سهشنبه ۱۳ فروردین
۱۳۹۲
۱- تفاوت
فیزیک قدیم و جدید به تعبیر دکتر منصوری مانند نقّاشی سادهایست که
ناگهان رنگ و لعاب و جان بگیرد. تازه این پس از ظهور نسبیّت است؛ از کوانتوم به
بعد، بسیاری از وقتها به نظر میرسد مرز بین دانش، هنر، فلسفه، دین و
ماوراءالطّبیعه برداشته شده است و انسان به جایی رسیده است که افق بین مجهولات و
معلومات هیچگاه بدین زیبایی نبوده است. هر از چندگاهی کشف، نظریّه یا ایدهی جدیدی
در گسترهی پهناور فضا یا دنیای زیر اتم منتشر میشود امّا معلومات ما به دلیل فضای
نیوتونی حاکم بر آموزههای دبیرستانی سدّی برای ارتباط با این
یافتههاست.
کتاب «جهان
هولوگرافیک» اتّفاق خوبی در جامعهی فرهنگی ما بود که بسیاری را به آموختن مباحث
علمی جدید تشویق کرد. مهرجویی که از دیرباز به این مباحث علاقه داشت امّا نکتهی
جالب بازگشت شوروشوق شایگان به آموزههای معنوی بود. بسیاری مانند جواد طباطبایی
حتّی از اینکه شایگان اجازهی چاپ مجدّد به «آسیا در برابر غرب» داده ناراضی بودند
(و البتّه از سوی دیگر گفتن این را که «نور از جانب غرب میآید» مذمّت میکردند).
شایگان نشان داد که با «تقابل» شرق و غرب مخالف است نه رجوع به معنویّت و عجب اینکه
امروز اینگونه مباحث از جایی سربرآوردهاند که زمانی مهمترین رقیب معنویّت بود؛
یعنی علم نوین. کتاب «جهان هولوگرافیک» با آزمایشهای سادهی فیزیکی
آغاز و با برداشت هانری کربن از عالم مثال اندیشمندان ایرانی خاتمه مییابد. اگر
احیاناً کسی از ایماخوانان هنوز این کتاب را نخوانده باشد، چیز مهمّی را از دست
داده است.
فلسفهی رایج
در این دیار زمانی با طبیعیّات پیوند داشت امّا پس از کشفیّات جدید ، مباحث طبیعی
از فلسفهی سنّتی حذف شد حال آنکه باید با دستاورهای جدید جایگزین میشد و بیگمان
یکی- یا مهمترین علّتِ- عقبماندن بحثهای فلسفی در این دیار همین است. دعوت به
آشنایی با مباحث علم جدید (مثلاً بحثهایی که قبض و بسط راه انداخت) نیز در فضایی
کمابیش نیوتونی سیر میکرد. آشنایی با مقدّمات فیزیک، کیهانشناسی و در یک کلام علوم
جدید- دستکم در حدّ معلومات عمومی- برای هر کسی واجب است و برای متخصّصان مباحث
نظری واجبتر. کتابی که برای شروع به همه میتوان توصیه کرد «فیزیک بی فیزیک» است.
این کتاب گفتگوی خاطره حجازی با دکتر رضا منصوری است. حجازی که دانشآموختهی فلسفه
است سؤالهایی کلّی دربارهی دنیای نو و علم جدید میپرسد و منصوری به آنها جواب
میدهد. این کتاب را دو نشر «نقشونگار» و «مؤسّسه انتشارات فلسفه» در سال ۱۳۹۰
منتشر کردهاند و برای همه در خور استفاده است. خوانندهی کنجکاو پس از خواندن این
کتاب خود راهش را پیدا خواهد کرد.
۲- حالا که بحث
از «فیزیک بی فیزیک» شد به این نقل قول از منصوری توجّه کنید:
«به هنگام
ابداع نظریّهی کونتوم بسیاری از فیزیکدانان به مخالفت با آن برخاستند که یک یک
پدیدهی فیزیکی نمیتواند هم ذرّه باشد و هم موج. این منطق کوانتوم است که منجر به
منطق خاکستری (فازی) شده است. منطقی که در آن غیر از صدق و کذب چیز دیگری هم وجود
دارد. فرمولبندی این منطق را ابتدا لطفی زاده ریاضیدان ایرانی انجام داده است.
