پیرامون سخنان نبویان

                                                                                                        شنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۳

سخنرانی نبویان چند نکته دارد که عرض می‌کنم:
  
۱- می‌خواهند جا بیندازند که حلّ مشکل مردم به گفتگوهای هسته‌ای (امریکا) است.
الف. اگر کسی این گزاره را نفی کند باید درستش را هم بگوید. مشکل ساختاری اقتصاد ایران به جای خود، مگر نه اینکه بخش بزرگی از مشکل کشور پس از تحریمهای زمان احمدی‌نژاد و کاغذپاره‌خواندن قطعنامه‌های شورای امنیّت (هم از زبان ا.ن و هم به بیانی دیگر از زبان خامنه‌ای) به وجود آمد؟ خُب برداشتن تحریمها هم یک راه دارد و آن هم چانه‌زدن با کسانی است که –ولو به ناجوانمردی- این تحریمها را اعمال کرده‌اند. اگر اینگونه نیست،‌ راه درمان چیست؟
ب. نبویان می‌گوید که آیا با کسی که دست روی حلقوم ما گذاشته گفتگو کنیم؟ بر همین قیاس می‌توان پرسید آیا با عراق صدّام که جوانان ما را کشت باید گفتگو می‌کردیم؟ بله اگر به دنبال صلح بودیم باید می‌کردیم و کردیم. (شواهدش از تاریخ اسلام بسیار است ولی نبویان با تاریخ اسلام کاری ندارد، ‌تنها ملاک او یک کاریکاتور بی‌ریخت است که بی‌ا‌عتنایی بجا به آن، مرادف با جداشدن راه افراد از اسلام و پیامبر است)
ج. همه‌ی کسانی که این ایراد را وارد می‌کنند و خود نبویان که این اشکال، ترجیع سخنان اوست،‌ آگاهانه فراموش کرده‌اند که گفتگو با امریکا را ولایتی در زمان احمدی‌نژاد آغاز کرد. اگر این گفتگو نادرست است باید بیش و پیش از همه به خود رهبر اشکال گرفت.
   
۲- چرا تحریمها برداشته نشده است؟
وی این را چندین بار می‌پرسد. جواب این است که چون هنوز به توافقی نرسیده‌ایم. ظاهراً سؤال و جواب ساده‌ای است ولی وقتی بنا بر استفاده از فنّ خطابه و لحن حماسی باشد، ‌همین سؤال از موضع حق‌به‌جانب هم می‌تواند برخی را به اشتباه بیندازد.
   
۳- ارزان‌شدن نفت تحریم جدید است.
درباره‌ی نفت و ارزان‌شدنش بسیار گفته‌اند. چندی پیش از ارزان‌شدن نفت تمام رسانه‌ها از به‌صرفه‌شدن استخراج نفت در امریکا پس از گران‌شدن آن می‌گفتند، ‌تحلیلگران وطنی که به سرعت تا ته ماجرا می‌روند از کم‌اهمیّت‌شدن خاورمیانه و استقلال نفتی امریکا مطلبها نوشتند ولی همینها پس از ارزان‌شدن نفت رفتند سراغ نظریّه‌ی فشار سیاسی امریکا و عربستان به روسیه و ایران. جمع‌بندی تمام نظرات کار دشواری است و متخصّص خود را می‌طلبد ولی من با گفته‌ی کارشناسان عربستان که ارزانی باعث از میدان به‌درکردن بخشهای زیادی از برنامه‌ی استخراج نفت امریکا و اروپا می‌شود، موافقم. حدّاکثر قیمت نفت تا هشتاد دلار هم ارزان نیست و هم اجازه‌ی ورود رقیب جدید را نمی‌دهد. هیچ چیز در جهان فارغ از سیاست نیست ولی این جریان بیشتر منشأ اقتصادی دارد.
  
