چهلسالگی انقلاب -۲ جمعه ۱۹ بهمن ۱۳۹۷
در مجال محدود وبلاگی شاید تمرکز روی تک رخدادها، نشانهها و آغازها گشایشگر باشد. اوّلین جرقّهی منجر به انقلاب ۵۷، اعتراض به کاپیتولاسیون یا مصونیّت قضایی اتباع امریکا در ایران بود. پیش از آن گرچه ایران هرگز مستعمره نبود ولی کشوری با پیوستگی تمدّنی طولانی بود که به اشغال متّفقین درآمد و حضور روس و انگلیس در شمال و جنوب ایران خاطرهی تلخی را برای مردم ایران به جا گذاشت. تکرار کمرنگ بسیاری از اشتباهات رضاشاه یکی از ویژگیهای فرزندش هم بود. وی که به استناد مدارک موجود با کمک دولتهای بیگانه روی کار آمد، نتوانست هرگز از زیر بار دین آنان شانه خالی کند. در سال ۵۷ بنا بر تخمینها حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار مستشار امریکایی در ایران حضور داشتند که نفس حضورشان به علاوهی سبک زندگی و مصونیّت آنان استقلال ایران را در نظر بسیاری لکّهدار میکرد.
پس از انقلاب ایران، حکومت جدید با شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» سر کار آمد. حکومت جدید به شهادت کارنامهی چهلسالهاش این استقلال را به شکل ناقص و با بیگانهستیزی به دست آورد و در دورهی رهبر دوّم با افراط در ستیز با امریکا مجبور به سازشهایی آشکار با شرق یعنی روسیه و چین شد. نقض گسترده و کمنظیر -یا شاید بینظیر- حقوق مسلمانان در چین ابداًً با اعتراض جمهوری اسلامی و ولیّ امر خودخواندهی مسلمین مواجه نشده است. چه فرقی بین مسلمان فلسطینی و مسلمان چینی است؟ بازکردن این موضوع تلخ را به مجالی دیگر واگذار میکنم.
قتل عام مسلمانان روهینگیا جز با یکی دو اعتراض کمرنگ رهبر و دولت مواجه نشده در حالیکه دولت جنایتکار میانمار مورد حمایت مستقیم چین و روسیه است. ایران ساکت است ولی در اطّلاعرسانی و تحلیل وقایع آنجا مطبوعات غربی مثل همیشه پیشتازند. سوریه که کشوری مسلمان است به تبعیّت از ارباب روس خود به قطعنامه علیه جنایت در روهینگیا رأی منفی میدهد ولی ایران به هیچکدام از این سه کشور اعتراض نمیکند. چرا؟ اینکه ایران جرأت و توان درافتادن با چین و روسیه را ندارد یعنی به رغم ادّعاهایش استقلال کافی را ندارد و اتّفاقاً این ضعف را از دیگرستیزی خود دارد. اگر ایران به شعار «نه شرقی، نه غربی» وفادار میماند و شیوهی «موازنهی منفی» مرحوم دکتر مصدّق را سرلوحهی کار خود قرار میداد، هیچگاه ارتباطش را با هیچکدام از قدرتهای جهان قطع نمیکرد تا به هنگام ضرورت بتواند با رفتن به طرف یکی از دیگری امتیاز بگیرد و هرگاه بخواهد از هر کدام انتقاد کند. در واقع وابستگی ایران شاهنشاهی به غرب در طول چهلسال گذشته تبدیل به وابستگی ایران اسلامی به شرق شده است.
این نکته یک پیام برای اپوزیسیون منفعل ایران دارد که هرگونه رفتن به طرف حمایتخواهی از کشورهای دیگر با واکنش منفی ایرانیان مواجه خواهد شد. ایران در یک سدهی گذشته دو وابستگی قوی و ضعیف به غرب و شرق را تجربه کرده است و جز در دولت مستعجل دکتر محمّد مصدّق بین آنها موازنه ایجاد نکرده است. ایرانیان در آینده مانند گذشته با هرگونه وابستگی به قدرتهای جهانی مخالف خواهند بود. نیروهای مخالف داخلی هم از اصلاحطلبی تا جنبش سبز باید بیتعارف غربستیزی احمقانهی دههی اوّل انقلاب و بزرگترین تجلّی آن یعنی اشغال سفارت را محکوم کنند و گرنه تفاوتی با تفکّر حاکم بر نظام نخواهند داشت.
پیشین: چهلسالگی انقلاب -۱
پس از انقلاب ایران، حکومت جدید با شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» سر کار آمد. حکومت جدید به شهادت کارنامهی چهلسالهاش این استقلال را به شکل ناقص و با بیگانهستیزی به دست آورد و در دورهی رهبر دوّم با افراط در ستیز با امریکا مجبور به سازشهایی آشکار با شرق یعنی روسیه و چین شد. نقض گسترده و کمنظیر -یا شاید بینظیر- حقوق مسلمانان در چین ابداًً با اعتراض جمهوری اسلامی و ولیّ امر خودخواندهی مسلمین مواجه نشده است. چه فرقی بین مسلمان فلسطینی و مسلمان چینی است؟ بازکردن این موضوع تلخ را به مجالی دیگر واگذار میکنم.
قتل عام مسلمانان روهینگیا جز با یکی دو اعتراض کمرنگ رهبر و دولت مواجه نشده در حالیکه دولت جنایتکار میانمار مورد حمایت مستقیم چین و روسیه است. ایران ساکت است ولی در اطّلاعرسانی و تحلیل وقایع آنجا مطبوعات غربی مثل همیشه پیشتازند. سوریه که کشوری مسلمان است به تبعیّت از ارباب روس خود به قطعنامه علیه جنایت در روهینگیا رأی منفی میدهد ولی ایران به هیچکدام از این سه کشور اعتراض نمیکند. چرا؟ اینکه ایران جرأت و توان درافتادن با چین و روسیه را ندارد یعنی به رغم ادّعاهایش استقلال کافی را ندارد و اتّفاقاً این ضعف را از دیگرستیزی خود دارد. اگر ایران به شعار «نه شرقی، نه غربی» وفادار میماند و شیوهی «موازنهی منفی» مرحوم دکتر مصدّق را سرلوحهی کار خود قرار میداد، هیچگاه ارتباطش را با هیچکدام از قدرتهای جهان قطع نمیکرد تا به هنگام ضرورت بتواند با رفتن به طرف یکی از دیگری امتیاز بگیرد و هرگاه بخواهد از هر کدام انتقاد کند. در واقع وابستگی ایران شاهنشاهی به غرب در طول چهلسال گذشته تبدیل به وابستگی ایران اسلامی به شرق شده است.
این نکته یک پیام برای اپوزیسیون منفعل ایران دارد که هرگونه رفتن به طرف حمایتخواهی از کشورهای دیگر با واکنش منفی ایرانیان مواجه خواهد شد. ایران در یک سدهی گذشته دو وابستگی قوی و ضعیف به غرب و شرق را تجربه کرده است و جز در دولت مستعجل دکتر محمّد مصدّق بین آنها موازنه ایجاد نکرده است. ایرانیان در آینده مانند گذشته با هرگونه وابستگی به قدرتهای جهانی مخالف خواهند بود. نیروهای مخالف داخلی هم از اصلاحطلبی تا جنبش سبز باید بیتعارف غربستیزی احمقانهی دههی اوّل انقلاب و بزرگترین تجلّی آن یعنی اشغال سفارت را محکوم کنند و گرنه تفاوتی با تفکّر حاکم بر نظام نخواهند داشت.
پیشین: چهلسالگی انقلاب -۱
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.