رفتار انسانها و جوامع اگر از منطقی تبعیّت کند، این منطق به منطق خاکستری نزدیکتر
است» (همان، ص ۱۰۱ به بعد با تلخیص)
به نظر میرسد
که منطق فازی در ایران نزد دانشمندان شناختهشدهتر باشد تا اهل فلسفه. پس از نوشتن
ایمای «منطق فازی» قصد داشتم که آن را با بحثهای مصداقی ادامه دهم که تا کنون فرصت
نشده است؛ إنشاءالله در آیندهی نزدیک به آن خواهم پرداخت. کتابی که آنجا برای
مطالعه پیشنهاد کردم شاید کمی برای کسانی که در آغاز آشنایی با این مبحث باشند،
پیچیده به نظر بیاید. کتاب دیگری را اینجا پیشنهاد میکنم که خیلی روان و ساده
نوشته شده است و بحثهای اجتماعی خوبی را هم چاشنی کرده است. کتاب «سایههای
واقعیّت» نوشتهی باب (رابرت) بیشاپ و ترجمهی علی ستوده چوبری را «انتشارات
روشنگران و مطالعات زنان» در سال ۱۳۸۵ منتشر کرده است.
۳- حرف از کربن
آمد به یاد خاطرهی دینانی از مرحوم طباطبایی افتادم. باید افسوس خورد که جامعه از
چنین استعداد نابی به علّت کمبود امکانات، عقبماندگی اجتماعی و تعصّبات، آن چنان
که بایدوشاید نتوانست استفاده کند. در عین حال هر چند وقت یکبار شاهد انتشار یکی
از آثار ایشان به همّت شاگردانش هستیم. نمیدانم از سخنان طرحشده در جلسات بین
طباطبایی و علاقمندانش در تهران جزوات یا نوشتههایی باقیمانده یا نه. خیلی حیف
است که مثلاً از بحثهای تطبیقی کربن و او پیرامون فلسفهی غرب و شرق آگاه
نشویم.
«شرحی بر گلشن
راز شیخ محمود شبستری» تقریر سخنان شفاهی علّامه همراه با اضافات مرحوم آیتالله
سعادتپرور است که «شرکت انتشارات احیاء کتاب» آنرا در سال ۸۵ منتشر کرده است.
امتیاز این کتاب به این است که شاگرد ایشان هم خود اهل فن است و کلام آنجا که به
قلم شاگرد است خیلی افت نمیکند. جایی خوندم که طباطبایی کتاب «تنبیه الامّه و
تنزیه الملّه» نائینی را نیز در حلقهی شاگردانش تدریس کرده و گویا جزوات و
درسگفتارهایش نزد آنان (به ویژه آثار باقیمانده از سیّدمحمّدحسین طهرانی) موجود
باشد. جهتگیری جوّ عمومی عالمان قدیم حوزه به این کتاب نائینی بیشتر منفی بود چون
آن را مؤیّد مشروطه میدانستند. امیدوارم این کتاب و احیاناً دیگر آثار ایشان هر چه
زودتر منتشر
شود.
سلام
پاسخحذفبنده کتاب جهان هولوگرافیک را دو ( یا سه ) بار خوانده ام. یادم است اولین مواجهه ام با این کتاب سوم دبیرستان بود ( هفت هشت سال پیش ) البته در آن زمان که فقط و فقط علاقه ام مرا به این حوزه کشانده بود و دیدی نسبت به روش و محتوای کار نداشته بسیار جذب کتاب شدم. اما پس از ورود به دانشگاه و مطالعه ریاضیات و فیزیک ( مجموعا 27 واحد ) و مطالعات پراکنده در زمینه تاریخ علم و فلسفه ی علم ( در حد 12 واحد ) کتاب را مجددا مطالعه کردم و اشکالات روشی و محتوایی زیادی در آن یافتم. اعتبار نویسنده ی کتاب و مترجم آن نباید ما را مفتون خود کند. علاقه به عرفان بازی و پیوند کوانتم و عرفان و ... باعث شده تا دقت کار فدای شرح و بسط ایده شود. البته بنده هم معتقدم که شناخت دنیای امروز بدون در نظر گرفتن علوم طبیعی کار درستی نیست و با فلسفه ی روی مبل نشینی و عرفان چله گزاری ( گذاری؟) نمیتوان به دیدگاه درستی رسید. ولی پرهیز دارم از نظریاتی که به دنبال همه چیز و همه اتفاقات هستند و دیدگاه شاعرانه شان را بر مفاهیم فیزیکی تحمیل می کنند.
