پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۳
رهبر نظام
در دیدار با دولتیان گفته است :«همه این دولتها دارای نقاط مثبت و نقاط منفی بودند
و نقد دولتهای گذشته باید بصورت کارشناسی باشد و نقد در منبرهای عمومی خیلی به
مصلحت نیست.»
دربارهی
معانی التزامی سخنان نظام، هم پیشتر نوشته بودم و هم اخیراً. جملهی دوّم که کاملاً
درست است و جملهی اوّل نیز حرفی است که استعداد تفسیر فراوان دارد. مثلاً این گزاره
پیرامون دولتی که نسبت نقاط مثبت و منفی ِآن، هفتاد به سی باشد صادق است و دربارهی
عکس آن یعنی سی به هفتاد هم صادق است. اینکه چرا او اینها را یککاسه کرده با
توجّه به جملهی سوّم آشکار میشود.
به یاد همه
هست که یکی از مهمترین علل رخدادهای ۸۸، نوع برخورد احمدینژاد در مناظرهها بود.
سخنان او نه نقد، بلکه ایراد اتّهام و مچگیریهای بچّهگانهای بود که رهبر نظام
در خطبهی ۲۹ خرداد گفت که باید به آنها رسیدگی شود و البتّه هیچگاه نشد. چهارسال
پیش از آن نیز احمدینژاد با پُز مبارزه با دولتهای پیش بهویژه دولت هاشمی
رفسنجانی به قدرت رسید(رسانده شد). در دوران احمدینژاد تمام منابر، صداوسیما، رسانههای نظام و تریبونهای
عمومی از جمله خطبای جمعه به – نقد که نه بلکه- حملهی همراه با شادی و پایکوبی به
دوران اصلاحات گذشت. سؤال اینجاست: آن زمان «نقد» در منابر عمومی به مصلحت بود؟
در حالیکه
هر روز گوشهی جدیدی از فاجعهی سوءمدیریّت دولت قبل آشکار میشود و دولت جدید
لازم است که به مردم گزارش دهد که چرا روند بهبود اقتصاد این قدر کند است، ایشان
این کار را مصلحت نمیبیند. البتّه خامنهای حق دارد چون وقتی دولتی با حمایت همهجانبهی
او روی کار بیاید و ششسال تمام در مصونیّت کامل از نظارت و دخالت مجلس هرکاری بکند و تخلّفهایش
نادیده گرفته شود، هرگونه نقد علنی احمدینژاد در واقع نقد علنی خامنهای است. به نظر شما این
کار به مصلحت است؟ حتماً خیر.
ارسال برای جملههای سینمایی - ۵
پاسخحذفYou could teach a dog to walk on its hind legs... but it's still a dog