اسکار ۲۰۲۵ -۳ دوشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
یکی از انواع ویدئوهای کوتاه در یوتیوب، مقایسهی گذرای چهرههای بازیگران از جوانی تا پیری است. داستانی گفته نمیشود؛ فقط گذر زندگی بر سیمای افراد تصویر میشود. چیزی که هنگام مرور عکسینههای (آلبومهای) خانوادگی خود یا دیگران نیز حس میکنیم. سیّالیّت زمان و اینکه «این نیز بگذرد». درکی خیّامی از معنای حیات. تعصّبها، جزمها، قوانین و اصول اخلاقی مبتنی بر نوعی ثابتانگاری جهاناند؛ با فرّاردیدن ذات جهان و پیبردن به این اصل که تنها چیزی که تغییر نمیکند تغییرپذیری دائمی جهان است، آن نوع نگرش یا فرومیپاشد یا از اساس عوض میشود.
نی نام ز ما و نی نشان خواهد بود
فیلم «Here» رابرت زمکیس -به تعبیر گدار- فیلم جوانی است از فیلمسازی پیر. بازی بصری ابتدای فیلم اوّل به نظر فقط موقّت و برای عنوانبندی میآید ولی تا انتها دنبال میشود. نمایی تقریباً ثابت از «اینجا» در گذر سالهای طولانی از قارّهی بکر پیش از اکتشاف کلمب تا جنگ استقلال و جنگهای داخلی و سرانجام، اکنون. زمکیس اصلاً قصد داستانگویی به شیوهی مرسوم را ندارد تا مثلاً ایراد گرفته شود که در اینکار توانا یا ناتوان بوده فقط انسان و دغدغههای عادی زندگی او را نشان میدهد. به همین دلیل نوشتن پیرامون فیلم دشوار است چون قرار نیست چیزی توضیحی داده شود، هر نوشتهای فقط دعوت به بازبینی این تجربهی خوشایند است.
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
بهکارگیری هوش مصنوعی در این فیلم و جوانکردن طبیعی بازیگران کاملاً کامیاب است و نوید شروع یکدورهی جدید در سینما را میدهد که در بسیاری از موارد چهرهپردازی به حاشیه خواهد رفت و استفاده از دو یا چند بازیگر برای یک نقش منسوخ خواهد شد (فقط تصوّر کنید که این کار در سریال «Disclaimer» تا چه حد به آن صدمه زد). فناوری مثل هر پدیدهی دیگری چاقویی دولبه است؛ میتوان از آن در سینما برای فیلمهای قهرمانمحور پرجلوه و توخالی استفاده کرد یا آن را به خدمت نمایش ریزهکاریهای درون انسان به کار گرفت.
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود
من امّا از آنجا که همیشه میگویم «چرا نتوان بهترش کرد؟»، انتظار داشتم که بین این قابها همکنشی باشد؛ مثلاً یکی در گذشتهای دور کسی را صدا بزند و شخصی امروز به نظرش برسد که انگار ندایی شنیده است. مگر نه اینکه زمانهای گذشته و حال و آینده بالفعل وجود دارند و دانشمندان فیزیک از امکان تئوریک سفر به گذشته و آینده سخن گفتهاند؟ چه کسی برای اینکار مناسبتر از کارگردان «سفر به آینده»؟ یا حتّی امکان رخدادن همهی رخدادها در یکزمان یعنی اکنون (The block universe theory)؟ فیلم به رغم تکرار زوج معروف «فارست گامپ» نتوانست بفروشد. فیلم در ارتباط با مخاطب عام ناکام بود یا از زمان خود جلوتر؟ این را «آینده» نشان خواهد داد.
پ.ن: «عکسینه» واژهی پیشنهادی بهرام بیضایی است به جای «آلبوم» بر قیاس «گنجینه» مثلاً.
پیشین: مجلس خبرگان واتیکان
نوشتید «ارتباط با مخاطب عام». در گلدن گلوب که جوایز منتقدهاست که اصلا اسمی ازش نبود!
پاسخحذفگلدن گلوب خیلی وقت است که دیگر پیشتاز نیست. در سالهای اخیر حتّی از اسکار هم جا مانده و کن از آن هم عقبتر است. حالا چرا؟ بماند.
پاسخحذف