در حوزه ی محتوی نیز به نمونه ی سای بابا اشاره می کنم. اندکی جست و جو در اینترنت شما را با روایتی متفاوت از سای بابای جهان هولوگرافیک آشنا می گرداند.
ارادتمند
سلام،
پاسخحذفمعرّفی اين كتاب و ديگر كتابهای اين نوشته به معنای تأييد كامل محتوای آنها نيست. بلكه صرفاً دريچهای برای ورود به مباحث مطرح در آن است. اين نظريّه به علاوهی چند نظريّهی ديگر تلاش ميكنند جهان را توضيح و تبيين علمی كنند:
http://archive.feedblitz.com/142934/~4533689 (مقالهی «راز ژرف مادّه»)
البتّه مثل هر نظريّهای در خور بحث وجدل و قبول و ردّ است. اين جستوجوست كه اصل است نه رسيدن به فلان نتيجه.
سلام
پاسخحذفوارد شدن به هر مبحثی از هر دریچهای ایرادی نداره مشکل اینجاست که اسم این روش را علم میگذارید همین منصوری بارها در مصاجبههای خودش به زبان ساده به کرات گفته که آمیختن عرفان و فیزیک هیچ مبنای علمی نداره یعنی میتونید از گزارههای علمی هر برداشت متافیزیکی که دوست دارید بکنید ولی برداشت و یا تخیلات شما ارتباطی به علم فیزیک نداره و در هیچ ژورنال معتبر فیزیکی برداشت متافیزیکی چاپ نمیشه و دلیلش هم واضح هست فیزیک راجب چیزی صحبت میکنه که قابل اندازه گیری باشه
استفاده از مقبولیت علم برای نظریات غیر علمی و برداشتهای متافیزیکی کلاه گذاشتن سر مردم هست
اتفاقا اینکه مردم دنبال کالای تقلبی برن و نفهمن که دنبال چه چیزی رفتن اتفاق بد فرهنگی هست ...
کسانی که تحصیلات دانشگاهی فیزیک ندارن بهتر هست وقتی با کتاب یا ...اشنا میشن و تصور میکنن موضوع یک نظریه علمی هست که بر سرش جدل هست و اهل تحقیق هستن اول بپرسن ایا این مساله در یک ژورنال فیزیکی چاپ شده رفرنسی داره؟ به عبارت دیگه اجماع علمی بر سرش بوده یا اصلا چنین موضوعی در صورت ارسال برای هیئت ژوری بلافاصله رد میشه؟
حتی کتاب جنجالی طرح عظیم و...دانشمندی مثل هاوکینگ هم با وجود جذابیت فقط یک کتاب پر فروش هست و نه یک موضوع علمی
خواستم چیزی بنویسم دوباره مطلب رو خوندم و رفتم به مطلب قبلیتون درباره منطق فازی که لینک دادید
پاسخحذفدیدم بحثی در کامنتها گرفته بود که شما آخر منطق فازی رو در یک جمله تعریف کردید و آخر طرف بحث رو ارتجاع دادید به ابن سینا
این شد که احساس کردم عجب!
دکتر توکلی صابری در مجله جهان کتاب نقد خوبی بر جهان هولوگرافیک با عنوان جهان هالوگرافیک نوشته اند که توصیه می کنم مطالعه کنید. لب سخن توکلی صابری این است که این کتاب مروج خرافه و شبه علم است.
پاسخحذف