شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۶
پس از قتل
ستّار بهشتی خشمگین از قتل کارگری ساده که وبلاگنویسی میکرد نوشتم :«ما مستحقّ این تحقیریم». و حالا سارو ستّاری دیگر است. «نظام» یک ویژگی بارز دارد و آن هم اینکه
از گذشته درس نمیگیرد و مدام خود را تکرار میکند و این یعنی تمایلی برای اصلاح
وجود ندارد. کدام آدم باشعوری است که نداند قتل در زندان، آن هم در استانی با
ویژگی کردستان چه پیامدی دارد؟ کیست که نداند جوانی که در پایتخت پیک موتوری بود تهدیدی علیه امنیّت ملّی نیست؟ کدام انسان باوجدانی است که تصدیق نکند قتل آگاهانه
در زندان را نمیتوان به پای هیچ دشمنی نوشت؟
هنوز مدّت
زیادی از خودکشی شادمانهی دو دختر که به اشتباه به بازی «نهنگ آبی» منسوب شد نمیگذرد
که علی مطهّری خبر از خودکشی ۳ نفر در زندانهای ایران میدهد. این آخری که حتّی
امکان خودکشی جلوهدادنش نبود. با نظامی که یک رفتار را همیشه تکرار میکند چه
باید کرد؟ اعتراض نکرد که سوریه نشویم؟ از کاه کوه نسازیم؟ اینها که در بازی «نهنگ
سیاه» نظام خودکشی میکنند یا خودکشانده میشوند عملاً جانشان را فدای ایران
نکردند؟ مجیزگویان نظام که نگران فلسطین و یمناند پرپرشدن جوانان بیستوچندساله
را در زندانهای ایران نمیبینند؟
روی سخنم
با کسانی است که با دوپینگ «تکرار» وارد ساختار سیاسی ایران شدند، با دولت و مجلس
و شوراها، با بزرگان و مراجعی که در قرآنشان قتل یک نفر برابر با قتل همه ی
انسانهاست، با ردّصلاحیّتشدگانی چون سیّدحسن خمینی، با روحانی که خود داغ فرزند دیده است و البتّه با سیّدمحمّد خاتمی؛ اگر به فکر آبروی خودید، اگر برای خود
در دادگاه مردمی ایران فردا یا در پیشگاه عدل الهی به دنبال توجیه میگردید که چرا
در دوران حکومتی میزیستید که به جوانانش رحم نمیکرد امروز «باید» حرفی بزنید و
گرنه مسئول رادیکالتر شدن دیگر جوانان خواهید بود. سارو و سینا برادران مایند و
فرزندان شما، اگر در دادخواهی از آنان پدری نکنید، دارای کمترین صلاحیّتی برای
حضور در سپهر سیاسی ایران نخواهید بود.
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
پاسخحذفاین نظر توسط نویسنده حذف شده است.
پاسخحذف