چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷
همراه با
مهدی کرّوبی، ابوالفضل قدیانی نیز خودکامگی به نام دین را به پرسش کشید. سه نکتهی
کوتاه:
یک. آنچه
که قدیانی روی آن دست میگذارد انتظاری است که «نظام» از برجام داشت. به تعویقانداختن
موقّت غنیسازی در قبال ورود پول نفت و نه دادوستد آزاد با جهان. شاهد بودیم که چه
موضعی در برابر ورود توتال به ایران گرفته شد و علیرغم حضور نمایندهی رهبر چطور
قراردادش «توتالچای» خوانده شد و چطور همین افراد به هنگام رفتنش برجام را مسخره
کردند که دیدید توتال رفت؟! (و البتّه دربارهی ورود و خروج دوستان روس چیزی
نگفتند) شاهد بودیم که وقنی هیئتهای دیپلماتیک کشورهای درجه دو اروپایی پس از
برجام به ایران آمدند، امثال قاسم سلیمانی چطور اظهار نگرانی میکردند که اینها
با چه قصد و نیّتی به ایران میآیند؟! برای خادمان نظام بهترین تمثیل از رابطهی
ایران و جهان، حرف علمالهدی است که دیواری دور ایران بکشیم و کشور را اداره کنیم
ولی بر زبان نمیآورند. از آنجا که ساختار فکری نظام سیاسی ایران به شدّت عقبمانده
است، در مواجهه با دنیای جدید رنگ می بازد، پس بهتر است هرچه بیشتر از آن دور باشد.
دو. درحالی سخنان انتقادی پروانه سلحشوری و
غلامرضا حیدری در مجلس منتشر میشود که این دو به قیمت حذف با تیغ استصواب، بیان
حقایق را برگزیدهاند امّا خبری از هایوهوی انتخاباتی حسن روحانی که دورهی دوّمش
را میگذراند نیست. حسن روحانی در انجام اکثر وعدههایش ناکام بود و اخیراً لیلاز
گفته که واکنش او به تحریم ارزی درست مانند احمدینژاد بود. اگر قرار است سیاستهای
احمدینژاد در اقتصاد دنبال شود، چه فرقی میکند او باشد یا شخص دیگر؟ دربارهی وعدههای دیگر از حصر گرفته تا دفاع از حقوق زندانیان چیزی ندیدیم در حالیکه
روحانی -به عنوان مجری قانون اساسی- در انتخابات عملاً قوّهی قضائیّه را به پرسش
کشیده بود. وزارت علوم و وزارت اطلاعات روحانی مجری بسیاری از تحدیدها و تهدیدهای
اخیر بودهاند که جایی برای دفاع از آنها باقی نمیگذارد. روحانی در حالی که میتوانست
در آغاز بحران ارزی با اطلاعرسانی جلو تشنّج را بگیرد یا
آن را کماثر کند؛ صرفاً
با بهانهی «جام جهانی» مدتها دیرتر تن به مصاحبه داد. اگر جام جهانی میتوانست حواس
مردم را پرت کند که آن روزها جلو صرّافیها غلغله نبود. بعد هم مقصّر را اعتراض دیماه
عنوان کرد، چه در صداوسیما و چه در مجلس. این حرف تهدید ضمنی به هر اعتراضی در
آینده هم هست که موجب گرانی بیشتر میشود، حال آنکه اوضاع معیشتی باعث اعتراض شد
نه اینکه اعتراض باعث گرانی شود. طرفداران روحانی مدام بر بیاختیار بودن او در
قبال سپاه و نهادهای قدرتمند درون نظام پای می فشارند پس باید به این پرسش جواب
دهند که اگر رئیس جمهور در ایران تدارکاتچی ( یا به گفتهی قدیانی: عمله) است،
چرا باید در انتخابات آینده شرکت کرد؟
سه. مصباح یزدی گفته است که ایران به تعداد انگشتهای یکدست در جهان
دوست ندارد و دیگران اگر به خون ما تشنه نباشند، لااقل بیتفاوتند. این حاصل چهار
دهه «مرگ بر..» در برابر جهان غرب و ادّعای «ولایت بر مسلمین» در برابر کشورهای
مسلمان است. هیچ مسلمانی دوست ندارد کسی در کشوری دیگر از سوی مجلس فقهای شیعه
انتخاب شود و طبق قانون اساسی کشورش «رهبر امّت اسلام» خوانده شود و کمکهایش نه
صرفاً برای دفاع از مظلوم بلکه برای یافتن جای پا و تسلّط بر دیگران باشد. آنچه
عربستان را به طرف اسرائیل هل داد، نه فقط جاهطلبی و بیدرایتی بنسلمان بلکه خطونشانهای
نظام و رهبرش نیز بود. حالا چرا باید در جهان دوست فراوان داشته باشیم؟ اگر انقلاب
ایران پیامآور عدالت و آزادی برای دیگران بود، چرا پس از چهار دهه طرفدار و همپیمانی
در جهان ندارد؟
حدود سی
نفر از دموکراسیخواهان از نامهی کروبی دفاع کردند؛ دیگران نیز باید اگر نمیتوانند
مانند قدیانی و کرّوبی دست روی نقطهی حساس قدرت مطلقه بگذارند، دستکم از آن حمایت
کنند و گرنه پرداختن به مشکلات جاری کشور مانع دیدن معضل اصلی خواهد شد که البتّه
همانها نیز ریشه در همان معضل اساسی دارد.
این استعاره «لبه های دو قیچی» هم شده ترجیع بند و نهایت تحلیل خود-نخبه خواندگان رژیم. که البته چیزی فراتر از همان دو گانه های ساخت رژیم جمهوری اسلامی بیش نیست: اصلاح طلب - اصول گرا، بد و بدتر و از این دست. تنها راه حل، گریز از باتلاق رژیم است. خوشبختانه اکثریت مردم از رژیم عبور کرده اند.
پاسخحذفدموکراسی خواهان نامه حمایت شان را بگذارند لب کوزه و آبش را بخورند. هنوز بعد از سی سال باید رهبر را از مشکلات کشور مبری دانشت؟این جمله ی "امری که قاعدتا مقام رهبری نیز با آن مخالف است." را چرا باید بیهوده به نامه اضافه کنند؟ هنوز "آقا" باید اول اجازه بدهند تا نظام کشور دیکتاتوری و استبدادی نباشد؟
پاسخحذفمشکل ما همین اصلاحطلبانی است که رودروایستی دارند. والا میشد گفت ما همین قانون اساسی را می خواهیم ولی این آقای خامنه ای است که با تایید رفتارهای یک گروه که از دیکتاتوریش حمایت می کنند به نظام و انقلاب خیانت کرده.
به شبح...
پاسخحذفدموکراسی خواهی کجا و این جماعت حروم لقمه بیشرف کجا؟!
از این جماعت حروم لقمه قطع امید کن که اینان از مشرکین مکه و کوفه بدترند،چرا که آنها اگر برای حفظ قدرت و ثروت قرآن بر سرنیزه کردند و جامه از تن به درکردند،اینان برای حفظ نظام مشرکین،ابایی ندارند که شورت زنان و دخترانشان را برسر نیزه کنند و عورتشان را به نمایش عمومی در آورند،اینان اگر شرف داشتند که بعد از کشتار سال ٨٨ و تجاوز علنی به محبوسان و حصر میر مخنث، با بَرند سبز و گارد اصلاحطلبی به دولت امنیتی تزویر و اسید رای سلبی و ایجابی نمیدادند و از نظارت استصوابی دیکتاتوری خواستار حذف مموتی نمی شدند و هشتگ من سپاهی هستم نمی زدند؛اینان تخم و تره حروم لقمه جلاد جماران و اکبرکوسه و آمیزممد خواری طلبی هستند که زیر بیضه دیکتاتور پرورش یافته اند؛بنابراین تا "آقا که نه" تا قرمساق اعظم اجازه ندهد این جماعت حروم لقمه بیشرف،آب هم نمی خورند،چه رسد به بلند کردن سنگ بزرگ دموکراسی خواهی و تحول طلبی که با اینان هیچ سخنیتی ندارد؟!
از ایران ایلخانی گفتن بود که گفت:کسانی که با گارد دموکراسی خواهی و تحول طلبی از عریضه شیخ رشوه گیر حمایت کردند،اگر به راستی خواهان تغییر شرایط هستند،باید ذِهنی و عِینی،فرم و محتوای مَنیت و عَنیت و فَردیت و خریت اکتسابی حاکم بر ذهنشان را تغییر بدهند و نقش و مسئولیت شان را در پروژه ابتر سازندگی و اصلاحات و خندق سبز و دولت تدبیر و امید را به عهده بگیرند،آنگاه چوب خط پُرشان را با پروسه قتل و غارت و تجاوز ٣٩ سال گذشته صاف کنند، تا برسیم به شوت هوایی اجرای بی تنزل قانون اساسی و برکناری دیکتاتور و برقراری حاکمیت مردم و بازگشت سپاهیان به پادگانها؛در غیر اینصورت دیکتاتور اگر دیکتاتور باشد و قوه قضایی اگر قوه قضا باشد،باید به اقتضای «مبارزه با ظلم و نفاق»،یقه چرک اینان را بگیرد و به جرم نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی آنها را بکنند تو گونی* تا دیگر نعل وارونه نزنند.
*زالو زاده های نظام مشرکین یک از یک حرومزاده ترند؛نائب رئیس حروم لقمه مجلس غارتگران گفته «میکنمت تو گونی» به اقتضای
«مبارزه با ظلم و نفاق» بوده است.