چهارشنبه
۱۷ آذر ۱۳۹۵
پروندهسازی
بر اساس دروغ آگاهانه (یا همان مباهته) بررسی گذشتهی خیالی و تحریف سابقهی واقعی
افراد برای اینکه مبنای قضاوت دربارهی آنان قرار گیرد، یکی از شیوههای آشنای مدافعان رهبر نظام است. خود وی نیز شکلی متمایز و کمرنگ از این را در سخنانش به
کار میگیرد. خبر حسین اللهکرم دربارهی ظریف یک اشتباه سهوی نبود، داستانسرایی
آشکاری بود که نبویان و قدّوسی و دیگر اهالی نظام هم آنرا در صورت لزوم پی میگیرند.
کیهان به
بررسی جدّی سابقهی برخی فعّالان عرصهی فرهنگ پرداخته است و نشان داده که تا چه
از حد از جزئیّات گذشتهی افراد خبر دارد. نشان به آن نشان که از مقدار پرداختی
وزارت فرهنگوهنر به بیضایی نیز باخبر است! کسی که کمترین اطّلاعی از زندگی
بیضایی داشته باشد، از وضعیّت خانوادگی او آگاه است و میداند که خانوادهی پدری
وی (پدر، عمو و پدربزرگ) از تعزیهخوانها و تعزیهگردانهای کاشان بودهاند و تعریف بیضایی از وجد یافتن نسخههای تعزیه در میان میراث خانوادگی خود را خوانده است؛ پس وقتی کیهان میگوید بر اساس اسناد ایشان از خانوادهای بهایی است، باید
بدانیم که وثاقت این «اسناد» در چه حدّ است. کار کردن در تأتر و دانشگاه و دریافت
پول هم قباحتی ندارد که بسیاری از صاحبمنصبان و مسئولان فعلی نیز چنین کردهاند
از جمله آن «فیلسوف متمایل به انقلاب اسلامی» که برای نوشتن برنامه برای حزب
رستاخیز چه دستوپایی زد ولی پس از انقلاب آفتابپرست را شرمندهی خویش نمود. بیضایی نظریّهپرداز «نمایش ایرانی» بر اساس تعزیه است که ارزشی بسی بیش از نوشتن
«روز واقعه» دارد.
دو نکته: اوّل ایتکه
بیضایی واقعاً بهتر است در همان امریکا به تحقیق و پژوهش و تدریس خود مشغول باشد و
به دیاری که جز رنج و آزار برای اهل فرهنگ ندارد بازنگردد. چه خوب که سرمایهداری
پیدا شود و همانجا فیلمش را بسازد. دوّم اینکه بیادبان برای لقمان نعمتاند چون
با آنها درس اخلاق میدهد. همچون کیهانی لازم است تا درونهی معتقدان به مقتدایشان را
آشکار کند. همه تلاش میکنند ویترین خود را به گونهای بچینند که بهترین معرّفی
برای آنها باشد؛ وقتی کسی نمایندهی خود را در نشریّهای تعیین میکند و با ابقای او
به روش نشر مطالبش مهر تأیید میزند، لابد چنین میپسندد پس جای گله نیست. تاریخ را همین حالا دارند مینویسند.
شما چرا همه چیز را به رهبری وصل می کنید؟
پاسخحذف