۴- امام بت امریکا را شکست و حالا اینها با امریکا به گفتگو نشسته‌اند.
بت امریکا با شعار، آتش‌زدن پرچم، ملاقات‌نکردن یا گروگان‌گرفتن افراد غیرنظامی سفارت شکسته نمی‌شود، ‌بت امریکا را یک مشت پاپتی ویت‌کنگی شکستند. جنگی که برای مهار دو جانبه‌ی ایران و عراق راه افتاد نیز همین امام را مجبور به نوشیدن جام زهر کرد. تفصیل جریان مک‌فارلین با آنچه نبویان به او اشاره می‌کند فرق دارد. (بسیاری از اطّلاعات دیگر مانند مهلت بیست‌ساله برای رفع تحریمها هم اشتباه است)
  
۵- خامنه‌ای گفته است: «مسلمانان جهان ما را متّهم به تذبذب می‌کنند.»
درستی و نادرستی یک تصمیم مهم است نه اینکه دیگران درباره‌ی ما چه می اندیشند. مسلمانان جهان به خصوص عربها پس از حمایت ایران از بشّار اسد، ‌از ایران خشمگین شدند؛‌ پس چرا ایران حمایت خود از وی را برنداشت؟ حالا هم حضور ایران در عراق و یمن و... باعث برانگیختن غیرت عربی آنها شده است. خامنه‌ای اگاهی چندانی از جوّ کشورهای مسلمان ندارد و اطرافیانش با رساندن اخبار اغراق‌شده، داوری او را تعیین می‌کنند. ‌او اگر مثلا از جوّ مصر خبر داشت هیچ‌وقت آن خطبه‌ی عربی را نمی‌خواند که بعدها احمدی‌نژاد بگوید که برای رفع «سوءبرداشتها» از آن خطبه (شائبه‌ی دخالت در امور مصر) تلاش کرده است.
  
۶- رهبر می‌گوید تحریمها جدید است و عراقچی می‌گوید نیست.
این اصل اساسی منطق طرفداران رهبر نظام است :«آقا چنین می‌گوید پس چنین است». (سلطان و بادمجان) تحریمهای پس از تعلیق، مصداقهایی جدید برای مواد پیشین بودند نه اینکه بند جدیدی به آنها اضافه شود. نبویان اگر مخالف این حرف است باید ضدّش را ثابت کند نه اینکه بگوید چنین است چون آقا می‌گوید. آقا در طول یک دهه‌ی گذشته از این حرفهای نادرست بسیار زیاد زده است.
  
جمع‌بندی: افتخار نظام ایران به یک پیام اسرائیل به حزب‌الله است ولی شگفتی اصلی جایی است که تیغ اسرائیل در امریکا کند شده است و بنا بر برخی اخبار، اوباما وقتی از اراده‌ی اسرائیل برای حمله به ایران آگاه شد، ‌پیغام داد که هواپیماهای شما را پیش از رسیدن به تأسیسات ایران ساقط می‌کنیم. این جای شگفتی دارد که تماماً محصول دیپلماسی روحانی است. اگر حرف اسرائیل ملاک است، حرف برخی از آنان که «عبّاس از حماس خطرناکتر است» نیز همینطور است. (همسویی پایداری‌چیان و اسرائیل در مخالفت با توافق هسته‌ای نیز فراموش نشود) مصادف‌دانستن روز ورود ظریف با چاپ کاریکاتورها سوءاستفاده از احساسات مذهبی برای تقارنی کاملاً تصادفی است همانطور که کنایه‌ی او به روز توافق یعنی چهارم فروردین (روز شهادت حضرت فاطمه). 
  
خیلی خوشحالم که روحانی «از مواضع بالا» با رهبر نظام سخن گفته است و امیدوارم همین موضع را ادامه دهد. قدرت و اقتدار -حتّی برای کسی مانند خامنه‌ای که فکر و ذکرش همین است- در دانش، در اقتصاد،‌ در جریان آزاد اطّلاعات نهفته است، ‌نه فقط در انرژی اتمی؛ و اینها جز با ارتباط آسانتر و وسیعتر با جهان به دست نمی‌آیند. نبویان نگران است که پس از مسأله‌ی اتمی نوبت حصر و حقوق زنان و خبرگان هم برسد. من از نگرانی او خوشحالم و امیدوارم همین‌طور شود. حصر و خبرگان «فعلاً» به کنار، پرداختن به حقوق زنان چه جای ترس دارد که نبویان از آن اینچنین می‌هراسد و آن را تهدید به شمار می‌آورد؟

۳ نظر:

  1. این پست و صحبت عیار درباره حرفای نماینده مزحک تهران به جای خود !

    صحبت من اینه که, ما باید از همین الان و تو هر فرصتی که پیدا میکنیم بحث انتخابات سال آینده مجلس رو, با مشخصا اون آدمهایی که به هر دلیلی فکر میکنیم از ادامه دادن وصحبت کردن خسته شدن, شروع کنیم.

    با هر دست آویزی که به ذهنمون میرسه

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics