دوشنبه ۱۱ امرداد ۱۴۰۰
چند نکته دربارهی بحران فزایندهی حمله به نفتکش اسرائیلی:
۱- گذشته از قضاوت دربارهی ماهیّت اعمال ناپلئون و هیلتر، بزرگترین اشتباه آنان -و بسیاری از کشورگشایان دیگر- این بود که جبههی مخالفان خود را گستردهتر کردند و در برابر فشار طیف وسیع آنان درماندند. آن دو اگر به فتحهای ابتدایی خود بسنده میکردند و بعد به فکر پیروزیهای بعدی میافتادند، شاید سرنوشت دیگری مییافتند. ایران با حمله به نفتکش اسرائیلی و قتل دو نفر اهل رومانی و انگلیس کسانی را که در پی جوابگوییاند افزایش داد. اگر آنطور که بلینکن میگوید پاسخ مشترکی در کار باشد و اگر آنطور که خطیبزاده میگوید، ایران به هر گونه حمله پاسخ دیگری بدهد، میتوانید عاقبت این کشمکش را حدس بزنید.
۲- ایران در پی نابودی اسرائیل است ولی پس از حملهی اسرائیل به پایگاهی نظامی در سوریه به جای هدفی نظامی در اسرائیل به یک کشتی غیرنظامی حمله میکند. ایران هر روز مدّعی افتتاح خطّ تولید پهپادهایی میشود که شعاع عملیاتی دوهزار کیلومتری و بیشتر دارند (یعنی میتوانند از ایران تا خاک اسرائیل بروند و برگردند) امّا پهپادهایش به هدفی نزدیک در دریای عمّان حمله میکنند. جالب نیست؟ اگر نظام حاکم بر ایران با داشتن آن همه نیروی نیابتی نتواند پاسخی در حد یک حملهی موشکی به اسرائیل بدهد، این همه ادّعا برای چیست؟ حتماً یا باید به قول سردار سلامی با عملیّاتی در حدّ بیتالمقدّس اسرائیل را نابود کرد و به کمتر از آن رضایت نمیدهد؟
۳- این سیاست «همه یا هیچ» در رهنمود خامنهای به مذاکرهکنندگان هم تجلّی یافت که عملاً به معنی نابودی مذاکرات بود. امکان ندارد که همهی تحریمها برداشته شود و تازه پس از راستیآزمایی ایران عملاً به برجام برگردد. یا باید در ازای لغو تحریم نفتی و بانکی عقبنشینی کرد و با پذیرفتنFATF فشار را از روی اقتصاد برداشت یا این بازی بزن در رو به بازی اشکنک و سرشکستنک تبدیل میشود. کسانی که از یک طرف در سایت خامنهای اختلافنظرش با رفسنجانی را به یاد میآورند (گویی که الآن مسأله رابطه با امریکاست!) و از طرف دیگر با ارائهی اطلاعات غلط او را برای حمله به یک نفتکش مجاب میکنند -یا شاید در برابر عمل انجامشده قرار میدهند- نمیدانند دارند با آتش بازی میکنند. ایران به گفتهی ظریف متّحدی ندارد که طبعاً منظورش روسیه و چین است؛ از طرف دیگر با توجّه به تنش بین ایران و کشورهای عربی، اگر امریکا حلقهی محاصره را تنگتر کند، نظام مقدّس یا باید بین یک رویارویی منجر به تسلیم یا کوتاهآمدن آبرومند یکی را انتخاب کند. پذیرش توافق به دست آمده از مذاکرات وین میتواند آن کوتاهآمدن آبرومند باشد تا همهی گناهها به گردن ترامپ و تیمش انداخته شود، بعد دیگر مسائل منطقهای در یک فرایند طولانی بررسی شود. راه دوّم رفتن به سوی یک ستیز نابرابر است. ایرانی که نمیتواند جواب یک حملهی موشکی اسرائیل را بدهد، چطور میخواهد پاسخ قاطعی به چند کشور بدهد؟ جواب مشخّص است.
نظام خود را در مخمصه نمی بیند که بخواهد از آن رها شود!
پاسخحذفبا روی کار آمدن دولت بایدن، رژیم تصور می کند مهمترین خطر یعنی حمله نظامی منتفی شده است.از طرفی خروج ناگهانی آمریکا از افغانستان و در آینده نزدیک از عراق چراغ سبزی به نظام است که این دو کشور را تحت سیطره قرار دهد. حضور نماینده عالیرتبه اتحادیه اروپا در مراسم تحلیف رئیسی آن هم پس از حمله به کشتی نشانه دیگری از تصمیم غرب برای حفظ نظام است.در بعد داخلی هم نظام فشار اقتصادی را به مردم منتقل کرده و اصلا فشاری احساس نمی کند که مجبور به دادن امتیازی شود.
طنز تاریخی اینکه در زمانی که اکثریت مردم ایران از نظام مستقر نفرت پیدا کردندا و خواستار سرنگونی آن هستند، اکثر دولت های جهان عاشقش شده اند و سعی در حفظش دارند!😔
اگر گمان می کنید که آمریکا عراق و افغانستان را آزاد کرده تا ایران این دو کشور را به حیاط خلوت خود تبدیل کند شدیدا در اشتباه هستید این عقب نیشنی ها برای رویارویی با چین است و آنها ایران را هم دشمن خود و متحد چین و روسیه می دانند اگر نیروهایشان را از این دو کشور خارج کردند می خواستند در تیررس نباشند
حذفاین جدال از آن جدالها نیست که یک ملای مافنگی بتواند یکی از بازیگران آن باشد در بهترین حالت خامنه ای یکی از قطعات معامله بین غرب و چین است
درضمن من بعید می دانم با وضع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی موجود حکومت بتواند در برابر مدرم مقاومت دراز مدتی انجام دهد
خشم همه ایران را فرا گرفته و روز سرنگونی نزدیک است
با سلام. من دلیلش را در این مقطع زمانی رفتن دولت روحانی و آمدن دولت رئیسی نفهمیدم. آیا ایجاد پوشش برای ناکارآمدیهای احتمالی داخلی است مثل سال های جنگ؟
پاسخحذفنظام فکر میکنه اوضاع از این بدتر نمیشه ولی اشتباه میکنه. بدون درگیری با محاصره دریایی هم باقیمانده رمق اقتصاد ته میکشه و خلاص!
پاسخحذف