رهبر از سؤال از رئیسجمهور که ناشی از ترس از تندشدن احمدینژاد بود نوشتم که آمدن وی
به صحن مجلس هم مبارزهطلبی احمدینژاد است و هم مجلسیان کمی تعقّل به خرج دادهاند
و به رهبری حالی میکنند که اگر قرار باشد تصمیمات یک نفر به کلّ ساختار آسيب بزند،
ممکن است خودش لطمه ببیند. آن اجازهدادن به احمدینژاد مقدّمهی این استیضاح وزیر
کار بود. رهبر قطعاً با این کار مخالف بود چون نباید شأن رئیس جمهور منصوب وی نزد
عامّهی مردم کاسته میشد. این چند ماه را واقعاً میشد صبر کرد. کار مجلسیان در
ادامهی موارد زیر بود:
الف. سخنان
عسکراولادی و بسیاری دیگر پیرامون سران سبز (و مخالفت تند نزدیکان رهبر با
آنان)
ب. مرندی و
عدّهای دیگر از افزیش بیفکر جمعیّت انتقاد کردند (که در تقابل با توصیهی رهبر و
آن استغفار تاریخی بود)
ج. منتقدان
حضور ایران در سوریه روز به روز افزایش مییابند (باز هم مخالفت با استراتژی تحمیلی
خامنهای)
د. بیدرایتی
در گفتگوهای اتمی منتقدانی نزد حاضران در بافت قدرت یافته است (مهار گفتگوها دست
رهبر نظام است نه ا.ن)
هـ. رهبر به
طور ضمنی از ادامهی پرداخت نقدی یارانهها حمایت کرده ولی مجلس تمایلی به این کار
ندارد.
پس به گمانم
رگههایی از عقلانیّت دارد نزد اصولگرایان آشکار میشود. امیدوارم این کار ادامه
یابد.
۲- این
نتیجهگیری به نفع مدافعان حضور در انتخابات مجلس نبود چون بدنهی اصولگرایان است
که دارد چنین میکند نه یکی دو نفر -مثلاً- معتدل. پس به پیشنهاد من جور دیگری به
مسأله نگاه کنید. احساس خطر فروپاشی اجتماعی و سیاسی، نتیجهی برخورد قاطع سبزها با
انتخابات بود. همانطور که بیستوپنج بهمن تمام بافتهها دربارهی تمامشدن «فتنه»
را پنبه کرد، با انتشار آمار واقعی شرکتکنندگان در انتخابات، هرکس
اندک درایتی داشت فهمید که این کشتی به گل نشسته و در آستانهی در هم شکستن است. من
مطمئنّم اگر شرکت در انتخابات گسترده بود، با احساس امنیّتی که اهل قدرت میکردند
این چند ماه را هم دندان روی جگر میگذاشتند و صبر میکردند. مرتضوی چندین سال است
که پست پشت پست میگیرد و لجبازی احمدینژاد هم سابقهی هفتساله دارد، چرا الان
باید کار به اینجا بکشد؟ جلسهی دیروز چیزی بیش از استیضاح وزیر وزیر بود: هم هشدار
به رهبر و هم چراغ سبزی به جامعهی از حاکمیّت روبرگردانده و هم تلاش برای حفظ خود
در ساختار قدرت.
۳- احمدینژاد
نشان داد که گمانهزنیها دربارهی اینکه در صورت لزوم آمادهی روکردن مدرک و سند
است، درست است. این مقدّمهای بر اتّفاقاتی است که در چند ماه آینده رخ خواهد داد.
رهبر نظام نباید گلهمند باشد. این جهان کوه است و فعل ما ندا. زمانی که وی در
تبلیغات تلویزیونی به زمین و زمان تهمت زد و رسیدگی نشد، باید چنین روزی را میدید.
همان زمان هم همراهی هاشمی را از دست داد هم ناطق نوری را. احمدینژاد در جلسات با
مجلسیان نام مجتبی خامنهای را هم بر زبان رانده است پس داستان ادامه
دارد.
۴- در جلسهی
استیضاح نام کهریزک و قربانیان آن شنیده شد. چقدر تلاش کردند آنرا لاپوشانی کنند یا
حتّی افتخار آن را به نام خود ثبت کنند. افشاکنندگان کهریزک الآن یا در حصر هستند
یا در زندان امّا خون را نمیتوان به این سادگی پاک کرد. شهیدان سبز بسی بیش از
قربانیان کهریزک هستند؛ نوبت به یادآوردن آنان نیز خواهد رسید.
۵- نتیجهی آن
همه سانسور و پارازیت و بگیروببند روزنامهنگاران چه بود وقتی جدال بر سر قدرت به
این آشکاری عیان شده است؟ مردم با خواندن روزنامهها خواهند فهمید که درون نظام چه
خبر است. موسوی، کرّوبی و رهنورد هم با دنبالکردن اخبار رسانههای رسمی فهمیدهاند
که نهالی که آنان با میلیونها نفر دیگر در خرداد هشتادوهشت کاشتند، دارد ثمر
میدهد. پیشتر نوشتم که آنان آزادند، رهبر نظام است که خود را در اشتباهات و
تصمیمهای غلطش محصور کرده است.
۶- بسیاری از
نقاط قوّت افراد میتواند نقطهی ضعفشان هم باشد. یکدندگی و اصرار رهبر نظام برای
ادامهدادن با احمدینژاد و حفظ ظاهر به هر قیمت را میگویم. از دید من استیضاح
احمدینژاد پس از خانهنشینی او بهترین راه برای فائق آمدن بر بحران بود امّا چه
کنیم که آن خطبهی کذایی دست خامنهای را از پشت بسته بود. حالا احمدینژاد ممکن
است بگم بگمهایی برای دو برادر دیگر لاریجانی، خود رهبر و فرزندش نیز داشته باشد.
فکر کنم دیگر کسی شک نداشته باشد که احمدینژاد در چند ماه آینده خصوصاً در
آستانهی انتخابات برای حفظ قدرت هر کاری میکند و این بسیار خوب است. حیف است
محمود احمدینژاد پس از هشت سال گندزدن به اخلاق، اجتماع، اقتصاد و سیاست ایران
خیلی راحت کنار برود و... شتر دیدی ندیدی. باید خیلیهای دیگر را هم با خود پایین
بکشد، او همین الآن هم با اعتبار رهبر چنین کرده ولی این خیلی کم است. رهبر نظام
سزاوار بیش از اینهاست.
عیار عزیز احمدی نژاد دیروز در مورد مجتبی خامنه ای چیزی نگفت که!
پاسخحذفديروز را نگفتم، نوشتهام «جلسات» يعنی در درگيريهای گذشته و جلساتی كه بين ا.ن و مجلسيان برگزار میشد بارها نام او را آورده است كه فلانی با من بد است و...الخ.
حذفبسیار تحلیل خوبی بود ۰من که حال کردم امیدارم آقا هم بخواند وحالشو ببرد۰
پاسخحذف