یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۶
تعداد مقتولان زندانهای ایران در سه ماه گذشته پس از دههی اوّل
انقلاب فقط با سال ۸۸ درخور قیاس است. محمّد راجی یکی از درویشان بازداشتی کشته
شد. داستانی تکرارشونده که متأسّفانه برای بسیاری عادی شده است. رسانههای نظام به
هنگام حملهی اتوبوسی به مأموران نیروی انتظامی آن هم پس از سالها دستگیری درویشها
و تخریب خودسرانهی حسینیّههایشان، به آنان لقب داعشی دادند. اگر عمل نادرست یک
نفر را بتوان به یک گروه تعمیم داد -که نمیتوان- دربارهی عمل تکرارشوندهی قتل
بازداشتیها در زندان نظام بهرغم آگاهشدن مقامات از آن چه باید گفت؟ باز هم باید
به کسانی که «نظام» را اصلاحناپذیر میدانند خرده گرفت؟ قاتل زهرا کاظمی چه شد؟
قاتل ستّار بهشتی کجا رفت؟ در حالیکه محمّد ثلاث قرار است برای التیام داغ خانوادههای
سهمقتول گلستان هفتم پیش از عید قصاص شود، آیا امیدی هست که پس از آن به پروندهی
راجی رسیدگی شود؟ به احتمال قریب به یقین میتوان گفت که هیچ دادخواهی در کار نخواهد
بود.
محمّد راجی نیروی رزمندهی سپاه و جانباز شیمیایی دوران جنگ بود؛ این
موضوع برای وی امتیازی در دستگاه قضا نیست ولی وقتی نظام با کسانی که برای کشور
سلامتی و جوانی خود را فدا کردند چنین میکند، دیگران باید حساب کار خود را بکنند.
رهبرنظام بارها حساب جوانانی را که به هنگام دفاع سینهی خود را جلو دشمن سپر
کردند و میکنند، از کسانی که از دید او فقط به زبان «جانم فدای ایران» میگویند
جدا کرده است؛ راجی جزو جوانانی بود که در عمل سلامتی خود را فدای ایران و جانش را
فدای عقیدهاش کرد.
افشای قتل او در روز بازداشت مرتضوی که از پروندهی زهرا کاظمی تا
کهریزک، خود درگیر اتّهامهای قتل است بسیار معنادار بود. به ضرس قاطع میتوان گفت
که اگر اشتباه محاسباتی مرتضوی در گرهزدن سرنوشت خود به احمدی نژاد و ضبط سخنان
فاضل لاریجانی نبود، همین محکومیّتت نصفهنیمه هم گیرش نمیآمد. راجی یعنی
امیدوار؛ قتل راجی را پایان امید به نظامی که اشتباههای فاحش، غیردینی و
غیرقانونی خود را تکرار میکند بدانیم یا نه؟ این بار گویا سناریو خودکشی هم دیگر
جواب نداد. به کسانی که به برداشتن روسری دختران بیش از قتل افراد حسّاسند باید
گفت: الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم.
مرتبط: خشونت و اعتراض مدنی
مرتبط: خشونت و اعتراض مدنی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.