یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴
سال ۹۲ که تلاش شد از عزّتالله انتظامی به عنوان زینت
مجلس ثبت نام مشایی استفاده شود، بیدرنگ نامهای نوشت و ماجرا را توضیح داد. یکی
از دختران علیرضا افتخاری هم دربارهی مظلومیّت ناخواستهی پدرش نوشت. من دو
یادداشت پیاپی پیرامون هر دو نامه نوشتم ولی از اوّلی چندین برابر دوّمی استقبال
شد. هنوز هم معتقدم با افتخاری خوب رفتار نشد ولی آیا این دو نفر یکسانند؟ انتظامی بلافاصله پس از آن سوءاستفاده دست به
قلم شد ولی افتخاری سکوت کرد و سه سال بعد، نه خودش که دخترش چیزی نوشت. اگر
افتخاری همان زمان در دو سطر میگفت که برای اجرای موسیقی رفته بود و کاری با
سیاست روز ندارد، قضیّه کمابیش تمام میشد. اشتباه خواسته یا ناخواسته از هر کس
سرمیزند، شیوهی برخورد آگاهانه با آن مهم است. سکوت میتواند تأیید آن عمل باشد.
بهاره افشاری در برنامهی «دید در شب» دربارهی «پایاننامه»
سخن گفته است که برخی صحنهها در آن نبود و بعد اضافه شد. وی افزوده که اگر میخواستم
کنار بکشم باید هشتاد میلیون میدادم که داشتم ولی دلیلی نداشت که چنین پولی
بپردازم. کنایهای هم به امیر آقایی زده که او هم آمد ولی بعد که دید واکنشها در
فضای مجازی بالاگرفته، کنار کشید. این حرف وی تا حدّی درست است امّا اگر بپذیریم
که سکانسهایی به فیلم اضافه شده که معنای آن را عوض کرده، پس آقایی هم میتواند
بگوید که پیش از تغییر فیلمنامه نمیدانسته معنایش چیست و پس از آن انصراف داده
است. دو نکته اینجا هست: اوّل اینکه بازیگری مانند هانیه توسّلی از همان ابتدا
نپذیرفت، حتّی پس از اینکه کارگردان فیلم تهدیدش کرد. بعد هم حکایت آقایی مانند
انتظامی است که گیریم ناخواسته در موقعیّت ناجوری گرفتار شد؛ او پذیرفت که مبلغ
کلانی را به عنوان خسارت بدهد و دامنش از همکاری با دستگاه تبلیغاتی تزویر پاک
بماند ولی بهاره افشاری ترجیح داد که نه تنها خسارت نپردازد، بلکه دستمزدش را هم بگیرد
و خُب... پیامدهایش ر ا هم دید.
اگر بتوان برای «پایاننامه» از تغییر فیلمنامه گفت،
«قلّادههای طلا» از همان
ابتدا معلوم بود که چه فیلمی است و خوشبختانه به فاصلهی کمی آشکار شد که -طبق
اعتراف خودشان- بر اساس دروغ بمبگذاری در هواپیمای حامل خاتمی ساخته شده
است. همکاران آن فیلم چه بهانهای دارند؟ کسانی که به تخریب خانهی سینما همّت
گماشتند، چه توجیهی دارند؟ برخورد بد با هرکسی ناشایست است امّا چیزی به عنوان
واکنش مدنی هم وجود دارد که برخیها باید منتظرش باشند. جامعه قضاوت خودش را دارد
حتّی اگر دربارهی کسی باشد که به دنبال معذرتخواهی از قدرت برای بازگشت به عرصه یا
زندگی شخصی است. کسانی که در مصاحبههای فرمایشی -حتّی زیر فشار- شرکت کردند، الآن
چه حالی دارند؟ اگر به گذشته برگردند، باز هم همان کار را میکنند؟ رامین پرچمی
اگر به تصادف دستگیر شد، شرکت در جمع سبزها و دوانگشت نشاندادنش چه بود؟ واکنش
جامعه شاید از قانون نیوتن تخطّی کند و در جهت عکس امّا چندین برابر باشد ولی به
افراد حاضر در سپهر اجتماعی یادآور میشود که هر عمل امروزشان حتماً داوری خواهد
شد؛ دیر یا زود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.